اگر عمده دشمنی آمریکا و اروپا با نظام
جمهوری اسلامی ایران به خاطر دفاع از فلسطین و لبنان است، چرا باید
ایران به رغم مشکلات داخلی و فشارهای بینالمللی هم چنان بر دفاع از
فلسطین لبنان پای فشاری کند؟!
این شبهه از همان ابتدای پیروزی انقلاب و
موضعگیری حضرت امام (ره) نسبت به مسئله فلسطین و ضرورت دفاع از حقوق
حقهی ملل فلسطین، لبنان، سوریه و همهی مسلمانان در مقابل سلطهطلبی
آمریکا و مظالم رژیم اشغالگر صهیونیسم، توسط رسانههای خبری غرب ترویج
میشد و پس از ماجراها و فتنههای انتخابات که به بهانهی «تقلب در
شمارش آرا»، عقدههای سیاسی گشوده و آشکار شد، به صورت علنیتر مطرح
گردید. تا آن جا که عدهای در روز قدس در جمع تظاهرات مردم حاضر شده و
به بهانهی ملیگرایی شعار «نه غزه، نه لبنان ...» سر دادند(؟!)
بدیهی است که پدیدهای به نام «رژیم اشغالگر اسرائیل» در قلب
خاورمیانه و در خاک متعلق به مردم فلسطین و سایر مسلمانان، به بهانهی
جبران لطمات جنگ جهانی دوم به یهودیان که در آلمان صورت پذیرفت (و
معلوم نشد اساساً بدین شکل که مطرح میکنند واقعیتی داشته یا خیر و اگر
واقعیت داشته، چرا باید خسارت آن را مسلمانان خاورمیانه جبران کنند؟!)
مسئلهی سادهای نیست و بررسی و بیان علل پیدایش، اهداف، وقایع،
جنایات، نسلکشی و ... توسط رژیم سفاک اسرائیل، مستلزم نوشتن کتابهای
بسیاری است. اما میتوان جهت تقریب ذهن به علل حمایت جمهوری اسلامی
ایران و ملت مسلمان ایران و برخی دیگر از ملل جهان از تمامیت ارضی و
مردم فلسطین و لبنان، به صورت خلاصه و تیتروار به چند نکتهی بسیار مهم
اشاره نمود.
الف – دیدگاه اسلامی: به لحاظ بینش اسلامی، امّت اسلام، یک امّت واحد
هستند و مرزهای جغرافیایی، زبانی، رنگ و ...، محدودههای اعتباری هستند
که سبب جدایی آنها از یک دیگر نمیگردد. و البته اسلام، همهی انسانها
را در مقابل یک دیگر مسئول و پاسخگو میداند. لذا بدیهی است که
جمهوری اسلامی ایران که سعی دارد مبتنی بر ارزشها و تکالیف الهی عمل
نماید، نمیتواند و نباید در قبال کشتار مسلمانان بیگناه و اشغال
سرزمینهای آنان بیتفاوت باشد و سکوت نماید. مضاف بر این که از دیدگاه
اسلامی، دفاع از مسلمانان و هر مظلومی، بر هر مسلمانی واجب است. پس،
ملت مسلمان ایران اگر از حکومت و دولت اسلامی هم برخوردار نمیبود، بر
این حمایت موظف و مکلف بود و اکنون که از قدرت و دولتی اسلامی برخوردار
است، تکلیفش مضاعف میگردد.
ب – دیدگاه انسانی: اگر مسلمان هم نباشیم، لااقل انسان که هستیم و
انسان آزاده، مدنی و برخوردار از عقل، شعور و عواطف انسانی نمیتواند
در قبال کشتار بیرحمانهی هم نوعان خود بیتفاوت باشد، که این
بیتفاوتی، نوعی همراهی با جلادان ددمنش و گردنکشان استعمارگر است
وامروزه شاهدیم که بسیاری از انسانها که مسلمان هم نیستند، از حقوق
آنان دفاع میکنند.
ج – دیدگاه سیاسی صرف: امروزه مسئلهی فلسطین و اشغال سرزمینهای
اسلامی در قلب خاورمیانه توسط رژیم اشغالگر و صهیونیسم بینالملل و
نسلکشی بیرحمانه و به خاک و خون کشیدن زنان و کودکان و فروش اعضای
خردسالان به سرمایهداران آمریکایی و اروپایی، دیگر یک مسئله ملی که به
یک کشور یا یک ملت مربوط باشد نیست، بلکه به یک مسئلهی بینالمللی
مبدل گردیده است. لذا تمامی کشورهای جهان از خاوردور مانند ژاپن، چین و
کره گرفته تا همه کشورهای آسیایی، اروپای غربی تا روسیه و آمریکای
مرکزی و آمریکای جنوبی و ...، در مقابل این مسئلهی مهم سیاسی،
موضعگیری «له یا علیه» دارند. حال چه اتفاقی افتاده که انتظار دارند
در میان تمامی کشورهای دنیا، فقط جمهوری اسلامی ایران نباید مواضع
معینی داشته باشد و بر مواضع خود پافشاری نماید؟!
د – روابط بینالملل: روابط بینالملل و حضور فعال و مؤثر در تعاملات
سیاسی جهان از شاخصترین و بدیهیترین اصول و ضروریات یک رفتار سیاسی
است. جهان امروز، جهان یک پارچه است و هیچ اتفاقی نیست که در گوشهای
از دنیا رخ دهد و بر سرنوشت دیگر ملل تأثیر نگذارد. لذا همهی نظامات
سیاسی، چه بخواهند و چه نخواهند، چه مواضع عادلانهای داشته باشند و چه
ظالمانه، در حوادث و رفتارهای سیاسی کشورهای مختلف دخیل و مؤثر و
متقابلاً متأثر میباشند.
تشکیل سازمانهای بینالمللی، چون سازمان ملل، شورای امنیت، غیر
متحدها، 1+5، اتحادیه عرب ... و نیز استناد به چهارچوبهایی چون «حقوق
بشر» و ...، همه و همه به خاطر نقش و تأثیر سرنوشت کشورها، نظامات و
ملتهای جهان بر یک دیگر است.
امروزه هیچ نشست سیاسیای در جهان وجود ندارد که رژیم اشغالگر،
سرزمینها و ملت فلسطین یا لبنان، یکی از موضوعات جدی آن نباشد و هر
کشور، نظام و دولتی در این مباحث موضعی دارد. پس چرا جمهوری اسلامی
ایران نباید موضع داشته باشد؟!
لذا نتیجه میگیریم که دغدغهی تولید و شایع کنندگان این شبهه،
موضعگیری جمهوری اسلامی ایران در یک مسئلهی سیاسی که جایگاهی
بینالمللی دارد نیست، بلکه نگرانی و مخالفت آنان با «جهت موضعگیری»
ایران به نفع فلسطین، لبنان، عراق، افغانستان ... و بر علیه آمال و
سیاستهای آمریکا، انگلیس و اسرائیل است!
ﻫ – منافع کشور: مستمسک تولید و توزیع کنندگان این شبهه، در میان عوام
که معمولاً اطلاعات کافی از مباحث و جریانات سیاسی ندارند، همین «منافع
کشور» است. چنان چه فحوای شبهه مبنی بر « اگر عمده دشمنی آمریکا و
اروپا با نظام جمهوری اسلامی ایران به خاطر دفاع از فلسطین و لبنان
است، چرا باید ایران به رغم مشکلات داخلی و فشارهای بینالمللی هم چنان
در دفاع از فلسطین لبنان پای فشاری کند؟!» نیز بیانگر همین دیدگاه
محدود و ظاهری است.
صرفنظر از توضیحات فوق که مبین نقش و تأثیر همه حوادث و جریانات سیاسی
در سرنوشت و منافع همه کشورها و ملتها میباشد، آن عدهای که گمان
میکنند عدم حمایت نظام جمهوری اسلامی ایران از فلسطین و لبنان و سایر
ملل مسلمان به نفع کشور تمام میشود، باید در نظر داشته باشند که نظامی
مستحکم و پا برجا میماند که همه «تهدیدها»ی ثبات، بقا و رشد خود را
بشناسد و همهی حرکات دشمنان خود را به خوبی رصد کند و حرکت دشمن به
سوی خود را در همان مبدأ مهار نماید و اجازهی پیشروی ندهد.
بر کسی پوشیده نیست که پدیدهی شومی به نام «اسرائیل» نه یک کشور است و
نه یک رژیم سیاسی! بلکه صرفاً یک پادگان نظامی برای آمریکا و صهیونیسم
بینالملل در منطقهی خاورمیانه است. منطقهای که از مهمترین جغرافیای
استراتژیک، ارزشمندترین منابع زیر زمینی (مانند: نفت، گاز، اورانیوم و
...)، بزرگترین شاهراههای آبی و بیشترین بنادر اقتصادی برخوردار است.
و هدف این پادگان نظامی نیز به سرزمینهای فلسطین، لبنان یا سوریه
محدود نمیگردد. بلکه با سر دادن شعار «نیل تا فرات» و با پیگیری اهداف
آمریکا در تحقق «نقشهی راه»، «خاورمیانهی جدید» و ...، نه تنها
سرزمینهایی چون سوریه، عربستان، کویت، اردن، عراق و حتیٰ ترکیه، بلکه
خاک ایران را نیز قصد نموده است. حال آیا مهار نمودن دشمن با حمایت از
سرزمینها و مسلمانان در سرزمینخودشان و هم مرز با سرزمینهای اشغالی
به نفع کشور است و یا حمایت از آمریکا، انگلیس و اسرائیل و همراهی و
همکاری در گسترش نفوذ و کشورگشایی و نسل کشی؟!
در خاتمه دقت فرمایید که امروزه در مقولهی سیاست، آن چه کاربرد دارد،
مؤثر واقع میشود و موجب قدرت و ثبات میگردد، برخورداری از حمایت
افکار عمومی ملتهاست و نه دریوزگی در مقابل قدرتها به خاطر چند دلار
بیشتر (که هیچگاه نداده و نخواهند داد) و یا قناعت نمودن به کمتر از
آن و حتی «یک لبخند» و یا یک «اعلام رضایت» رب النوع از بندگان خود! و
این پافشاری جمهوری اسلامی ایران بر همهی مواضع به حق خود و به ویژه
مخالفت با سفاکیهای رژیم اشغالگر و دفاع از سرزمینها و مردم فلسطین،
لبنان، عراق و سایر ملل مظلوم جهان است که موجبات محبوبیت در اذهان
عمومی، قدرت سیاسی داخلی و نقش آفرینی در سیاست بینالملل و ثبات و
دوام کشور گردیده است. x-shobhe.com
|
بازگشت به صفحه ی شبهات سیاسی