جنگ جنگ تا پیروزی2
از خط برگشته بودیم، می رفتیم شهر که به سر و رویمان صفایی بدهیم. زمان تجاوز
دشمن به مناطق مسکونی بود. از حمام که بیرون آمدیم آژیر کشیدند و بلا فاصله
صدای مهیب انفجار به گوش رسید. به دنبال خلایق خودمان را به محل حادثه رساندیم.
مأموران آتش نشانی و امداد رسانی تلاش می کردند اجساد شهدا و احیاناً کسانی که
هنوز زنده بودند از زیر خاک بیرون بکشند. الاغ زبان بسته ای نیز زیر آوار مانده
بود، در حال جان دادن دست و پایش را تکان می داد. یک از بچه ها گفت: نگاه کن
حالا که ما ول کرده ایم این الاغ ول نمی کند. دستش را از خاک بیرو آورده شعار
جنگ جنگ تا پیروزی می دهد!
از کتاب
فرهنگ جبهه جلد
سوم (شوخ طبعی ها) نوشته سید مهدی فهیمی
|