خمس خانواده
مثل مأموران سرشماری، چند نفر از بچه های گردان با دفتر و دستک، راه
افتاده بودند سنگر به سنگر از سایر رزمنده ها راجع به تعداد خانوار و اهل و
عیالشان می پرسیدند، فرق نمی کرد چه سن و سالی داشته باشد، پدر باشد یا
پسر. همه کنجکاو بودند بدانند قضیه از چه قرار است. نام، نام خانوادگی،
شغل، محل سکونت، تعداد افراد خانواده، پسر یا دختر و به این ترتیب تا آخر.
مدتها این روشی بود مثل خیلی از روشهای دیگر برای وقت خوش کردن و مشغول
کردن ذهن و دل تازه واردها و در نهایت وقتی از این مأموران قلابی! سؤال می
شد این اطلاعات را برای چه می خواهید می گفتند: هر خانواده که پنج پسر یا
مرد داشته باشد، خمس بدهد. خمس اولادش را. و از هر پنج نفر یک نفر باید
چهار چرخش برود هوا و شهید بشود!
از کتاب فرهنگ جبهه جلد
سوم (شوخ طبعی ها) نوشته سید مهدی فهیمی