ما را بی خبر نگذاری اگر شهید شدی
بعضی از پستها و
نگهبانیها خطری بود، مثل سنگرهای کمین. رفتنش با خودش بود آمدنش با دیگران!
جاهایی که تا عرش خدا به اندازه شاید یک بند انگشت فاصله بود. اجابت دعا در
آن شرایط رد خور نداشت. برای همین به نگهبان گفته می شد: اگر سرت را روی
سینه ات گذاشتند التماس دعا! یا اینکه: ما را بی خبر نگذاری اگر شهید شدی،
رسیدی یک زنگی بزن از حالت مطلع بشویم.
از کتاب فرهنگ جبهه جلد
سوم (شوخ طبعی ها) نوشته سید مهدی فهیمی