چرا نمیتوانیم از هر چیزی سؤال
کنیم؟ چرا نمیتوانیم انتقاد کنیم، چرا مسئولین بیسواد و
بیتعهد داریم؟ چرا در مقابل آنها رهبر کاری نمیکند و...؟
اول اثبات آن چه به صورت شعاری و ژورنالیستی ادعا شده لازم است
و سپس بحث از «چرایی» آنها.
همین که الان سؤال کردید، معلوم میشود که در مورد هر چیزی می
توانید سؤال کنید – همین که ما نیز به راحتی و بدون واهمه سؤال
بدون اسم و نشانی ارسال کننده را خواندیم و درج نمودیم و پاسخ
میدهیم، یعنی آزادیم که چنین بنماییم. البته مردم فرق حرف
زدن، انتقاد و حتی مخالف بودن با توطئه، خیانت، جریانسازی،
جوسازی و ... را نیز به خوبی میدانند.
همین که هر کسی هر چه دلش میخواهد میگوید و در انتها اضافه
میکند که نمیشود حرف زد، معلوم میگردد که میشود حرف زد و
در دنیا هیچ ملتی اینقدر حضور مستقیم و تعیین کننده در نظام
حکومتی، اجتماعی و سیاسی ندارد و این قدر هم حرف نمیزند و
نمیتواند بزند – همین که همه مسئولین را با بدبینی کامل به یک
چوب میرانیم و بدون دیدن و لحاظ هیچ خدمت و زحمتی از
انسانهای درستکار، سیاهنمایی میکنیم و بعد همه ایرادهای خود
را گردن رهبری میاندازیم، نشان میدهد که هر کس هر چه دلش
میخواهد میگوید و انجام میدهد و حساب و کتاب و نظم کاملی هم
در کار نیست، چه رسد به ممانعت از گفتن یا اختناق. وگرنه اگر
کسی حرف بیخودی زد، تهمت ناروایی زد، ادعای بیسندی کرد،
جوسازی و شانتاژ نمود و ...، باید سریعاً محاکمه و مجازات شود
(مثل امریکا و اروپا).
همین که مسئولین را از بد و خوب خودمان انتخاب میکنیم و وقتی
فهمیدیم انتخاب ما غلط بوده است گناهش را گردن رهبری
میاندازیم، یا عدهای در جامعه کم کاری و بدکاری میکنند،
پارتیبازی میکنند، رشوه میدهند و میگیرند، گرانفروشی
میکنند، بینظمی میکنند ... و بعد که کار خراب شد میگویند
چرا رهبری کاری نمیکند؟ حاکی از آن است که از هر چیزی به هر
شکلی (حتی غلط) میتوانند سؤال و انتقاد کنند و حتی جوّسازی و
ضدتبلیغ کنند.
چنان وقتی خودشان انتخاب و کار خطا کردند، میگویند: چرا رهبری
در مقابل آنها یا مشکلات کاری نمیکند که گویا قرار است ایشان
با قشونی از ملائک آسمان بیایند و کاری بکنند.
رهبر، هادی است و نه یک نیروی اجرایی و بازوان رهبریاش نیز
همین ساختار نظام کشور و مردم هستند که در عرصهها و
مسئولیتهای گوناگون کار میکنند. حال اگر شهرداری درست کار
نکرد، مأمور بانک رشوه گرفت، وزیر پسر خالهی بیسوادش را مدیر
کل کرد، تولید کننده، توزیع کننده یا دلال کمفروشی و
گرانفروشی کرد، پزشک جراح زیر میزی گرفت و ...، رهبر چه کند؟
آیا بیاید در میدان ترهبار بایستد و کاری بکند؟ یا
اتحادیهها، سندیکاها، بیمارستانها و سازمانهای بازرسی را
تعطیل کند و خودش کارهای محوله را انجام دهد، یا دولت و مجلس
را تعطیل کند و خودش قانون بگذارد و سپس دقیقهای در وزارت
مسکن و دقیقهای در وزارت علوم و دقیقهای در شهرداری کار کند
و اگر دید پرسنل نیز درست عمل نمیکنند، همه آنها را نیز اخراج
کند و شخصاً به جای آنها کار کند، یا گروهی از ملائک یا از ما
بهترون را از آسمان بیاورد و جایگزین نماید؟!
مملکت ساختار دارد، دولت، کابینه، وزارتخانه، سازمان و نهاد
اجرایی دارد، مجلس و قوه مقننه دارد، دادگستری و قوه قضاییه
دارد، شهرداری و بانک بیمه و ... دارد، در اجرای امور نیز همه
آنها خود مردم و یا منتخبین آنها هستند.
پس به جای ختم هر خلافی به «چرا رهبر در مقابل اینها کاری
نمیکند» باید با بصیرت، جدیت و پشتکار ببینیم ایشان چه رهنمود
و راهکاری را تبیین میکنند و به آن عمل کنیم، ببینیم در کجا
قرار گرفتیم و چه مسئولیتهای شخصی و اجتماعی را بر عهده داریم
و درست انجام دهیم. اگر ما درست کار کنیم، اگر خودمان خلاف
نکنیم، اگر خلافکار را به خاطر اندکی چرب و شیرین دنیا حمایت
ننماییم، اگر چنان چه رهبر فرمود حقوق خود را از مسئولین
مطالبه کنیم؟ اگر همه باهم امر به معروف و نهی از منکر کنیم و
...، همه چیز درست میشود و حتی در ظهور حضرتش (عج) نیز تعجیل
میشود.
منبع x-shobhe |