شبهات متفرقه
1،2،3,4،5،6،7،8،9،10،11،12 |
63- میگویند مگر شما انجیل را
خواندهاید که آن را رد میکنید؟ شاید علمای مسیحی نیز
پاسخی برای شبهاتی چون «تثلیث» داشته باشند؟ پاسخ
چیست؟ |
به ایشان
بفرمایید: «البته که نه تنها غالب علمای ما، بلکه مردم
عادی اهل تحقیق نیز خواندهاند» و شاید بیشتر از
بسیاری از مسیحیان. و با تأمل و تدبر هم خواندهایم.
چرا که اسلام بر خلاف سایر ادیان و مکاتب که اجازهی
خواندن کتاب دیگران و گاه حتی کتاب خودشان را هم
نمیدهند، اولاً میفرماید که اصول دین تحقیقی است و
ثانیاً بشارت میدهد که به بندگانی که اقوال مختلف را
میشنوند و از بهترین آنها تبعیت میکنند. چنان چه
میفرماید:
«... فَبَشِّرْ عِبَادِ * الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ
الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئكَ
الَّذِينَ هَدَئهُمُ اللَّهُ وَ أُوْلَئكَ هُمْ
أُوْلُواْ الْأَلْبَاب» (الزمر – 17)
ترجمه: پس بشارت بده (به این گروه از بندگان من) *
ايشانند كه به سخنان گوش مىدهند و از نيكوترين آنها
پيروى مىنمايند. ايشانند كه خدا آنها را هدايت كرده،
و ايشانند كه خردمندانند...
ادامه مطلب... |
62-چرا جمهوری اسلامی ایران در
پایتخت انگلیس (لندن) دفتر خبرگزاری دارد و حتی علیه
انگلیس خبر پخش میکند، اما برای انگلیس چنین امکانی
در تهران وجود ندارد؟ |
همیشه دقت نمایید
که هدف از طرح سؤال چیست؟ آیا طراحان این سؤال دلشان
برای منافع انگلیس در ایران سوخته است یا واقعاً
میخواهند بدانند که این دمکراسی یا عدم دمکراسی چگونه
توجیه میشود؟ اما در عین حال چون سؤال است، باید پاسخ
داده شود.
الف – صرف گزارش خبر، چه له و چه علیه، به هیچ وجه
برای هیچ یک از دو کشور مهم نیست. مضاف بر این که تا
کنون خبری پخش نشده که رسانههای انگلیسی یا سایر
رسانهها آن را پخش نکرده باشند.
ب – البته جمهوری اسلامی ایران با انگلیس تفاوتهای
بسیاری در این زمینه دارد که بخشی از آنها اشاره
میگردد:
ب/1: انگلیس هیچ موقع مستعمرهی ایران نبوده، اما
ایران سالها تحت استعمار انگلیس قرار داشته است. لذا
در ایران نوکرانی دارد که به انحای گوناگون با آنها
مرتبط میگردد....
ادامه مطلب... |
61-دلیل بطلان مذهب «واقفیه –
معتقدین به ختم امامت به امام موسی کاظم علیهالسلام و
غیبت ایشان» و امثال آنان چیست؟ |
راجع به مذهب
«واقفیه» میشود توضیح داد. اما وقتی بیان میشود «و
امثال»، یعنی هر مکتب و مذهبی به غیر از «اسلام ناب
محمدی صلوات الله علیه و آله» که در مذهب تشیع راستین
تجلی یافته است،که شاید فقط در اسلام صدها مذهب باشد.
لذا تک به تک آنها را نمیتوان مطرح و نقد نمود، مگر
با ارائهی دلایل کلی که به همه صدق کند. به قول حافظ:
جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه - چون ندیدند حقیقت
ره افسانه زدند.
الف – عقل، ذهن و فکر خود را عادت دهیم که هر گاه با
هر ادعایی [حق یا باطل] مواجه شدیم، از مدعی دلایل
اثبات حقانیت را مطالبه کنیم، نه این که از دیگران
بخواهیم دلایل ابطال را اقامه کنند. این روش، القای
اندیشههای آمریکایی (در فلسفه، سیاست، اخلاق و ....
است که ادعا میکنند و سپس دلایل نفیاش را مطالبه
میکنند.) آنها با این روش در قدم اول القاء میکنند
که ادعای من درست است، حال هر کس قبول ندارد، دلیلش را
بیاورد. در حالی که مدعی باید دلیل بیاورد...
ادامه مطلب... |
60- پاسخ بهاییها در ملبورن را به
رغم برخورداریشان از حمایتهای کلان میدهیم، اما با
روحانینماهای امثال کروبی که به حزب الله اهانت
میکند چه کنیم؟! |
تاریخ اسلام همیشه
شاهد دشمنیهای فراعنهی زمان و نهادهای جاسوسی و فساد
وابسته به آنان «چون بهائیت و وهابیت» بوده است و
مسلمین نیز در همیشه با «روحانینماها»، یا به قول
حضرت امام خمینی (ره): «آخوندهای درباری» و همچنین
دنیاطلبان ارزان و بیمقدار در کسوت روحانیت بوده و
خواهد بود. کسانی که به تعبیر حضرت سیدالشهداء امام
حسین علیهالسلام: دین لقلقهی زبانشان است. و کسانی
که دینشان را وسیلهی دنیایشان کردهاند. و البته مردم
آنها را میشناسند و فریبشان را نمیخورند.
ضرورت دارد که مسلمانان (به ویژه فعالان)، منفعل
دشمنان و مزدوران نگردند. هدف بهائیت بیش از جذب
مسلمین، مشغول نمودن آنهاست و هدف روحانینماها، دنیای
دنی خودشان است. لذا اگر مسلمین، انجمنها و گروههای
فعال وقت و توانشان را صرف معرفی اسلام واقعی نمایند و
به روی مسلمین و دیگران راههای متنوع و جذاب به سوی
اقیانوس بیپایان معارف اسلامی هموار کنند، خود به خود
نیاز به پاسخگویی به هر یاوهای مرتفع میگردد...
ادامه مطلب... |
59- چرا امام علی (ع) به دختران
جوان سلام نمینمودند و چرا این امر از نظر مراجع
مکروه است؟ |
به طور حتم این
طور نبوده که مثلاً اگر آن حضرت در جمعی از دختران یا
بانوان جوان وارد میشدند، ابتدای به سلام نمیکردند،
بلکه احیاناً اگر به صورت منفرد یا جمعهای کوچک دو یا
سه نفری مواجه میشدند، ابتدای به سلام نمینمودند [نه
این که سلام نمیدادند] و این امر به خاطر حفظ حرمت
بانوان در فرهنگ اسلام است.
همان طور که میدانید، از یک سو «سلام» کلید و آغاز یک
مراوده و ارتباط است و به همین خاطر مستحب است که
مسلمان و مؤمن در برقرار ارتباط و مراوده با مسلمانان
و مؤمنین دیگر پیش قدم شود و از سوی دیگر، «سلام» کردن
امری مستحب و پاسخ آن واجب است. یعنی اگر مسلمان یا
مؤمنی یا هر کس دیگری [حتی کافر] خواست با شما
مراودهای برقرار نماید و به شما داد، بر شما واجب
است که به او پاسخ مثبت و بهتر بدهید.
بدیهی است آزادیها و حقوقی که اسلام برای بانوان قائل
شده است، در هیچ دین یا مکتبی نمونه ندارد و از آن
جمله است «حریت زن» از هر گونه اجباری و نیز اختیار او
در برقراری ارتباط با نامحرمان، اگر چه طرف مقابل امام
معصوم (ع) باشند...
ادامه مطلب... |
58- فرق شفا گرفتن ما [شیعیان] با
کسانی که از طرق کانالهای ماهوارهای، چوب، سنگ و
غیره شفا می گیرند (که من اعتقادی به آنان ندارم)چیست؟ |
تشیع بر این باور
حقه و قابل اثبات است که هیچ مبدأ صدوری به غیر از حق
تعالی «رب العالمین» وجود ندارد و به غیر از او هر چه
هست، مانند انسان، محدود، فقیر و محتاج است، حتی ملائک
و انبیاء و اولیای الهی (ع)، چه رسد به سنگ و چوب و
غیره! چنان چه وقتی به حضرت ابراهیم (ع)، همین خورشید،
ستاره، سنگ، چوب و غیره را به عنوان «رب»، یعنی صاحب
اختیار – تربیت کنندهی امور و قادر به تصرف در همهی
احوال همهی مخلوقات – و از جمله انسان – معرفی
میکنند، او میفرماید:
(الشعراء): «فَإِنهَُّم عَدُوٌّ لىِّ إِلَّا رَبَّ
العَالَمِينَ(77) الَّذِى خَلَقَنىِ فَهُوَ
يهَْدِينِ(78) وَ الَّذِى هُوَ يُطعِمُنىِ وَ
يَسقِينِ(79) وَ إِذَا مَرِضتُ فَهُوَ يَشفِينِ(80)
وَ الَّذِى يُمِيتُنىِ ثُمَّ يحُْيِينِ(81) وَ الَّذِى
أَطمَعُ أَن يَغفِرَ لىِ خَطِيَتىِ يَومَ
الدِّينِ(82) الَّذِى خَلَقَنىِ فَهُوَ هَْدِينِ(78)
وَ الَّذِى هُوَ يُطعِمُنىِ وَ يَسقِينِ(79) وَ
إِذَا مَرِضتُ فَهُوَ يَشْفِينِ(80) وَ الَّذِى
يُمِيتُنىِ ثُمَّ يحُْيِينِ(81) وَ الَّذِى أَطمَعُ
أَن يَغفِرَ لىِ خَطِيَتىِ يَومَ الدِّينِ(82)».
ترجمه: (همه آنها) دشمن منند مگر پروردگار جهانيان -
كسى كه مرا آفريده و او هدايتم مىكند - كسى كه هم او
غذايم مىدهد و آبم مىدهد - كسى كه وقتى بيمار شدم
شفايم مىدهد - و كسى كه مرا مىميراند و دوباره
زندهام مىكند - و كسى كه طمع دارم روز رستاخيز گناهم
را بيامرزد...
ادامه مطلب... |
57-مسحیان و کلیمیان در جمهوری
اسلامی ایران از آزادی مذهب کاملی برخوردارند. چرا در
مورد بهائیان این آزادی مذهب اعمال نمیشود؟ |
همانطور که اشاره نمودید کلیهی ادیان الهی و مذاهب آنها [مانند:
«اسلام/تشیع/ و 4 مذهب تسنن» و «مسیحی/کاتولیک/پروتستان/آشوری» و
«یهودی» و «زرتشتی» در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به رسمیت
شناخته است و البته هر کسی به هر دین و مذهب دیگری که میخواهد
میتواند پایبند باشد یا اصلاً بیدین باشد، اما «بهائیت» نه تنها دین
یا مذهب نیست، بلکه یک سازمان جاسوسی است که از سوی انگلیس پایهگذار
شده است.
البته این سازمان به خاطر آن که بتواند به منظور فریب
و جذب در منطقه آسیا و به ویژه خاورمیانه که مردمانش
گرایشات دینی دارند، خود را معرفی کرده و سر پا بماند،
شکل دینی و مذهبی به خود داده است و به همین دلیل
«فرقه» و از نوع ضالهاش نامیده میشود. لذا مذهب
خواندن آنها فرییی بیش نیست و قرار نیست که انگلیسها
به همین راحتی باز هم ما را فریب دهند...
ادامه مطلب... |
56- ریگی ملعون اگر قصد سفر به
بیشکک را داشته چرا به دبی آمده؟ کابل که خیلی به
بیشکک نزدیک تر است. آیا پرواز مستقیم نداشته و یا
دستور دیگری بوده و یا تلهای با همکاری سروبسهای
اطلاعاتی پاکستان یا ... بوده است؟ |
بیتردید از علت
اصلی سفرهای او را فقط خودش [البته تا حدودی] و
سرویسهای جاسوسی حمایتگر [به طور کامل] خبر دارند و
اگر اقراراتی کرده باشد یا اسنادی به دست آمده باشد،
سرویس اطلاعاتی ایران نیز تا حدودی با خبر میباشد.
لذا در پاسخ این سؤال هر چه مطرح گردد فقط فرض است و
از قطعیت و حتمیت لازم برخوردار نیست. لذا مفروضات ذیل
ایفاد میگردد:
- هر چند که کابل به بیشکک نزدیکتر است، اما نه تنها
پرواز مستقیم ندارد، بلکه معمول این است که نقل و
انتقالهای مخفیانه و به ویژه جاسوسی و خرابکارانه –
چه نقل و انتقال انسان باشد و چه اسلحه، مهمات، پول،
مواد و ... – هیچگاه مستقیم انجام نمیپذیرد.
- همانطور که در اخبار ایران و برخی از شبکههای
بینالمللی پخش شد، سفر او با پاسپورت جعلی و ویزایی
که توسط سفارت آمریکا درست شده بود، به منظور ملاقات
یکی از سران اطلاعاتی و نظامی آمریکا در پایگاه نظامی
آمریکا در بیشکک انجام میپذیرفت. بدیهی است که این
سفر نباید به صورت مستقیم و با قبول ریسک بالا صورت
پذیرد. سفر وی که تور سیاحتی نبود تا فقط نزدیکی یا
ارزانی را لحاظ کنند...
ادامه مطلب... |
55-خداوند در قرآن برای پیامبر و
اهل بیت (ع) نیز قداستی قائل نشده است، چرا آیتالله
مصباح رعایت قداست را از شروط انتقاد به ولی فقیه
میداند؟ |
همان طور که در بخش اول تحت عنوان پاسخ بیان گردید، در این بخش نیز
معلوم نیست که نویسنده میخواهد بداند، آیا میتوان بدون رعایت قداست
به ولیفقیه انتقاد کرد؟ یا میخواهد به بهانهی تشریح سؤال قداست اهل
عصمت (ع) را نفی کند و یا این که نظرات آیت الله مصباح یزدی را آن هم
با جملات ژورنالیستی رد کند؟!
اما در هر حال پاسخ به حواشی [که به بهانهی تشریح سؤال مطرح شد] بسیار
واجبتر مینماید، چرا که با مثله کردن آیات قرآن کریم، قداست اهل
عصمت (ع) نفی شده است!
اساساً روش ایجاد و القای شبهه این است که ضمن مخلوط نمودن مفاهیمی از
حق و باطل، اول صورت مسئله را غلط طرح میکنند و سپس بر اساس آن صورت
سؤال میکنند که اگر چنین است، پس چرا چنان شد؟!...
ادامه مطلب... |
54- اگر در فرانسه یا سایر کشورهای
اروپایی قانون منع حجاب تصویب شده است، ما نیز قانون
رعایت حجاب را تصویب کردهایم، پس چرا باید از آنها
انتقاد کنیم؟! |
پاسخ: دلایل بسیار
است، از جمله:
الف – قانون به صرف تصویب اکثریت، غیر قابل انتقاد
نمیشود. بلکه باید با عقل، ارزشهای انسانی و حقوق
واقعی بشر نیز سازگاری داشته باشد. این سؤال مثل آن
است که از آمریکا بپرسیم: چرا قانون شکنجه توسط
بازجویان را تصویب کردید؟! چرا قانون بازداشت طولانی
مدت و حبس بدون محاکمه را تصویب کردید؟! چرا ربایش
مخالفان خود در سرتاسر جهان و انتقال به نقاط نامعلوم
(مثل زندانهای ابوغریب یا گواتناما) را تصویب کردید؟!
چرا به دادگاههای خود اجازه دادهاید که اتباع و حتی
رؤسای کشورهای دیگر را محاکمه کنند و برایشان قرار
بازداشت صادر کنند؟ یا هزاران چرای دیگر؟! در پاسخ
بگویند: چون شما هم قوانینی بر خلاف اینها را تصویب
کردید، پس جای اعتراض و انتقادی نیست! خیر. دست کم در
جهان امروز ـ و به ویژه کشورهای مدعی دمکراسی – به
ویژه در مواردی که نه تنها اتباع یک کشور، بلکه
انسانیت و اخلاق دچار خسران میشود و همهی آحاد بشر
دچار خطر میشوند، جای انتقاد و اعتراض باقی است...
ادامه مطلب... |
53-این شبهه را در بین دانشجویان
مسلمان شایع کردهاند: ما خدا، رسول، قرآن و امام زمان
(ع) را قبول داریم، اما از کجا معلوم که این فقها و
ولی فقیه همان است که به رجوع به آنان دستور داده
شدهایم؟ |
پاسخ: سؤال، شبهه
و شک، سه مقولهی متفاوت است که هر یک میتواند به
دلایل متفاوتی در ذهن پیش آید. سؤال وقتی پیش میآید
که ذهن میداند چیزی را که مایل و لازم است بداند،
نمیداند و از آن که میداند پرسش و مطالبهی علم
میکند تا مجهول برای او نیز معلوم گردد. و شبهه، یعنی
با گرفتن بخشی از حق و بخشی از باطل و در آمیختن آنها
با یکدیگر، حق را شبیه باطل و باطل را شبیه حق
میکنند تا ذهن گمراه شود و نتواند حق را تشخیص دهد.
اما شک، مقولهای کاملاً متفاوت است. شک ایجاد تردید و
یا به اصطلاح رایج، همان دو دلی است و کار آن تزلزل در
یقین است. انسان دو دل میشود آیا این همان است یا
خیر؟! آیا شد یا نشد و ...؟! کار شک، متزلزل کردن یقین
است که مقدمهی ویرانی آن است. مثل درخت تنومندی که
برای انداختنش، ابتدا با خاک برداری محل قرار و
استوارش را سست میکنند تا خود به خود به زمین بیافتد.
البته شک بر دو نوع سالم و غیر سالم تقسیم میشود و شک
سالم خوب و مقدمهی یقین است. بدیهی است که انسان
نباید زود باور و سادهلوح باشد و هر شنیده یا ادعایی
را به راحتی و بدون دلیل بپذیرد. لذا اگر به دلایل
متقنی برای نفی یا اثبات نرسید، باید ابتدا شک کند تا
با تحقیق به یقین برسد...
ادامه مطلب... |
52- 20 سال به صورت مستمر این شبهه
(به ویژه در تاکسیها) طرح میشد که از فروش هر خودروی
پیکان مبلغ یک میلیون تومان به حساب رهبری ریخته
میشود؟ آیا صحت و ادامه دارد و این مبلغ چقدر است؟ |
نسبت به این که
آیا واقعاً چنین منبعی برای تأمین بودجهی «نهاد
رهبری» تخصیص داده شده است و یا خیر و اگر آری، مبلغ
آن چه میزان است، اطلاعی در دست نداریم و از هیچ منبع
موثقی نیز تأییدی بر آن نشنیدهایم، اما به طور کلی
لازم است به مطلب ذیل دقت شود:
در هر کشوری، نهادها و سازمانهایی برای ادارهی جامعه
وجود دارد که برای هر یک بر اساس اهداف، برنامهها و
هزینهها، از منابعی بودجهای اختصاص داده میشود. به
عنوان مثال: سازمانها و نهادهای ریاست جمهوری – مجلس
– قوه قضائیه – ارگانهای نظامی و انتظامی –
وزارتخانهها – دانشگاهها – شبکههای رادیوی و
تلویزیونی دولتی - مراکز بهداشتی – مراکز تحقیقاتی و
... .
همهی این سازمانها و نهادها وظایفی بر عهده دارند که
انجام آنها بار مالی دارد و بودجهی آنها نیز از
درآمدهای ملی (یا همان درآمد دولت) تأمین میگردد و در
تعریف بودجه نیز برای تأمین هر هزینهای، منبع یا
منابعی تعریف میشود...
ادامه مطلب... |
51-ما خدا را قبول داریم و
میخواهیم خدایمان را آن طور که دوست داریم عبادت
کنیم، نه آن طور که دیگران دیکته میکنند. |
پاسخ : به دوستان
بفرمایید: اولاً مسلمانی که نماز نخواند و یا در نماز
تنبل باشد، مثلاً گاهی بخواند و گاهی نخواند و یا آخر
وقت و بیحوصله بخواند را «تارک الصلوه – یعنی ترک
کنندهی نماز» و یا «کاهل الصلوه – یعنی تنبل در نماز»
میخوانند.
ثانیاً «شناخت خداوند» به این عنوان که «خدایی هست» به
تنهایی کافی نیست. چرا که نه تنها خداوند متعال از هر
چیزی آشکارتر و شناخته شدهتر است، بلکه همه چیز به
او شناخته میشود.
ابلیس هم خدا را میشناخت. سالها او را عبادت کرده
بود و به هنگام استکبار، گردنکشی و معصیت نیز با خدا
سخن گفت. اما فرمانش را اطاعت ننمود و به همین دلیل از
درگاه قرب الهی طرد شد و در جرگهی اهل جهنم و عذاب
قرار گرفت...
ادامه مطلب... |
50- آیا واقعاً با کارهایی مثل
زیارت امام رضا (ع) و یا گریه بر امام حسین (ع) گناهان
به همین سادگی بخشوده میشود؟ آیا این روایات صحیح
است؟ |
پاسخ: بدون تردید
روایات مذکور صحیح است و به دلایل قرآنی و عقلی نیز
قابل اثبات میباشد و اگر شناختمان نسبت به خداوند
حکیم، رحمان و رحیم کاملتر گردد، باور میکنیم که
بخشش به کمتر از این هم ممکن است. مثل یک توبه و
استغفار. چنان چه فرمود:
قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى
أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ
إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً إِنَّهُ
هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيمُ ( الزمر - 53)
بگو: اى بندگان من كه بر [زيان خويش] اسراف كردهايد،
از رحمت خدا مأيوس مشويد. زيرا خدا همهی گناهان را
مىآمرزد. به درستی که اوست آمرزنده و مهربان.
منتهیٰ باید دقت نمود که لفظ به تنهایی هیچ اثری
ندارد، اگر چه میلیونها مرتبه گفته شود. مثل بدن
بیجان است و اصل عزم، اراده و تصمیم است. لفظ استغفار
و توبه، صیغهی یک فعل است. مانند معامله یک کالا. حال
اگر خریدار مرتب تکرار کند که «من این کالا را به این
نرخ از شما خریدم» و فروشنده نیز بیشتر از او تکرار
کند که «من این کالا را به این نرخ به شما فروختم»،
اما نه هیچ کدام قصد معامله داشته باشند و نه در عالم
واقع کالا و نرخ آن مبادله شود، آیا معاملهای صورت
پذیرفته است؟ خیر...
ادامه مطلب... |
49- در مورد مقولهی شانس توضیح
دهید. میگویند برخی از پدیدههای علمی بر اساس شانس
است. آیا این با برهان نظم منافات ندارد؟ |
شانس (chance) که
واژهای فرانسوی است که به معنای «بخت و اقبال» به
کار میرود. در لغتنامهی دهخدا و عمید نیز از این
واژه به «بخت، اقبال و طالع» یاد شده است و منظور از
یک اتفاق، حادثه یا «پدیدهی شانسی» نیز این است که
حادثه یا تصادفی بدون علت و قابلیت محاسبه پیشآید
که از اتفاق به نفع یا مورد نظر و خواست کسی باشد.
در عالم هستی چیزی به نام «تصادف – بدین معنایی که
منطور بحث است» وجود ندارد که «شانس» وجود داشته باشد.
لذا اعتقاد به شانس، چیزی به جز یک خرافهی قدیمی که
در فرهنگ باستانی ملل بوده و سپس به فرهنگ ملل مسلمان
نیز رسوخ نموده، نمیباشد.
در عالم هستی، هیچ اتفاقی، به خودی خود، بدون علت،
بیدلیل، بیواسطه و غیر قابل محاسبه حادث نمیشود و
به همین دلیل حتی به عنوان مثال و نمونه، یک پدیده هم
وجود ندارد که اتفاقی و تصادفی به وجود آمده باشد...
ادامه مطلب... |
48- چرا برای سلامتی امام زمان (عج)
صلوات میفرستیم؟ مگر ایشان معصوم نیستند و از طرف خدا
محافظت نمیشوند و مگر غایب نیستند؟ |
قبل از هر نکتهای
باید به اصلاح مفهوم و منظور از «غیبت» در ذهنمان توجه
کنیم. تا هم شناخت بیشتر و بهتری پیدا کنیم و هم
بسیاری از سؤالات و شبهاتی که ناشی از ذهنیت نادرست
است، قبل از طرح برایمان مرتفع گردد و هم از هر گونه
سوء استفاده و تحریف جلوگیری نماییم.
الف - معنا و مفهوم «غیبت» و یا «غایب بودن امام زمان
– عج» یا القابی چون «امام غایب»، این نیست که مثلاً
ایشان در عالم دیگری هستند، یا به شکل روح یا ملک
هستند و یا ...، بلکه خیر. ایشان نیز هم چون پیامبر
اکرم (ص) و سایر اهل بیت (ع)، بشری هستند مانند
دیگران. اما از نظر جایگاه انسانی، به عنوان انسان
کامل، در بالاترین مرتبه قرار دارند، لذا معصوم و معدن
علم و مخزن وحی الهی و امام هستند... .
ادامه مطلب... |
47- میگویند: مگر وحی اختصاص به
پیامبران ندارد...؟ پس چگونه میگویند: جبرئیل بر حضرت
زهراء علیهاالسلام نازل شده و با او سخن گفته است؟
آیا این وحی نیست؟ |
قبل از پاسخ دقت شود که رسیدن از «مجهول به معلوم»،
خود نیز بر اساس معلومات دیگر انجام می پذیرد. پس
حتماً باید معلومات اولیه صحیح باشد و اگر غلط باشد،
هیچ گاه پاسخ صحیح به دست نمیآید. به همین دلیل اگر
دقت کنید مشاهده مینمایید که شبهه پراکنان و ایجاد
کنندگان تشکیک در اذهان عمومی مسلمانان نیز ابتدا یک
تعریف یا اطلاعات غلطی را میدهند و بر اساس آن طرح
سؤال و شبهه میکنند و بدیهی است که هیچگاه به جواب
نمیرسد.
در سؤال فوق نیز «معلوم» بیان شده غلط است. یعنی نه
چنین است که «وحی» به طور کلی فقط اختصاص به انبیای
الهی (ع) داشته باشد و نه چنین است که هر وحیای را
جبرئیل نازل نموده باشد و نه چنین است که جبرئیل فقط
برای انزال وحی با آن استنباط رایج که مخصوص انبیا است
به زمین بیاید...
.
ادامه مطلب... |
46- برخي مي گويند اخلاق از دين
جلوتر است. جواب چيست؟ |
چگونگی ارتباط دین با اخلاق، از مباحث بسیار دیرین است
تا جایی که حتی در نظریات افلاطون نیز در باره بحث شده
است و جالب آن که در عصر معاصر مبحث استقلال «دین» از
«اخلاق» یا یکی بودن آنها یا تعاملشان با یک دیگر، در
جهان غرب بیش از جهان اسلام مطرح است. البته علت کلی
دغدغهی فلاسفهی غرب بسیار روشن است. اندیشمندان غربی
از یک سو میخواهند دین را گرایشی شخصی و ذوقی و غیر
الزمامی اعلام نمایند و هر گونه نیاز بشر به آن را نفی
کنند و نقش دین در عرصههای متفاوت زندگی، به ویژه
اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، حقوقی و ... را تکذیب کنند و
نیز ناچارند تمامی ارزشها را نسبی و اعتباری قلمداد
کنند و از سوی دیگر نمیتوانند منکر وجود اخلاق، تعریف
«کمال و ضعف» که مستلزم ارزشگرایی است...
ادامه مطلب... |
45- چرا با توجه به همه ی
توجهات[الهی]- یزید و معاویه به جای امامان بزرگوار به
خلافت رسیدند؟ |
پاسخ جامع به این سؤال کوتاه، بسیار گسترده خواهد بود،
چرا که میتوان (و باید) از منظرهای متفاوت بدان توجه
نمود. اما نظر جنابعالی را به نکات و سرفصلهای ذیل
جلب مینماییم.
الف – اراده و حکمت الهی در تکامل انسان بر اساس «جبر
مطلق» قرار نگرفته است. خداوند متعال انسان را در
بهترین اندازهها خلق نمود، و سپس هدایتش نمود. چنان
چه میفرماید:
سَبِّحِ اسمَ رَبِّكَ الأَعلَى - الَّذي خَلَقَ
فَسَوَّى - وَ الَّذي قَدَّرَ فَهَدى (الاعلی،
1،2و3)
نام پروردگار بزرگ خويش را به پاكى ياد كن - آن که بر
سویه (اندازههای درست و نیکو) آفرید – و آن که اندازه
گذاشت و سپس هدایت نمود.
خداوند کریم به انسان عقل، منطق، شعور و اراده را
افاضه نمود و سپس راه رشد و گمراهی را نیز به او نشان
داد و هدایتش نمود و بر همین اساس او را بر سایر
مخلوقات (که فاقد اراده هستند) برتری بخشید. لذا اگر
هدایت و نیل انسان به مراتب کمال را بر اساس «جبر
مطلق» محقق نماید...
ادامه مطلب... |
44- سرنوشت افرادی هم چون ادیسون که
فاقد ولایت و امامت بودهاند و در ضمن خدماتی به جامعه
بشری نمودهاند در آخرت چیست؟ |
بدیهی است خداوند متعال که نه تنها عادل، بلکه حکیم و
رحیم است، از هیچ کس بیش از توان و امکانش سؤالی
نمینماید، چنان چه فرمود: «لا يُكَلِّفُ اللَّهُ
نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها - خدا هيچ كس را جز به اندازه
طاقتش مكلّف نمىكند (البقره – 286)». پس اگر یک
دانشمند یا یک عامی، فرصت، امکان و شرایط کسب معلومات
و شناخت داشته، اما اهمال کرده، مسئول و پاسخگو است و
اگر به نسبت امکان و شرایط خود پیگری نموده، اما به
خاطر محدودیتهای زمانی – محیطی و ... به حقایق لازم
دست نیافته، تکلیفی بر او نیست.
اگر چه ادیسون، انیشتاین و امثالهم، ولایت
امیرالمؤمنین را نمیشناختند و نداشتند، اما بنا به
اقرارهای خودشان انسانهای موحدی بودند و به خاطر دانش
و خدماتشان به نوعی مأجور هستند (اجر میبرند). مگر آن
که از روی عمد اهمال یا لجاجت کرده باشند.
آیات ذیل و دهها آیهی دیگر، بیان از آن دارد که هیچ
چیز (دانش، نیت، عمل و ...) حتی اگر به کوچکی ذره و
مثقالی باشد، از نظر خداوند متعال، عادل، حکیم و رحیم
مخفی و پوشیده نمیماند و هر کس نتیجهی اعمال و رفتار
خود را میبیند...
ادامه مطلب... |
43-چرا شیعیان از عباراتی نظیر «یا
علی» «یا حسین» و.. استفاده می کنند؟ چگونه توسل به
ائمه در زمره آیه « وابتغوا بالوسیله» قرار میگیرد؟ بر
فرض پذیرفتن این استدلال که پیامبر (ص) یا حضرت یعقوب
در زمان خودشان وسیله پذیرش استغفار مومنین بودند
اکنون که زنده نیستند چطور می توان به آنها توسل جست؟
اگر بگوییم آنها « احیا عند ربهم یرزقون» هستند چطور
می توانند درخواست چند شیعه را هم زمان بشنوند؟ مگر
آنها خدا هستند که یک جا به همه مسائل ارتباط دارند؟ |
نکتهی اول بحث «وسیله» و به کار بردن آن یا ابتغای به
آن در هر موضوعی است که اگر چه در آیات و روایات نیز
بدان تأکید و تصریح شده است، اما مسئلهای است که
عقلاً بر همگان اثبات و مشهود است و نیازی به استناد
ندارد. بدیهی است که بدون رجوع به وسایل و وسائط، حتی
یک لیوان آب را هم نمیتوان نوشید و حتی نمیشود یک
نفس کشید. لذا ریشهی بحث رجوع به خداوند متعال با
کنار گذاشتن وسیلهها، فقط از تحریفات وهابیت برای حذف
اسلام میباشد و سایرین نیز در تلاشاند تا «خدای
بدون» اسلام و در نهایت «عرفان بدون خدا» را در
جامعهی مسلمین و خداجویان ترویج نمایند.
باید دقت نمود که اگر سیر «انا لله» بدون وسیله انجام
شده است، سیر «الیه راجعون» نیز بدون وسیله میسر
میگردد و حال آن که حق تعالی همهی نعمات خود را از
طریق وسائل (به دلیل عجز و نیاز ما) به ما عطا نموده
است. در حدیث نیز آمده است:
«ابا الله ان یجری الامور الا باسبابها» و یا « ابا
الله ان يجري الامور من غير اسبابها» - خداوند ابا
دارد کاری را از غیر از مسیر و اسباب خود به جریان
بیندازد.
حضرت آدم (ع) از آب و خاک خلق میشود – بدون خورشید
نور نمیتابد – بدون ابر باران نمیبارد – بدون نبی
وحی نازل نمیگردد ... و هیچ چیزی به غیر از خلق اول
صلوات الله علیه و آله، بدون اسباب و وسیله خلق نشده
است. لذا همان خداوند که دستور به توحید و پرهیز از
شرک میدهد، میفرماید:...
ادامه مطلب... |