اهل سنّت «سجده بر مهر» و هم چنین
«جمع نمازها» توسط شیعیان را «شرک» میدانند. توضیح و پاسخی روشن و
مستدل ارائه نمایید.
هر چند به این سؤالها قبلاً پاسخهای مبسوطی داده شده و اگر
در بخش جستجو در سایت کلمات مرتبطی درج شود، در اختیار قرار خواهد
گرفت، اما لازم است قبل از پاسخ به نکتهی بسیار مهمی تحت عنوان «شرک»
توجه شود.
به فرض که خطایی صورت پذیرد، چه کسی گفته است که هر خطایی شرک است؟!
شرک از معنا و مفهومش پیداست که یعنی «شریک قرار دادن شخص یا چیزی با
خدا». دلیل نمیشود که هر خطا یا حتی معصیتی نیز شرک باشد. خداوند
رحمان و رحیم در یک آیه میفرماید که جمیع گناهان را (البته نه حق
الناس و گناه بدون توبه را) میبخشم، در جای دیگر میفرماید که شرک و
نیز یأس از رحمتم را نمیبخشم. یعنی هر غفلت، خطا و معصیتی شرک قلمداد
نمیگردد، وگرنه بخشیده نمیشد.
این که پشت سر هر کاری یک کلمه «این شرک است» میآورند، فقط و فقط
تاکتیک تهاجمی و تحکمی وهابیت فراماسونی است که متأسفانه در میان اهل
تسنن نیز نفوذ یافته است. چطور میشود که نقض بیعت با رسول الله (ص) در
غدیر خم شرک محسوب نمیگردد، بناینگذاری یک مذهب به نام اسلام (وهابیت)
توسط انگلیس و پیروی از آن شرک نیست، شرب خمر، زنا، قمار ... و حتی آدم
کشی و حمایت از اسرائیل شرک قلمداد نمیشود، مشرک خواندن موحدین به هر
بهانهای شرک نیست، اما سجده شیعیان بر مُهر شرک است؟! آیا القای این
اراجیف، روشی انگلیسی برای اسلامزدایی نیست؟
سجده بر مُهر شیعیان:
الف – شیعیان برای مُهر هیچ قداست و موضوعیتی قائل نیستند و آن را به
جای خدا سجده نمیکنند که شرک باشد. بلکه برای خدا سجده میکنند و
پیشانی بر خاک میگذارند.
در فقه شیعه، سجده بر خاک اولویت دارد و سجده بر زمین و هر آن چه از
زمین میروید (به شرط آن که خوردنی و پوشیدنی نباشد) جایز است. و مُهر
نیز خاک است که به تعبیری پرس شده است تا تمیز و حمل و نقلش راحت تر
باشد. در این مورد حدیثهای معتبری وجود دارد که بین اهل تشیع و تسنن
مشترک است، از جمله:
*- پیامبر اکرم (ص) فرمود: «زمین برای من محل سجده و تیمم قرار داده
شد» (منبع شیعی: وسائل الشیعه، كتاب الصلوة، ابواب ما یسجد علیه،
الباب 1, ح 8) – (منبع سنّی: صحیح بخاری،ج 1، ص 92، كتاب التیمم، ح 2)
ب – سجده بر مُهر شیعیان از نظر فقه اهل سنت درست است، چرا که آنان
سجده بر هر چیزی، حتی پلاستیک، آهن، فرش، موکت ... و حتی زباله را جایز
میدانند و مُهر نیز یکی از «هر چیزی» است. اما محل سجده اهل سنّت (همه
چیز) از نظر فقه تشیع جایز نیست، مگر آن که بر زمین یا روئیدنی از زمین
باشد و نه مصنوعات. البته این که سجده بر هر چیزی را جایز میدانند نیز
با احادیث نقل شده در منابع معتبر خودشان مغایرت دارد. مانند:
*- خباب بن الارت كه گفت: «نزد پیامبر شكایت كردیم كه شدت گرمای شنها
پیشانی و دستهایمان را میسوزاند ولی آن حضرت شكایت ما را نپذیرفت».
(بیهقی، السنن الكبری، ج 2، ص 104، باب الكشف عن الجبهة فی السجود).
ابن اثیر در شرح این روایت میگوید یعنی پیامبر اجازه نداد بر گوشه
لباس خود سجده كنند. (ابن اثیر، النهایه، ج 2، ص 497، ماده «شكی»). در
حالی که اهل سنت سجده بر گوشه لباس را نیز جایز میدانند؟!
اما شیعه هیچ گاه نمیگوید که سجده اهل سنّت که حتی با احادیث منقول
خودشان مغایر است، شرک است. حال آنان در حالی که سجده بر همه چیز را
جایز میدانند، از کجا درآوردند که سجده بر مهر به عنوان خاک شرک است؟!
آیا جز تبلیغات مسموم و بی سند وهابیت، دلیل یا استناد دیگری دارند؟!
اهل سنّت در منابع محکم خود از امیرالمؤمنین علی (ع) نقل میکنند که
فرمود: «هنگامی كه كسی نماز میخواند عمامه را از پیشانی كنار بزند –
یعنی بر عمامه سجده نکند و پیشانی بر خاک بگذارد» (بیهقی، السنن
الكبری، ج 2، ص 105) و در همین منبع معتبر از خلیفه دوم عمر نیز نقل
میکنند: «اگر كسی به دلیل سرما یا گرما نمیتواند بر زمین سجده كند بر
لباسش سجده كند – یعنی به هنگام ضرورت» (روایت 2225). حال چه اصراری
دارند که حتماً از خلیفه دوم پیروی کنند و نه از خلیفه چهارم که چون
آخرین است، حکم او نافذ است؟ خودشان باید فکر کنند و پاسخ بگویند. و
این در حالی است که در منابع خود تصریح کردهاند که ابوبکر و حتی فرزند
عمر، به هنگام سجده، اگر روی فرش یا ... بودند، خود را میکشیدند تا
پیشانی را بر زمین بگذارند.
پس سجده اهل سنّت (طبق احکام خودشان) اگر بر غیر زمین و روئیدنیهای آن
باشد، اشکال دارد، ولی دلیل نمیشود که مشرک قلمداد شوند. حتی مسلمان
بینماز نیز مشرک قلمداد نمیگردد.
اقامه نماز در پنج نوبت:
الف – چه در فقه شیعی و چه در فقه سنّی، اقامه نمازهای یومیه به صورت
جداگانه و در پنج نوبت مستحب است. هم چنین چه در فقه شیعی و جه در فقه
سنّی اقامه نمازهای یومیه به صورت جمع نیز جایز است که در فقهشان از
آن به «جمع تقدیم» یعنی مثلاً ظهر و عصر به هنگام ظهر و یا «جمع تأخیر»
یعنی ظهر و عصر به هنگام عصر یاد میکنند.
در معتبرترین منابع اهل سنت که عبارتند از «صحاح ستّه – صحیحهای شش
گانه» بیش از سی روایت وجود دارد که پیامبر اکرم (ص) حتی بدون این که
در ا ضطراری باشد، بارها نماز ظهر و عصر و نیز مغرب و عشا را به صورت
جمع اقامه کردند. و خودشان نیز تصریح دارند تا بیاموزد که اسلام دین
راحتی است و سختی را نخواسته است. به عنوان نمونه:
*- پیامبر اکرم (ص) بین ظهر و عصر و مغرب و عشاء جمع کرد، و در این
مورد از او سؤال کردند، فرمود: این گونه عمل کردم تا بر امتم حرجی
نباشد. (شرح الزرقانی علی موطأ المالک، جلد 1، باب الجمع بین الصلاتین
فی الحضر و السفر صفحه 294)
*- پیامبر اکرم (ص) در خیلی از موارد بدون عذر جمع بین دو نماز
میکردند. (صحیح مسلم، جلد 2، صفحه 151 باب الجمع بین الصلاتین فی
الحض)
*- پیغمبر (ص) درمدینه میان ظهر و عصر و میان مغرب و عشا جمع کرد، بی
آن که خوف یا باران وجود داشته باشد، ازابن عباس پرسیدند ،مقصود حضرت
ازاین کار چه بود؟ گفت: میخواست امتش به زحمت نیفتد. (سنن ترمذی جلد
1 صفحه121 حدیث 187)
تذکر: به برادران مسلمان اهل سنّت توصیه میشود که دست کم به منابع
معتبر خودشان مراجعه کنند و در هیچ امر، حکم، فتوا و جوّی از «وهابیت»
که نه شیعه هستند و نه سنّی و اساساً نه تنها مسلمان نیستند، بلکه تحت
امر انگلیس همّت به اسلام زدایی دارند، پیروی و تبعیت نکنند.
x-shobhe |