بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس  صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک Instagram

 

اعتقادی/شبهه179

هر کاری می‌کنم، انگار نفسم خدا را قبول نمی‌کند، کتاب‌های زیادی نیز در این زمینه مطالعه کرده‌ام ولی نه تنها اثر نداشته بلکه مرا در گودال عمیق‌تر و باتلاق چسبان‌تری می‌کشاند. بسیار مشتاقم که حتی 1 دقیقه طعم ایمان را بچشم. (معماری/دزفول)

همین اشتیاق، از ایمان است.

گاهی ذهن نیز مانند نفس دچار وسواس می‌گردد. گاه به رغم آن که چیزی را قبول دارد، به خود القا می‌کند که قبول ندارم یا نکند قبول ندارم و خودم نمی‌دانم؟! ندیدید کسی که وسواس به طهارت دارد، به رغم آن که به لحاظ علمی می‌داند که اگر دستش را یک بار با آب کُر گرفت، پاک می‌شود، ولی ده بار یا صدبار این کار را تکرار می‌کند و در نهایت نیز شک می‌کند که بالاخره پاک شد یا نه؟ ذهن نیز اگر دچار وسواس شود، همین طور است. البته نسبت به هر موضوعی.

به فرض که کسی نسبت به خداوند متعال، شناخت و اعتقاد درست و محکمی نداشته باشد، اما وقتی در تاریخ و گذشته (چنان چه در متن سؤال آمده بود) نیز دچار تشکیک می‌گردد، پس یقین یابد که دچار وسواس ذهنی شده است.

همین قدر که حساس هستید و سؤال می‌کنید، معلوم است که قبول دارید. منتهی سؤالاتی در ذهن شما پیش می‌آید، و این بسیار طبیعی است. به قول مرحوم علامه جعفری (ره): «حیات معقول یعنی انسان عاقل سؤال دارد، لذا کسی که سؤال ندارد، عقل ندارد».

دقت کنید که قبول داشتن یا خدایی ناکرده قبول نداشتن وجود خدا، معاد، پیامبر و ...، کار عقل و قلب است و نه کار نفس. لذا لزومی ندارد که نفس قبول کند. منتهی در اطاعت و تبعیت، نفس مزاحم می‌شود.

عقل شما، قلب شما، نفس شما و سایر قوای شما، همه ابزاری هستند که در اختیار شما هستند و شما باید حکومت و مدیریت آنها را بر عهده بگیرید. اگر شما به عنوان یک حاکم بر مملکت وجود خود، قوای عقلانی را حاکم کردید، نفس مطیع می‌شود، اگر قوای نفسانی را حاکم کردید، عقل زندان می‌شود و فعالیت و درخشش نخواهد داشت و قلب محجوب شده و پرتو افشانی نخواهد کرد.

دقت نمایید که البته مطالعه‌ی صحیح لازم است، هر چه بیشتر و اصولی‌تر باشد بهتر است، ولی کار فقط با علم و دانستن درست نمی‌شود، چرا که انسان در نهایت دنبال چیزی می‌رود که آن را دوست دارد و نه دنبال چیزی که آن را می‌شناسد. مگر کسی که معتاد به الکل، دخانیات، مواد مخدر یا خدایی ناکرده فحشا و فساد دارد، نمی‌داند که اینها مضر و مهلک هستند؟!

انسان همیشه به دنبال معقول نمی‌رود، بلکه به صورت مستمر و مجدانه به دنبال معشوق می‌رود و در سیر کمالی است که عقل و قلب در هدف متحد می‌شوند.

از این رو، خداوند متعال در آموزه‌های اسلامی، محبت و موّدت را هدف، انگیزه و عامل حرکت معرفی نموده است. خداوند متعال پس از بیان آیات و استدلال‌های فراوان در اثبات مبدأ، معاد، وحی و ...، نمی‌فرمایید پس حالا هر کس که شناخت بیاید، بلکه می‌فرماید هر کس که مرا دوست دارد، حرکت کند و بیاید:

«‌قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ» (آل‌‌عمران، 31)

ترجمه: بگو: اگر خدا را دوست مى‏داريد پس پيروى از من كنيد تا خدا نيز شما را دوست بدارد و گناهان‌تان را ببخشايد، و خدا بسيار آمرزنده و مهربان است.

هم چنین شاهدیم که مزد (نتیجه و ثمره‌ی) رسالت را در شناخت محدود و بیان ننمود، بلکه در موّدت بیان نمود و تصریح نمود که پاداش ایمان و عمل صالح، ظهور و تقویت همین «موّدت» به انسان کامل (اهل عصمت علیهم‌السلام) در قلب، عقل و وجود آدمی است:

«ذَلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُل لَّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَن يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ» (الشّوری، 23)

ترجمه: اين همان [پاداشى] است كه خدا بندگان خود را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‏اند [بدان] مژده داده است بگو به ازاى آن [رسالت] پاداشى از شما خواستار نيستم مگر دوستى در باره خويشاوندان و هر كس نيكى به جاى آورد [و طاعتى اندوزد] براى او در ثواب آن خواهيم افزود قطعا خدا آمرزنده و قدرشناس است.

دقت شود که شناخت بدون عشق و علاقه، انسان را به جمود می‌کشاند، هر چند که گرایش اسلامی داشته باشد (مثل وهابیت)، و عشق بدون شناخت نیز بیشتر همان نفس است و چه بسا به زودی و به هر بهانه‌ای از محبوبی به سوی محبوب دیگری متمایل گردد. پس هر دو بال لازم است که قوی و مستحکم و سالم باشند، اما در نهایت، انسان به سوی معشوق و محبوب پر می‌کشد.

از این رو، لازم است که همه و به ویژه نوجوانان و جوانان، به غیر از مطالعه، رابطه‌ی عاشقانه‌ی خود با خداوند کریم و آنان که او فرمود دوست داشتن آنها، دوست داشتن من است، اطاعت از آنها، اطاعت من است و نتیجه رسالت در موّدت آنها متجلی می‌گردد را تقویت نمایند.

به قول مرحوم، شهید آیت الله دکتر بهشتی: «جوان‌ها! عاشق شوید».

خداوند متعال در حدیث قدسی می‌فرماید: «بنده‌ی من! به حقی که بر من داری، دوستت دارم؛ پس به حقی که بر تو دارم، دوستم داشته باش».

این که من فردی را در گوشه‌ای از جهان بشناسم و در مورد او، اصل و نسب و فعالیت‌هایش شناختی حاصل کنم، دلیل نمی‌شود که حتماً او را دوست داشته باشم، اما اگر با او مرتبط شدم، با کمالات و حسنات او ارتباط عقلی و عاطفی برقرار کردم، با او سخن گفتم، درد دل نمودم، و متقابلاً به سخن او گوش دادم و ...، از او خوشم می‌آید و این خوشایند آرام آرام به محبّت و عشق می‌رسد، به حدّی که لحظه‌ای دوری از او را تحمّل نخواهم نمود.

رابطه با خداوند لطیف، پیامبر عظیم‌الشأن و اهل بیت او سلام الله علیهم اجمعین و قرآن کریم نیز همین‌طور است، حتی رابطه با معاد نیز همین‌طور است، عشاق برای رسیدن تعجیل دارند و امیدوار به لقای محبوب هستند، لذا اهل توحید، ایمان و عمل صالح می‌گردند:

«قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَمَن كَانَ يَرْجُو لِقَاء رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا» (الکهف، 110)

ترجمه: بگو من هم مثل شما بشرى هستم و[لى] به من وحى مى‏شود كه خداى شما خدايى يگانه است پس هر كس به لقاى پروردگار خود اميد دارد بايد به كار شايسته بپردازد و هيچ كس را در پرستش پروردگارش شريك نسازد.



و البته بدانیم که این ارتباط، نیاز به معراج دارد و نماز بهترین صورت آن است. «الصلوة معراج المؤمن».

منبع : X-shobhe

بازگشت به صفحه ی شبهات اعتقادی

 
 Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved