بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس  صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک Instagram

 

متفرقه/شبهه14

ش (تهران): در رابطه با محدودیت‌هایی که اسلام برای زن و ارتباط با زنان قائل شده، مگر حضرت علی (ع) نفرمود که انسان به چیزی که از منع شود حریص است و مگر فروید نیز ریشه‌ی رشد یا عدم رشد فردی و اجتماعی را ارضای غرایض نمی‌داند؟


در این سؤال سه مقوله‌ی متفاوت مطرح شده است که باید هر یک به طور مستقل مورد بررسی قرار گرفته و پاسخ داده شود، اما ذیلاً پاسخی اجمالی ایفاد می‌گردد:

الف – مسئله‌ی اول «قایل شدن محدودیت برای زن و ارتباط زناشویی در اسلام است»! این یک تهمتی است که دیگران بر اسلام وارد کرده‌اند و عوام‌ها نیز آن با بیان یا رفتار خود آن را تثبیت کرده‌اند و حتماً لازم است که در ذهن ما [اذهان عمومی]، از اسلام و احکام و فلسفه‌ی احکامش تهمت‌زدایی شود تا بتوانیم واقع‌گرا باشیم.

اسلام نه تنها محدودیتی برای روابط جنسی بین زن و مرد قایل نشده است، بلکه نسبت به آن توجه ویژه داشته و به تکرار این رابطه، از «نگاه» گرفته تا «ملاعبه» و تا «همبستری» توصیه و تأکید می‌نماید. بلکه برای حفظ و تداوم رابطه‌ی سالم، به گونه‌ای که به دیگر قوا و نیازهای فردی و اجتماعی انسان ضرری وارد ننماید، تعاریف و قوانین خاصی دارد. (چنان چه همه‌ی مکاتب تعاریف و چارچوب‌های متفاوتی دارند). مثل این است که بگوییم: نیاز به تغذیه و شهوت به خوردن در انسان هست و خوردن نیز سبب رفع گرسنگی و حتی رشد می‌گردد. اما چارچوب‌هایی دارد تا به قوای دیگر ضرر نرساند. مثلاً آن قدر ننوشد که مغزش آب بیاورد و یا آن قدر نخورد که قند و عوره و فشار خون و ... بگیرد. بلکه حدود غذا را به لحاظ مقدار و نیز ترکیب رعایت کند تا هم لذت ببرد و هم مفیدش واقع گردد.

ارتباط زناشویی نیز همین‌گونه است. محدودیتی (به آن معنا که می‌گویند) وجود ندارد، بلکه چارچوب‌هایش بیان شده تا هم انسان لذت ببرد و هم برای رشد مادی و معنوی‌اش مفید باشد و نه مضر.

ب – اما راجع به فرمایش حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام «الانسان حریص علی ما منع» - به معنای: انسان نسبت به هر چیزی که منع شود حریص می‌گردد – باید از چند زاویه مورد توجه قرار گیرد.

اول آن که «منع» حتماً منع شرعی یا قانونی نیست. حتی اگر یک دیوار مانع دید انسان شود، انسان حریص می‌شود که بداند پشت این دیوار چیست؟ یا اگر تاریکی یا پیچ‌های یک غار مانع دیدن شود، انسان حریص می‌گردد که بداند داخل این غار چیست؟ وقتی نامه‌ای داخل پاکتی گذارده می‌شود، انسان حریص می‌شود که بداند داخل پاکت چیست؟ و ... . پس این موضوع، جامعیت دارد و در بحث «انسان شناسی» و به ویژه در بعد «روان شناسی»، بیان یکی از حالات و صفات انسان است.

دوم آن که معنای این روایت چنین نیست که پس به خاطر تحریک نشدن حرص، نباید انسان را از چیزی منع نمود. وگرنه لازم می‌آمد که خداوند متعال که خود انسان را آفریده و این حالت یا صفت را در او نهادینه کرده، او را از «شرک»، «کفر»، «نفاق»، «ظلم»،‌«معصیت» و سایر رذایل منع نکند تا مبادا حریص‌تر گردد. و هم چنین انسان‌ها نیز در روابط شخصی یا اجتماعی هیچ منعی قایل نشوند. حتی در قوانین راهنمایی و رانندگی، یا کسب و کار، مهندسی و خانه سازی و ... . آن وقت چه هرج و مرجی خواهد شد؟

و سوم آن که: اساساً حرص شهوانی مرد نسبت به زن و بالعکس، نه تنها بد و مذموم نیست، بلکه بسیار خوب و اصلاً لازمه‌ی حیات و تکامل جسمی و روحی، و نیز فردی و اجتماعی بشر است.

آیا می‌دانیم که سبب اصلی اغلب طلاق‌ها در میان همین ملت با فرهنگ و مسلمان خودمان، بی‌رغبتی جنسی همسران نسبت به یک دیگر است؟ (به ویژه مردان نسبت به زنان). و آیا می‌دانیم که ریشه‌ی اغلب فسادهای جنسی بشر، به خاطر بروز ناهنجاری در حرص‌ها و بالتبع رفتارهای جنسی است؟

دقت شود که شهوت جنسی و ارضای آن برای زن و مرد فقط در همبستری محدود نمی‌شود. دیدن، شنیدن، لمس کردن و ...، همه بخش‌های متفاوت «لذت جنسی» است. حال مردی که از صبح تا شب انواع دختران و زنان زیبا را دیده و نگاه خود را با دیدن ده‌ها یا صدها صورت، اندام و تن دختران و زنان متفاوت ارضاء کرده دیگر از دیدن همسر خود چه لذتی می‌برد؟! همین طور است برای زن. زن نیز از نگاه شهوت‌آلود مرد به بدنش لذت جنسی می‌برد. حال زنی که از صبح تا شب هزاران نگاه شهوت‌آلود بر صورت و اندامش لغزیده و ارضاء شده، دیگر چه حرصی به این نگاه داشته و از نگاه شوهرش چه لذتی می‌برد؟! و همین‌طور است لذت شنیدن یا لمس کردن و ...، اگر چه محدود.

حال اگر حرص مرد به زن و یا زن به مرد در غالب «همسر» تحریک شود بهتر است، یا بی رغبتی؟! آیا حرص به یک رابطه‌ی سالم زناشویی بهتر است، یا بروز ناهنجاری‌هایی چون همجنسگرایی مردان و یا زنان؟! آیا تجاوز به زنان و حتی کودکان (اعم از پسر یا دختر) که خود برخاسته از حرصی ناسالم است، در جوامع آمریکایی و اروپایی که محدودیت حجاب و روابط جنسی ندارند بیشتر است، یا در جوامع اسلامی؟! آیا استحکام کانون خانواده، گرمی و صمیمیت و میل و حرص به نگهداری و رشد یک دیگر و بالتبع پیدایش نسل‌های با هویت و سالم به لحاظ روانی، در ایران و سایر کشورهای اسلامی بیشتر است، یا جوامع غربی؟! پس، تقویت و تشدید این حرص،‌ منتهی به طریق نیکو و سالم، نه تنها خوب است، بلکه اصلاً لازمه‌ی تکامل فردی و اجتماعی بشر است. و تعاریف، چارچوب‌ها و قوانین اسلام نیز برای تحقق همین معنا است.

ج – اما درباره‌ی نظریه فروید، دقت شود که انسان‌ها چه خداوند متعال را قبول داشته باشند و چه نداشته باشند، گریزی از قوانین خلقت و آن چه او در وجود و فطرشان نهادینه نموده است ندارند «لا یمکن الفرار من حکومتک». یکی از این قوانین مقوله‌ی «مبدأ و رب و سپس هدف یا معاد» است که با واژگان دیگری چون «زیر بنا و علل اولیه و ...» نیز نامیده می‌شوند. هر انسانی فطرتاً و عقلاً در می‌یابد که هیچ پیدایشی بدون سبب نیست و تغییرها، تحول‌ها، تأثیرها و تأثرها نیز سبب بیرونی دارد و هر حرکتی نیز به سوی هدفی روان است. پس، کسی که خدا را قبول ندارد، نمی‌تواند اصل واقعیات و حقایق هستی را نیز منکر شود، لذا فقطبرای آنها «بدل» می‌سازد.

مسلمان معتقد است که مبدأ یا زیربنا «الله» است (انا لله) و نیز معتقد است که رب (مالک مطلق و تربیت کننده‌ی امور) انسان و عالم نیز همان الله است (الله رب العالمین) و همه‌ی حرکت‌های به سوی اوست (انا الیه ارجعون). آنهایی که این حقیقت را قبول ندارند نیز مجبورند به جایش بدل «إله‌های دیگری» قرار دهند. لذا یکی می‌گوید: زیربنا اقتصاد و نیز علت پیدایش حالات و شرایط فردی و اجتمای انسان و جامعه اقتصاد است و لذا هیچ هدفی به جز اقتصاد وجود ندارد. در این دیدگاه انسان ابزار تولید است. دیگری می‌گوید: زیربنا غریزه‌ی جنسی است، پیدایش کلیه حالات، روحیات، گرایش‌ها و تأثیرها و تأثرها نیز از چگونگی ارضای غرایز است و برای بشر نیز کمال و هدفی به جز ارضای غرایز متصور نیست. در این دیدگاه نیز انسان اسبابی برای ارضای غریزه است. یکی دیگر می‌گوید: بر این عالم هیچ شعور حکمفرما نیست، همه چیز از ماده است، تغییرات، تحولات و حالات نیز به خاطر تأثیر‌ها و تأثر‌های ماده بر یک دیگر است و هیچ هدف خاصی هم در کار نیست، چون انسان از ماده‌ آمده و به آن بر می‌گردد. در این دیدگاه نیز انسان یک موجود صرفاً مادی و بی‌هدف است که زیستی چون نباتات و حیوانات دارد.

از دیدگاه اسلام (علم)، فرضیه‌ی فروید، جامعیت ندارد. انسان محدود و تک محوری و بنا شده از غریزه جنسی و برای غریزه نیست که همه‌ی اهدافش (کمالاتش) نیز به ارضای غریزه‌ی جنسی محدود گردد. بلکه موجودی است جامع. لذا مسائل مختلفی در پیدایش، تقویت یا ‌سرکوب، حالات، روحیات و خواسته‌های وی تأثیر دارد که از جمله آنها نیاز و میل جنسی می‌باشد و همه‌ی آنها نیز در چارچوب قوانین خلقت قرار گرفته‌اند که قابل تکذیب یا تغییر نمی‌باشد.

x-shobhe.com

بازگشت به صفحه ی شبهات متفرقه

 
 Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved