بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس  صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک Instagram

 

متفرقه/شبهه64

 ش: مشایی گفته: پیامبر (ص) نفرمود که سراغ ساحر نروید، بله کفار گفته‌اند که سراغ پیامبر (ص) نروید چون سحر می‌کند؟ آیا صحیح است و پاسخ چیست؟


برای حفظ امانت در نقل کلام و نیر برای این که بعداً بیان نشود که این جمله چنین نبود، بلکه چنان بود یا منظور این نبود، ابتدا عین جمله به نقل از سایت‌های‌ خبری که همگی به مندرجات سایت ایرنا استناد کرده‌اند، نقل می‌شود.

مشایی: «پیامبر اسلام (ص) هیچگاه نگفت كه نگذارید طرف مقابل حرف بزند، گردش جمع نشوید، سراغش نروید چون سحر می‌كند در حالی كه كفار به همه اعضای خانواده و مردم می‌گفتند گرد خانه محمد(ص) جمع نشوید چون او سحر می‌كند.»

هر چند که این جمله معنای معکوسی را نسبت به قصد آقای مشایی از بیان آن القاء می‌کند و معنایش اقرار به ساحریت است. گویا گوینده‌ می‌گوید: من ساحر هستم، ولی پیامبر (ص) نفرمود که دور ساحر جمع نشوید و به حرفش گوش نکنید. معنای دیگر این سخن ایشان نیز چنین می‌شود که امر به اجتناب از سحر و ساحر، سخن کفار است و نه دستور اسلام! اما چون می‌دانیم که لابد منظور ایشان چنین نیست و باز هم بد بیان کردند، در بررسی مطلب، صرف نظر از گوینده، مقاصد، و جریان‌ها و چالش‌های سیاسی و در نهایت جنگ نرم هدفداری که از چند سو دنبال می‌شود، لازم است به چند نکته‌ی بسیار مهم دقت کنیم:

الف – به این راحتی نمی‌توان با قاطعیت گفت: پیامبر اسلام (ص) هرگز نگفته‌اند که گرد ساحر جمع نشوید. ساحر از نظر اسلام آن قدر مضر، مفسد و منفور است که حکمش اعدام است. بدیهی است اسلام و پیامبری که انسان را نه تنها از هر ضرر، بلکه از هر احتمال خطر و ضرری اجتنتاب می‌دهد، منع فرموده و چنین نیست که به خاطر به اصطلاح روشنفکری‌های بی‌منطق امروزی گفته باشند: حالا بروید و دور ساحر جمع شوید و خوب بشنوید ببینید چه می‌گوید؟ حرف حسابش چیست و ... .

ب – اسلام عزیز راجع به «گفتن و شنیدن» که دو ورودی علم و عقل انسان بوده و تأثیر به سزایی در ساختار شخص و اجتماع دارد، چه در کلام وحی و چه در بیانات معصومین (ع) سخنان بسیاری دارد و نباید به خاطر اهداف سیاسی یا ...، هر میلی را به اسلام نسبت دهیم. به عنوان مثال: خداوند متعال در کلام وحی [قرآن کریم] می‌فرماید:

ب/1: «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَري لَهْوَ الْحَديثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ يَتَّخِذَها هُزُواً أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ مُهينٌ» (لقمان - 6)

ترجمه: بعضى از مردم گفتار بازيچه را می‌خرند، تا بدون علم مردم را از راه خدا گمراه كنند، و راه خدا را مسخره گيرند، آنان عذابى خفت‏آور دارند.

توضیح: «لهو الحدیث» به قول امروز همان «حرف مفت» است. برخی از مردم دوست دارند مرتب حرف مفت و حرف باطل بزنند و برخی دیگر نیز تشنه‌ی شنیدن این حرف‌ها هستند و خداوند بیان و استماع حرف مفت را مستوجب عذاب خفت‌آور قلمداد می‌نماید. آیا این منع از گفتن یا شنیدن نیست؟!

ب/2: «وَ قَدْ نَزَّلَ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتابِ أَنْ إِذا سَمِعْتُمْ آياتِ اللَّهِ يُكْفَرُ بِها وَ يُسْتَهْزَأُ بِها فَلا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا في‏ حَديثٍ غَيْرِهِ إِنَّكُمْ إِذاً مِثْلُهُمْ إِنَّ اللَّهَ جامِعُ الْمُنافِقينَ وَ الْكافِرينَ في‏ جَهَنَّمَ جَميعاً» (النساء -140)

ترجمه: و همانا (خداوند) اين معنا را در کتاب بر شما نازل كرد كه هر گاه شنيديد به آيات خدا كفر ورزيده مى‏شود و به آن استهزاء مى‏كنند با آنان منشينيد تا به سخنى ديگر بپردازند و گر نه شما نيز مثل آنها خواهيد بود و بدانيد كه خدا كافران و منافقان را در جهنم فراهم خواهد آورد.

توضیح: دقت شود که با چه صراحت و تأکیدی تصریح می‌شود که هر کجا دیدید عده‌ای جمع شده و آیات خداوند را تکذیب یا مسخره می‌کنند، با آنها منشینید، وگرنه خودتان نیز یکی از آنان هستید.

پس نه تنها اجتناب از ساحر، بلکه اجتناب از بیان یا شنیدن یا دیدن هر کلام، هر پیام یا هر عمل حرام، باطل، زشت، منحرف و منحرف کننده‌ای از دستورات اکید و صریح خداوند متعال است. و البته احادیث نیز در این زمینه بسیار است.

ج – در قرآن کریم تصریح شده‌ است که کفار می‌گفتند: نزد پیامبر (ص) نروید و سخنش را گوش نکنید، چون بر شما غلبه می‌کند. و در مورد سحر چنین بیان شده که کفار هر گاه آیات ما را می‌دیدند می‌گفتند این سحر است. البته منکر این نیستیم که چنین نیز گفته باشند و شاید آیه‌ای هم باشد که ما ندیدیم. اما منظور این است که بدانیم واژه‌ی «سخر» را بیشتر در مقابل عملکرد بیان می‌دارند و نه گفتار.

د – اما به طور کلی این منطق آقای مشایی مورد قبول نیست. چرا انسان وقتی یک نوع رفتار را مقبول می‌داند ، مدعی می‌شود و مطالبه می‌کند، باید آن را در مقابل خودش هم جایز بداند.

این که ما هر چه دلمان خواست بگوییم، سپس وقتی دیگران جوابی دادند، داد و فریاد کنیم که این نمی‌شود، چرا نمی‌گذارید حرف بزنیم، قرآن چنین نفرمود، پیامبر (ص) چنان نفرمود، این اختناق است و ...، نه تنها منطقی نیست، بلکه همیشه روش مخالفان اسلام و عقل و بشریت بوده است که هر چه دلشان می‌خواست می‌گفتند و به محض شنیدن پاسخ داد و فغان «وامظلوما» به راه می‌انداختند.

ما به آقای مشایی (و دیگران) می‌گوییم: شما هر چه دلتان بخواهد می‌گویید. و بدتر از همه آن که اغلب گفته‌های خود را به اسلام و قرآن و حدیث نسبت می‌دهید، خوب طرف مقابل شما هم حرفش را می‌گوید و جواب می‌دهد. پس چرا ناراحت می‌شوید. این چه تکبری است که گمان می‌کنید هیچ کس نباید حرفی به مخالفت بزند.

شما گفتید: با مردم اسرائیل مشکل ندارید – شما گفتید: دوره‌ی اسلامگرایی به پایان رسیده است – شما گفتید: مکتب ایرانی و ...، یک عده هم جواب شما را دادند. حال این که بگوییم، آیا انتظار می‌رود همه‌ی انسان‌ها درک داشته باشند – آدم از کافر هم چنین انتظاری ندارد و ... درست است؟ و نوعی ایجاد اختناق و شانتاژ نیست؟

x-shobhhe.com

بازگشت به صفحه ی شبهات متفرقه

 
 Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved