حدیث (1)
امام على عليه السلام :
لا تَـكُن مِمَّن يَرجُو
الآخِرَةَ بِغَيرِ العَمَلِ... يَنهى وَ لا يَنتَهى وَ يَامُرُ
بِما لا يَاتى... ؛
از كسانى مباش كه بى عمل، به آخرت اميد
دارند... از گناه باز مى دارند، اما خود باز نمى ايستند، به كارهايى
فرمان مى دهند كه خود انجام نمى دهند.
نهج البلاغه(صبحی
صالح) ص497 و 498 ، حكمت
150
حدیث (2)
پيامبر صلى الله عليه و آله :
فلِيَتَزَوَّدِ
العَبدُ مِن دُنياهُ لآِخِرَتِهِ ، وَ مِن حَياتِهِ لِمَوتِهِ وَ
مِن شَبابِهِ لِهَرَمِهِ ، فَاِنَّ الدُّنيا خُلِقَت لَكُم وَ اَنتُم خُلِقتُم لِلخِرَةِ ؛
انسان بايد براى آخرتش از دنيا، براى مرگش از
زندگى و براى پيرى اش از جوانى، توشه برگيرد، چرا كه دنيا براى شما
آفريده شده و شما براى آخرت آفريده شده ايد .
تنبيه الخواطر
و نزهه النواظر(معروف به مجموعه ورام) ج 1، ص 131
حدیث (3)
امام على عليه السلام :
أَفضَلُ النّاسِ عَقلاً أَحسَنُهُم تَقديرا لِمَعاشِهِ و َأَشَدُّهُمُ
اهتِماما بِإِصلاحِ مَعادِهِ؛
عاقلترين مردم كسى است كه در امور زندگيش بهتر برنامه ريزى كند و در اصلاح آخرتش
بيشتر همّت نمايد.
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص52
حدیث (4) امام صادق عليه السلام :
اَلْخَيْرُ كُلُّهُ اَمامَكَ وَ اِنَّ الشَّرَّ
كُلَّهُ اَمامَكَ وَ لَنْ تَرى الخَيْرَ وَ الشَّرَّ اِلاّ بَعْدَ
الاْآخِرَةِ لاَنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ جَعَلَ الْخَيْرَ كُلَّهُ
فِى الْجَنَّةِ وَ الشَّرَّ كُلَّهُ فِى النّارِ؛
همه خوبىها و بدىها در مقابل توست و هرگز خوبى و
بدى واقعى را جز در آخرت نمىبينى، زيرا خداوند همه خوبىها را در بهشت
و همه بدىها را در جهنم قرار داده است.
تحف العقول، ص 306
حدیث (5) امام على
عليه السلام :
مَنْ كانَ فيهِ ثَلاثٌ سَلِمَتْ لَهُ الدُّنْيا وَ
الآْخِرَةُ: يَأْمُرُ بِالْمَعْروفِ وَ يَأْتَمِرُ بِهِ وَ يَنْهى عَنِ
الْمُنْكَرِ وَ يَنْتَهى عَنْهُ وَ يُحافِظُ عَلى حُدودِ اللّهِ جَلَّ
وَ عَلا ؛
هر كس سه خصلت داشته باشد، دنيا و آخرتش سالم
مىماند: به خوبى فرمان دهد و خود به آن عمل كند، از زشتى باز دارد و
خود از آن باز ايستد و از حدود الهى پاسدارى كند.
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص332 ، ح7645
حدیث (6) امام على
عليه السلام :
إنَّ الدُّنیا و الاَخِرَةَ ... بِمَنزِلَة
المَشرِقِ وَ المَغرِبِ وَ ماشٍ بَینَهُما کُلَّما قَرُبَ مِن واحِدٍ
بَعُدَ مِن الاخَرِ وَ هُما بَعدُ ضَرَّتانِ.
دنیا و آخرت به منزله مشرق و مغرب هستند و کسی که میان آن دو راه می
پیماید هر اندازه به یکی نزدیک شود از دیگری دور می شود.
نهج البلاغه(صبحی صالح) ص486 ، حکمت 103