بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس  صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک Instagram

 

سیاسی/شبهه116

اخیراً نقل قول‌هایی از امام خمینی (ره) [توسط آقای هاشمی، خانم اشراقی ... و سایر نزدیکان یا منتسبین به ایشان] بیان می‌شود که با آن چه تا کنون شنیده‌ایم و حتی باورهایمان منافات دارد! تا چه حد معتبر هستند؟

 

به طور کلی هیچ اعتباری ندارند، مگر آن که مستند باشند.

نه نقل قول ناصواب از دیگران شیوه‌ی جدیدی است و نه تحریف تاریخ و به ویژه تاریخِ مواضع و عملکردهای شخصیت‌ها و حوادث تعیین کننده و جهت‌دهنده جدید است و یا به انقلاب و جمهوری اسلامی ایران اختصاص دارد.

امام صادق علیه‌السلام گله می‌کردند که یک عده می‌آیند نزد ما و حدیث ما را مستقیم می‌شنوند، اما پای‌شان را که از مجلس بیرون می‌گذارند، سخن ما را تحریف می‌کنند و کاملاً بر می‌گردانند. بدیهی است وقتی عده‌ای به خود جرأت تحریف کتاب خدا یا تاریخ انبیای الهی علیهم‌السلام را می‌دهند، نسبت دروغ به بزرگان و تحریف سخنان یا تاریخ و مواضع ایشان، کاری بعید و عجیب نمی‌باشد.

الف – تحریف سخنان و تبیین غلط مواضع امام خمینی (ره) نیز جدید نیست، حتی در زمان خودشان نیز بسیار اتفاق می‌افتاد. لذا شخص ایشان با پیش‌بینی آن چه اتفاقش در آینده محتمل بود، در وصیت‌نامه‌ی خود تکلیف ما را در قبال سخنانی که به نقل از ایشان گفته می‌شود، روشن نموده و نوشته‌اند:

«اكنون كه من حاضرم، بعض نسبت‌های بی‌واقعیت به من داده می‌شود و ممكن است پس از من در حجم آن افزوده شود؛ لهذا عرض می‌كنم آنچه به من نسبت داده شده یا می‌شود، مورد تصدیق نیست مگر آن‌ كه صدای من یا خط و امضای من باشد، با تصدیق كارشناسان؛ یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم.»

ب- نکته مهم و قابل توجه دیگر آن که، چه کسی با امام خمینی (ره) نسبت خویشاوندی دارد؟ چه کسی به امام نزدیک بوده است و یا حتی امام از چه کسی تعریف و تمجید کرده است و ...، دیگر اکنون هیچ اعتباری ندارد، مگر آن که آن شخص هنوز بر همان مواضع تأیید شده باقی مانده باشد. این یک اصل کلّی بوده و اختصاصی هم به امام خمینی (ره)، خویشاوندان و یاران و پیروان ایشان ندارد، بلکه همیشه و همه جا، همگان را شامل می‌گردد و در تاریخ انبیای الهی و نیز پیامبر عظیم الشأن اسلام صلوات الله علیه و آله نیز سابقه دارد (مثل زبیر یا برخی دیگر از صحابه). لذا امام خمینی (ره) در همان وصیت‌نامه تأکید نمودند:

«من در طول مدت نهضت و انقلاب به واسطه‌ی سالوسی و اسلام‌نمایی بعضی افراد، ذكری از آنان كرده و تمجیدی نموده‌ام كه بعد فهمیدم از دغلبازی آنان اغفال شده‌ام. آن تمجیدها در حالی بود كه خود را به جمهوری اسلامی متعهد و وفادار می‌نمایاندند و نباید از آن مسائل سوء‌ استفاده شود؛ و میزان در هر كس حال فعلی او است

ج – برخی با تکرار گزاره‌ی «من به امام عرض کردم – من به امام گفتم و ...»، خواسته یا ناخواسته چنین القا می‌کنند که امام با نظر من موافق بود یا شد، در حالی که «من به امام عرض کردم» اصلاً مهم نیست، خیلی‌ها به امام، خیلی چیزها گفته‌اند، مهم این است که پاسخ امام چه بوده است؟ آیا سکوت کرده‌اند؟ آیا نگاه عاقل اندر سفیه نموده‌اند؟ آیا ناراحت شده و از اتاق بیرون رفته‌اند؟ آیا جواب کوبنده‌ای داده‌اند و ...؟ همه این موارد در گفتگوهای متعدد افراد مختلف با حضرت امام سابقه داشته است، اما ما فقط نقلی را از ایشان می‌پذیریم که طبق فرمایش خودشان در وصیت‌نامه، مستند باشد.

د – برخی دیگر از خویشاوندی یا هر گونه انتساب خود با حضرت امام (ره)، برای مطرح کردن خود و یا احیاناً برخی مقاصد نادرست دیگر و یا حتی توجیه اعوجاج‌های خود سوء استفاده می‌کنند (چنان چه بسیاری انحرافات خود را با استناد به آیات قرآن و تفسیر به رأی آن توجیه می‌کنند). در حالی که برای ما [طبق آموزه‌های وحی و اسلام]، حتی پسر پیامبر (ع) نیز مهم نیست [مثل فرزند حضرت لوط]، مگر آن که در صراط او قرار گرفته باشد و از «اهل» او باشد.

حالا، یکی بیاید بگوید: من که فلان نسبت با امام را دارم، از صدای هاییده خوشم می‌آید - یا دیگری بگوید: حجاب چادر در خانه ما هیچ وقت مهم یا اصل نبوده است – یا دیگری که حتی معلوم نیست می‌تواند قرآن را از رو درست بخواند یا نه؟ اجتهاد کند که در اسلام حجاب اجباری است، یا اگر کسی خواست حتی با بیکی‌نی نیز می‌تواند در انظار حاضر شود – و آن یکی در صفحه فیس بوک خود بنویسد: من علیه شهدا به امام جوک گفتم و ایشان خندیدند (و البته بعد تکذیب کند) و ...، اینها همه مطرح کردن خود (هوای نفس) و گاه شرارت است.

زیادند کسانی که از صدای هاییده و مهستی خوش‌شان می‌آید – یا اهل جوک گفتن هستند و حتی علیه خدا و اسلام [العیاذ بالله] نیز جوک می‌گویند – یا برای حجاب، شهدا و ... هیچ ارزشی قائل نیستند [چرا که اساساً سست ایمان بوده و معلومات‌شان نیز ناچیز است  عقل و بصیرت درست و حسابی هم ندارند]، اما معروف نیستند، مطرح نیستند و اصلاً کسی کاری ندارد که اینها از چه خوش‌شان می‌آید و از چه بدشان می‌آید و یا نظرشان چیست؟ اما این اشخاص از قِبَلِ انتساب‌شان به حضرت امام (ره)، «خود» و نظرات‌شان را مطرح می‌کنند.

از قدیم گفته‌اند: انسان‌هایی که خودشان چیزی ندارند، برای مطرح کردن خود، یا به یک بزرگی می‌چسبند و یا به یک بزرگی حمله می‌کنند، تا از قِبَلِ او مطرح شوند.

مگر آن خانمی که به آواز هاییده و مهستی گوش می‌دهد، یا آن که با قوانین حجاب مخالفت دارد، یا آن که بدون هیچ ملاحظه‌ای جوک می‌گوید و ...، چه فرقی با سایرین در کوچه و خیابان و تاکسی و ... دارد؟ اما این طوری خودش و نظرش را مطرح می‌کند.

ﻫ – در خاتمه دقت شود که ما (مردم)، رهبر داریم - ولی فقیه داریم - مراجع تقلید داریم ... و البته عقل و شعور نیز داریم. لذا گویندگان، نه رهبر ما هستند و نه مرجع تقلید ما می‌باشند و نه دلیلی دارد که هر سخن سست و بی‌منطق آنها را بپذیریم.

الحمدلله آزادی هست و هر کس هر چه دلش می‌خواهد می‌گوید. اما شنوندگان عاقل هستند و آنها فقط خودشان را سخیف می‌کنند.

منبع:x-Shobhe

بازگشت به صفحه ی شبهات سیاسی

 
 Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved