در سوره الاعراف آیه 3 تأکید شده «لاَ
تَتَّبِعُواْ مِن دُونِهِ أَوْلِيَاء – جز او اولیای دیگر [سایر مدعیان
ولایت] را پیروی نکنید.» آیا این آیه به اهل بیت (ع) نیز صدق میکند؟
قبل از هر بحثی لازم است خود را عادت دهیم که هیچ گاه یک متن [به ویژه
یک آیه] را نصفه و نیمه نخوانیم و بعد راجع به آن به تفکر و قضاوت
بنشینیم. لابد این حکایت قدیمی و معروف را شنیدهاید که بی نمازی مدعی
شد که به حکم آیه «لا تقربوا الصلوة – به نماز نزدیک نشوید» نماز
نمیخوانم! و حال آن که آیه قید «و انتم سکاری» داشت. یعنی هنگامی که
مست هستید به نماز نزدیک نشوید. سؤال فوق نیز بخشی از یک آیه به شرح
ذیل است که شامل اثبات و نفی میباشد:
«اتَّبِعُواْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ وَلاَ
تَتَّبِعُواْ مِن دُونِهِ أَوْلِيَاء قَلِيلًا مَّا تَذَكَّرُونَ»
﴿الأعراف، 3﴾
ترجمه: آنچه را از جانب پروردگارتان به سوى شما فرو فرستاده شده است
پيروى كنيد و جز او از [معبودان کاذب ديگر] پيروى مكنيد، چه اندك اند
کسانی که متذکر (عامل به این معنا) میشوند.
پس، در این آیه، قبل از آن که متذکر شود چه اشخاصی را پیروی نکنید،
متذکر شده است که آن چه خدا نازل نموده است را پیروی کنید. و آن چه خدا
نازل نموده نیز مستقیم به ما وحی نشده است، بلکه توسط کسی که خود را به
نبوت برگزیده و کسانی که خود آنها را «اولیا»ی خودش و یا «ولاة امر»
خواند به دست ما رسیده است. حال آیا پاسخش این است که آیه را از آنها
گرفته و ولایت خودشان را منکر شویم؟! مثل وهابیت قدیم و جدید که کتاب
خدا را از رسول خدا (ص) می گیرند و میگویند: همین کتاب برای ما بس
است. و از جمله آن چه از سوی خدا آمده، امر به ولایتپذیری از اولیای
اوست.
الف – ولی و اولیاء:
ابتدا باید از طریق عقل و وحی برای ما (انسان) روشن شود که مگر چند ولی
داریم؟ و اگر خدا یکی است، پس «اولیاء» یعنی چه؟
ولی، یعنی سرپرست، که البته معانی دوستی و نزدیکی نیز در آن مستتر است.
چرا که سرپرست حقیقی، دوست و نزدیک نیز هست. بدیهی است که عالم هستی یک
خالق، یک رب، یک إله و بالتبع یک «ولی» حقیقی بیشتر ندارد. اما انسان
میتواند به غلط و از روی جهل و به خاطر مطامع، ترس و ...، اشخاص یا
اشیای دیگری را «إله، معبود، رب و ولی» خود فرض نماید. لذا فرمود در
حقیقت «لا إله الا الله»، الهی جز الله جل جلاله وجود ندارد و «هو رب
العالمین» و رب همه عوامل اوست و «لا ولی و لا نصیر» و صاحب ولایت و
نصرت بخشی جز او وجود ندارد.
اما این حقیقت عالم است و دلیل نمیشود که برخی به سوی مدعیان یا به
تعبیر دیگر خدایان کاذب نروند. لذا فرمود آنها که مؤمن هستند، یک ولی
بیشتر ندارند که آن هم الله جل جلاله است، اما آنان که به او کافر
میشوند، از وحدت و توحید خارج شده و ولیها (اولیا)ی متعدد و کثیری
خواهند داشت. رب شهوت، رب قدرت، رب مال، رب جاه و مقام، رب جمال و
اربابها متفرق که همه کاذبند. یعنی در حقیقت هستی هیچ ربوبیتی ندارند،
بلکه از پوسته و مجرای بندگی خارج شده و طغیان کردهاند.
«اللّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُواْ يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ
إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ أَوْلِيَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ
يُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَـئِكَ
أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ» (البقره، 256)
ترجمه: خداوند سرور (سرپرست و دوست) كسانى است كه ايمان آوردهاند آنان
را از تاريكيها به سوى روشنايى به در مىبرد [ولى] كسانى كه كفر
ورزيدهاند سرورانشان [همان عصيانگران=] طاغوتند كه آنان را از روشنايى
به سوى تاريكیها به در مىبرند آنان اهل آتشند كه خود در آن جاودانند.
ب – ولایت و ولایت پذیری حتماً تجلی و تحقق بیرونی دارد:
باید دقت کنیم که «ولایت و ولایت پذیری» چیست و چگونه است؟ آیا فقط یک
شعار است؟ آیا فقط واژهگرایی است؟ آیا همه وهم، خیال و گمان است؟ یا
حتماً مستلزم واقعیت و تحقق خارجی میباشد؟ اگر علم، قدرت، رحمت،
رزاقیت، مالکیت، ربوبیت ... و سایر اسمای الهی همه تحقق خارجی دارد، پس
لابد ولایت او نیز تحقق خارجی دارد، وگرنه قابل شناخت، درک و اطاعت
نخواهد بود.
کسی که مدعی شد من خدا را میپرستم. پرستش او چیست و چگونه او را
میپرستد؟ کسی که مدعی شد من ولایت الله جل جلاله را گردن نهادهام.
چگونه آن را محقق میکند؟ آیا فقط شعار میدهد و اسیر اوهام و
واژههاست؟ یا آن که در واقع خدا را عبادت میکند و عبادت نیز به جز
اطاعت نیست؟
اطاعت نیز مستلزم دریافت و ادراک «امر» است. اگر امر کسی ابلاغ نگردد
که اطلاعی در اختیار نیست تا اطاعت شود. و این اوامر الهی نیز مستقیم
ابلاغ نشده است. پس لازم میآید که ولایت و اوامر او در تعینات خارجی
متجلی گردند.
ج – چگونگی تحقق ولایت پذیری، عبادت و اطاعت:
لذا همان خدایی که فرمود به جز ولایت من را نپذیرید، به جز از اوامر من
تبعیت نکنید و به جز من را عبادت و تبعیت نکنید، که هر چه غیر از من
باشد، خود مخلوقی چون شماست. هم او فرمود که ولایتش در کجا و چگونه
متجلی شده و تسری یافته است و ولایت پذیری او، عبادت او و اطاعت او
چگونه محقق میگردد. چنان چه می فرماید ولایتپذیری از من، در
ولایتپذیری از کسانی که خود آنها را ولی امر قرار دادم، تجلی یافته و
محقق میگردد:
«إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ
الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ
رَاكِعُونَ» (المائده، 55)
ترجمه: ولى شما تنها خدا و پيامبر اوست و كسانى كه ايمان آوردهاند
همان كسانى كه نماز برپا مىدارند و در حال ركوع زكات مىدهند.
*- از این رو اطاعت از رسول را در طول اطاعت خود معرفی نموده
میفرماید:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا
الرَّسُولَ وَلَا تُبْطِلُوا أَعْمَالَكُمْ» (محمد ص، 33)
ترجمه: اى كسانى كه ايمان آوردهايد خدا را اطاعت كنيد و از پيامبر [او
نيز] اطاعت نماييد و كردههاى خود را تباه مكنيد.
*- و می فرماید برای ولایت پذیری من، باید ولایت رسولم (ص) و اولی
الامر، یعنی نه یک ولی، بلکه چندین ولی که منتسب به من هستند و از سوی
من به ولایت منصوب شدهاند را اطاعت کنید.
پس، اگر سؤال شد که حالا این «اولی الامر» چه کسانی هستند؟ آیا هر کس
که بر مسلمین مسلط شد، ولی امر آنها محسوب میشود، یا اشخاص خاصی
هستند؟ میفرماید به رسول الله (ص) مراجعه کنید، چرا که امر مرا او به
شما ابلاغ مینماید و منصوبین به ولایت از ناحیهی من را او به شما
معرفی میکند. چنان چه وحی من را او به شما میرساند. و اگر شرایطی در
زمانها یا مکانهای مختلف پیش آمد که شک کردید، یا نظریات متفاوت سبب
بروز اختلاف نظرها شد، برای یافتن حقیقت باز هم به رسول(ص) مراجعه
کنید، چرا که ولایت او، همان ولایت من است:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ
الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ
فَرُدُّوهُ إِلَى اللّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ
بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا»
(النساء، 59)
ترجمه: اى كسانى كه ايمان آوردهايد خدا را اطاعت كنيد و پيامبر و
اولياى امر خود را [نيز] اطاعت كنيد پس هر گاه در امرى [دينى] اختلاف
نظر يافتيد اگر به خدا و روز بازپسين ايمان داريد آن را به [كتاب] خدا
و [سنت] پيامبر [او] عرضه بداريد اين بهتر و نيكفرجامتر است.
*- پس، مؤمنین و آنان که به خدا و روز واپسین (معاد) ایمان دارند و
ولایت الله جل جلاله را قبول کرده و گردن نهادهاند، بالتبع ولایت رسول
الله (ص) را پذیرفتهاند و بر همین اساس به وحیای که به او نازل شد و
قرآن کریم ایمان آوردهاند و با رجوع به او و اطاعت از او (در فرمایشات
مکرر و از جمله غدیر خم)، تسری و تجلی ولایت در اهل بیت عصمت (ع) را
قبول نموده و گردن نهادهاند. آن چه را خدا نازل کرده اخذ نموده و آن
چه را دیگران امر، نهی و القا میکنند تا خلایق را تحت ولایت خود
درآورند را رد و نفی میکنند. چنان چه در آیه مورد سؤال و بحث دستور
داده شد:
«اتَّبِعُواْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ وَلاَ
تَتَّبِعُواْ مِن دُونِهِ أَوْلِيَاء قَلِيلًا مَّا تَذَكَّرُونَ»
﴿الأعراف، 3﴾
ترجمه: آنچه را از جانب پروردگارتان به سوى شما فرو فرستاده شده است
پيروى كنيد و جز او از [معبودان کاذب ديگر] پيروى مكنيد، چه اندكاند
کسانی که متذکر (عامل به این معنا) میشوند.
x-shobhe |