بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس  صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک Instagram

 

اعتقادی/شبهه149

برخی افراد می گویند: حضرت علی (ع) فرموده اول حق را بشناس و بعد اهل آن را، لذا ما فقط قرآن و نهج البلاغه می‌خوانیم و بدان عمل می‌کنیم و هیچ یک از علما را قبول نداریم؟

یا در این گروه اصلاً مطالعات و اندیشه راه نیافته است و صورت نمی‌پذیرد و یا یک گروهی برای ترویج اندیشه‌ی منحط وهابیت راه انداخته‌اند و به نام قرآن و نهج البلاغه، خود و دیگران را فریب می‌دهند.
انحراف در شناخت اسلام از همان جا شروع شد که گفتند: «حسبنا کتاب الله – کتاب خدا برای ما کافیست» و معلم (علی علیه السلام) را رد کردند و سپس شخص خود پیامبر اکرم (ص) را نیز رد کردند و امروزه همین شعار را به اشکال مختلف می‌دهند تا خود و دیگران را منحرف کنند.
همین قرآن یا نهج البلاغه‌ای که می‌خواهند به آن رجوع کنند را چگونه به دست آورده‌اند؟ آیا به خودشان وحی شده است و یا خود نگاشته‌اند؟ یا مستقیم در محضر رسول اعظم (ص) یا امیرالمؤمنین (ع) حضور داشته و بلا واسطه کسب علم و فیض کرده‌اند؟
پس، چه بخواهند و چه نخواهند، به علمایی رجوع کرده‌اند که قرآن و نهج البلاغه را تدوین، منتشر، ترویج و تعلیم کرده‌اند تا امروز به دست آنها رسیده است. حال چطور می‌گویند که چند صفحه کاغذ برای ما کافیست؟ دیگر معلم یا معلم‌هایش را نمی‌خواهیم؟! اینها اول معلم را شناخته و سپس الفبا را آموختند و یا چون الفبا آموختند فهمیدند معلم کیست؟!
بسنده کردن به چند سطر در چند صفحه کاغذ و جدا شدن از معلم، تعلیم و تَعَلّم، نه تنها از بی سوادی و جهل است، بلکه نشان از خودپسندی و تکبر نیز دارد و همین عوامل خود مهم‌ترین علل گمراهی هستند.
الف - آری، از حضرت امیرالمؤمنین پرسیدند: شما می‌گویید من بر حق هستم و طلحه و زبیر نیز می‌گویند ما حق هستیم! پس ما چه کنیم و کدام را قبول کنیم؟ خوب از فحوای این سؤال معلوم است که سائل آن قدر به اسلام، قرآن و حتی احوال روز جاهل و بی بصیرت است که فقط به گفته و شعار استناد و استدلال می‌کند و هیچ تعقل و تفکری نیز نمی‌نماید و هیچ شناختی از حق ندارد. حضرت نیز او را به ابتدا و اصول اولیه و بدیهیات عقلی برگرداندند و فرمودند: «اول حق را بشناسید، بعد اهل حق را خواهید شناخت».
اما چه کسی گفته که «اول حق را بشناس»، یعنی به ظاهر کتاب بسنده کن؟! یا اگر به همین ظاهرش نیز بسنده کردی، آیات مربوط به علم آموزی، تعقل، تفکر، تعلّم از پیامبر اکرم (ص)، امیرالمؤمنین و دیگر معصومین (ع) و ضرورت اطاعت و تبعیت از پیامبر اکرم (ص) را اصلاً نخوان؟!
ب – این گروه «مطالعات و اندیشه» اگر بخواهند فیزیک، شیمی، داروسازی، حقوق و ... بدانند، اول یک کتاب تهیه کرده و خود مطالعه می‌کنند و فیزیک‌دان، شیمی‌دان، وکیل، داروساز، پزشک و ... شده و سپس به دانشگاه و نزد استاد می‌آیند و یا فقط وقتی نوبت به اسلام و قرآن می‌رسد، خود را مخاطب وحی و عالم دهر می‌دانند و به هیچ عالمی نیاز ندارند؟!
بله، ایشان فرمودند: اول حق را بشناس. اما چه کسی گفته که بسنده کردن به کتاب منتشر شده و خواندن برخی آیات و عدم توجه به برخی دیگر از آیات حق است؟! مگر عقل حق نیست؟ مگر رجوع به استاد و معلم حق نیست؟ مگر تعلیم و تعلّم حق نیست ...؟ همین که یک کتابی را از سر کوچه بخرند و بدون علم بخوانند و بر اساس میل و هوای نفس خود تفسیر و تأویل کرده و حکم صادر کنند می‌شود «حق‌شناسی». لذا فرمود: اول حق را بشناسید. بدیهی است که با این روش نه حق را خواهند شناخت و هیچ گاه نسبت به اهل حق معرفتی کسب خواهند نمود.
این روش، آن هم با سوء استفاده از بیان نورانی حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام، مصداق سخن دیگر ایشان است که هرگز نمی‌خوانند. فرمودند: «کلمة الحق، یراد به الباطل» - یعنی کلمه‌ای که گفتند حق است، اما اراده‌ای که از آن کرده اند باطل است.
ج – اگر قرار بود هر کس خودش با خواندن یک کتاب عالِم و عالم شود، خداوند متعال به جای ارسال رسل و انزال وحی، از آسمان کتاب می‌فرستاد و نوع بشر نیز به جای تأسیس مدارس و دانشگاه‌ها و تربیت معلم و استاد، فقط کتاب منتشر نموده و بین عوام بی سواد توزیع می‌کردند تا همه خودشان بخوانند و ملاصدرا یا انیشتاین شوند.
پس، دقت کنید و به سادگان آن گروه نیز متذکر گردید که این روش، همان روش «حسبنا کتاب الله» است که امروزه توسط وهابیت ترویج می‌گردد و هدفی جز تحریف و بالتبع تعطیل اسلام ندارد.
از آنها بپرسید در کجای قرآن و نهج البلاغه آمده است که این روش «حق» است؟ در حالی که مکرر تأکید شده که «باطل» است. بپرسید با خواندن قرآن و نهج البلاغه، چگونه فهمیدند که هر یک از نمازهای یومیه چند رکعت است و چگونه باید مناسک حج را انجام دهند؟
این روش، به هیچ وجه روشی که در همان قرآن و نهج البلاغه آموزش داده شده و طریق قرآن، رسول اعظم (ص)، حضرت علی و سایر ائمه اطهار (ع) نمی‌باشد و سر انجام به گمراهی و انکار می‌انجامد.
امام زمان علیه‌السلام می‌فرمایند:

«طَلَبُ المَعارِف مِن غَیرِ طَریقِنا أهلُ البَیت، مُساوِقٌ لَانکارِنا»
جستجو معرف (شناخت) از غیر طریق ما اهل بیت، به انکار ما سوق داده می‌شود (می‌انجامد).

منبع: x-shobhe
 

بازگشت به صفحه ی شبهات اعتقادی

 
 Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved