در وحدانیت خدا
شکی نیست، اما چرا در قرآن همهی افعال را جمع «ما» به کار برده است؟
آیهای ندیدم که فعل «من» در آن به کار رفته باشد.
آیات بسیای وجود دارد که در آن فعل مفرد و لفظ «اَنَا – من» به کار
رفته است که در بحث به برخی از آنها اشاره خواهد شد. دقت شود: اولاً
لفظ «ما» در همه زبانها و ادبیاتها، ضمن اشاره به خود، بیانگر نوعی
بزرگی یا حکومت نیز میباشد. لذا پادشاهان و فراعنه نیز به خود «ما»
میگفتند و میگویند. ثانیاً، سیاق کلام خدا و آیات قرآن کریم چنین است
که هر کجا موضوع به «عالم امر» مربوط باشد، لفظ «من» به کار میرود و
هر کجا موضوع به «عالم خلق» مربوط گردد، لفظ ما به کار میرود. به
عنوان مثال جهت روشنتر شدن موضوع: اگر شما پولی را به چند واسطه برای
کسی فرستادید، صحیح است بگویید که «من» این پول را برای تو فرستادم و
نیز صحیح است بگویید: ما که این پول را به تو رساندیم. در این لفظ «ما»
هم مشخص است که پول توسط شما فرستاده شده و هم معین است که واسطههایی
در کار بوده است. لذا وقتی میفرماید: «اِنّا ارسلناک – ما تو را ارسال
کردیم» - «اِنّا انزلناه – ما آن را به تو نازل کردیم» - «اِنّا
اعطیناک – ما به تو اعطا کردیم» و ...، مشخص است که واسطههایی در کار
بوده است، مثل ملک وحی، ملک رزق و ... . اما اگر سخن به ذات حق تعال جل
جلاله برگردد، یعنی او از خودش سخن بگوید، لفظ «من» به کار رفته است.
مانند: «نَبِّئْ عِبادي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحيمُ» (الحجر،
49) ترجمه: بندگان مرا خبر ده كه بدرستى من از آمرزگار مهربانم. (دقت
شود که دو بار لفظ من به کار رفته است) «يُنَزِّلُ الْمَلائِكَةَ
بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلى مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ أَنْ
أَنْذِرُوا أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ أَنَا فَاتَّقُونِ» (النحل،2)
ترجمه: فرشتگان را كه حامل وحى از فرمان اوست به هر كس از بندگان خويش
بخواهد نازل مىكند كه (مردم را) انذار كنيد (و بگوئيد كه) خدايى جز من
نيست پس، از من بترسيد. «إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ
إِنَّكَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً» (طه، 12) ترجمه: من خود
پروردگار توام كفشهاى خود را بيرون آر كه تو در سرزمين مقدس طوى هستى.
«وَ أَنَا اخْتَرْتُكَ فَاسْتَمِعْ لِما يُوحى» (طه، 13) ترجمه: و من
تو را برگزيدهام به آنچه بر تو وحى مىکنم گوش فرا دار. «إِنَّني
أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدْني وَ أَقِمِ الصَّلاةَ
لِذِكْري (طه، 14) ترجمه: من خداى يكتايم، معبودى جز من نيست، عبادت من
كن و براى ياد كردن من نماز به پا كن. دقت شود که در آیات فوق که پشت
سرهم قرار دارد، چند بار لفظ «من» یا «انّنی – به درستی که من» یا
«یوحی – وحی من» یا «فاعبدنی – پس من را عبادت کنید» یا «لذکری – برای
یاد من» به کار رفته است. «إِنَّ هذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً واحِدَةً
وَ أَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ» (الأنبیاء، 92) ترجمه: اين است آئين
شما، آئينى واحد و من پروردگار شمايم پس تنها مرا بپرستيد. «ما
يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَيَّ وَ ما أَنَا بِظَلاَّمٍ لِلْعَبيدِ» (ق،
29) ترجمه: نزد من هيچ سخنى تبديل نمىپذيرند و من نسبت به بندگان،
ستمكار نيستم (و اين عذاب مولود عمل خود آنان است). پس معلوم شد که لفظ
«من» در کلام الله بسیار به کار رفته است و غالباً در جایی است که
خداوند کریم راجع به خود سخن میفرماید. البته آن چه بیان شد، همه در
خصوص به کار بردن ضمایر «من و ما» است، و گرنه هر کجا به جای ضمیر به
صورت مستقیم «اسم» به کار رفته و یا ضمیر «او» به کار رفته است، افعال
همه مفرد میباشد. مانند: «هو السمیع – او شنواست» - «ان الله یغفروا –
همانان خداوند میبخشد» - «ان الله یرزق – همانا خداوند رزق میدهد» و
... .
x-shobhhe.com |