شبهه میکنند: آیا بهتر نبود به جای
برگزاری روز قدس، به آذربایجان شرقی و هموطنان ایرانی خود کمک میکردیم
– جمعه روز آذربایجان است و نه روز قدس؟
بدیهی است که دغدغه و ناراحتی و یا بهتر بگوییم عصبیت
گویندگان، مدعیان و رواج دهندگان این شبهه، نه آذربایجان شرقی است،
نه زلزله زدگان و مصیبت دیدگان و نه سایر هموطنان، بلکه دغدغه و
ناراحتی آنان همان برگزاری «روز قدس» است. و هم سویی حبها و
بغضها، نگرانیها و دغدغهها، اهداف و آرزوها، خوشایندها و
ناخوشایندها، خود بیانگر همسویی مواضع و منافع است. پس اگر دغدغهی
عدهای همانند و همسوی دغدغه صهیونیسم بود و اگر خواستهها مطابق
اهداف و منافع آنها بود، مواضع آنها نیز روشن و مبرهن میگردد، هر
چند که به الفاظی چون «وطن» یا «هموطن» متوسل گردند.
بدیهی است که کمک به مصیبت دیدگان آذربایجان شرقی و هر گرفتار و
مصیبت دیدهی دیگری، یک وظیفهی شرعی، انسانی، ملی و همیشگی است،
اما چه ضرورتی دارد که کاری را به جای کار دیگری انجام دهیم؟! این
یک ترفند است و به هر امر دیگری نیز میتواند تعمیم یابد. مثلاً
بگویند آیا بهتر نیست به جای تلاوت قرآن آواز بخوانیم تا دل عدهای
از هموطنان شاد شود؟ یا به جای اقامه نماز، قدم بزنیم، ورزش کنیم و
اگر دلمان خواست با خدا هم حرفی بزنیم، تا بدنمان نرم و گرم شود،
به جای روزه ماه مبارک رمضان، هر وقت که دلمان خواست و ضرورت دیدیم
رژیم غذایی بگیریم و ...؟!
اگر به جابه جاییهای پیشنهادی این گروه دقت کنیم، متوجه میشویم
که هیچ گاه نمینویسند و نمیگویند که آیا بهتر نیست به جای
اسرافها، خوش گذرانیها، هزینههای گزاف تفریحات حلال و حرام، فسق
و فجور و خیانت، مراسم آن چنانی برای عقد، عروسی، ختنه سوران،
نامزدی، فارغ التحصیلی، جهیزیه آن چنانی، ماه عسل چند ده میلیونی
یا حتی چند صد میلیونی، سفرهای بیمورد داخلی و خارجی و...، به
هموطنان مصیبت دیده و یا بی بضاعت کمک کنیم! و آیا بهتر نیست به
جای دشمنی با اسلام و مسلمین، بغض دشمنان قسم خورده خود و در رأس
آنها امریکا، انگلیس و اسرائیل را در دل بپرورانیم و به جای خدمت
به آنها، به خود و ملت خود کمک کنیم؟! بلکه همیشه مطرح میکنند:
آیا بهتر نیست به جای ساخت مسجد و یا بازسازی حرمهای منفجر شده
توسط اربابانشان، خانه و آپارتمان بسازیم؟ آیا بهتر نیست به جای
راهپیمایی 22 بهمن، به بی بضاعتها کمک کنیم؟ آیا بهتر نیست به جای
روز قدس به آذربایجان کنیم؟ آیا بهتر نیست به جای مراسم شب قدر و
یا نیمه شعبان، پولش را به نیازمندی دهیم ... و در یک جمله: آیا
بهتر نیست به جای دین، فرهنگ، اهداف، منافع، وطن و هویت دینی و ملی
خود، اهداف و منافع امریکا، انگلیس و اسرائیل را محقق کنیم؟!
اگر فقط مادی، محدود و به قول خودشان ملی نیز فکر میکنند (که
نمیکنند)، چرا فکر نمیکنند که زلزله آذربایجان مصیبتی است که روز
خاص ندارد، حدود یک هفته از این حادثه میگذرد و هنوز هم خیلی جای
کار دارد و هر روز و هر لحظه باید به آنها امداد رساند، اما روز
قدس یک روز جهانی است که هیچ مدخلیت و منافاتی نیز با کمک رسانی به
آن عزیزان ندارند و شرکت کنندگان در تظاهرات روز قدس، خود
بزرگترین امدادگران آذربایجان شرقی هستند و در مقابل معترضین روز
قدس کمترین امدادی نخواهند رساند؟! و چرا فکر نمیکنند که اگر
زلزله یک منطقه کوچک از این کشور پهناور را مصیبت زده کرده است،
زائده جعلی اسرائیل، کل کشور و منطقه آنها را مصیبت زده کرده و در
مهلکه قرار داده است؟ آیا دعوت به سکوت در مقابل دشمن حربی،
ملیگرایی و وطن دوستی است و یا ستون پنجمی و سینه زدن زیر عَلَم
بیگانه؟! لذا مطمئن باشند که حتی زلزله زدگان و مصیب دیدگان
آذربایجان شرقی نیز خود در این تظاهرات شرکت میکنند. چرا که هم
مسلمان هستند و هم ایرانی.
منبع: x-shobhe.com |