بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس  صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک Instagram

 

اعتقادی/شبهه99

 ش: یک عالم وهابی در یکی از شبکه‌های ماهواره‌ای وهابیت گفت: حضرت علی هرگز در طول خلافتش از ماجرای غدیر صحبت نکرد. آیا درست است و چرا؟

با توجه به اهمیت موضوع، لازم است جمله‌ی نغز این آقا از جوانب متفاوت مورد توجه، نقد و پاسخ قرار گیرد که چند جنبه‌ی آن در ذیل ایفاد می‌گردد:

اول: در وهابیت شخصی به نام «عالم» وجود ندارد. تمامی کسانی که وهابی شده‌اند، یا از مردم عوام و جاهل هستند و یا اگر در لباس عالم ظاهر می‌شوند، دشمنان عمدی اسلام هستند و نه عالم. دلیل واضح نیز این است که هیچ انسان عاقل و عالمی، به نام اسلام، به سراغ مذهبی که آن را انگلیس در صد و پنجاه سال پیش برای نابودی اسلام تأسیس کرد و مملو از تحریف و خرافه است نمی‌رود.

دوم: از این آقا باید سؤال کرد که «حالا منظور؟» به فرض که چنین باشد، چه چیزی را ثابت می‌کند؟ آیا منظور این است که چون در یک گوشه‌ای از جهان یک حکومت اسلامی تأسیس شده است، دیگر مسلمانان و عالمان دینی هیچ سخنی از «غدیر خم» به میان نیاورند تا مبادا حقایق بر مسلمانی روشن شود؟!

سوم: این جمله‌ی نغز، خود اعتراف و اقراری به واقعه‌ی غدیر است. لذا باید به او گفت: اگر مسلمان هستی، نگران این که حضرت علی (ع) پس از خلافت به آن اشاره کرده یا نکرده مباش، بلکه برو و به آن چه رسول اعظم (ص) از ناحیه خداوند متعال آورده و ابلاغ نموده، ایمان بیاور و عمل کن.

چهارم: همان‌طور که بیان شد، وهابیت عالم ندارد. چرا که حتی حوصله‌ی مطالعه کتب و اسناد معتبر خود و اهل سنت را ندارند، چه رسد به منابع شیعی. لذا طبق دستور ماسون بزرگ «انگلیس» که پیامبرشان است، فقط سعی در شبهه پراکنی و جو‌سازی می‌کنند. به سند شیعه و سنی، حضرت علی علیه‌السلام چه در دوران سکوت و چه در دوران خلافت، مکرر به واقعه‌ی غدیر خم اشاره نمودند. چرا که اولاً ابلاغ امر الهی است و ثانیاً اساس و شالوده‌ی اسلام ناب محمدی (ص) در مقابل اسلام معاویه‌ی آن روز و اسلام آمریکایی امروز است و ثالثاً خطبه‌ی غذیر منحصر به معرفی حضرت علی علیه‌السلام نبوده است، بلکه همه‌ی اسلام، همه‌ی قرآن و همه‌ی ولایت را با معرفی تک به تک امامان تا حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف را شامل گردیده است. لذا ایشان در معرفی و تبلیغ این امر نیز کوتاهی ننمودند:

- در یکی از روزهای دوران خلافت که سالروز غدیر مصادف با جمعه بود، ایشان در خطبه‌ی مفصلی که در نماز جمعه ایراد فرمودند، به صورت کاملاً مفصل و تحلیلی به واقعه‌ی غدیر اشاره نموده و افزودند: « اكنون بدانید كه اعتقاد به توحید پذیرفته نیست مگر با اعتراف به نبوت محمد (ص) و هیچ اعتقادى و عملى قبول نیست مگر با قبول ولایت و سرپرستى آن كس كه خداوند خود او را ولى و سرپرست قرار داده است. و آیین طاعت خدا بهنجار نخواهد بود مگر چنگ در زنید به توفیق و نگهداشت خدایی, و نگهداشت آنان كه اهل ولایت اویند. یعنى كسانى كه در روز دور (غدیر) درباره آنان آیت فرستاد و اراده خویش را در حق بندگان خاص و گزیدگان خود اظهار داشت. و پیامبر را فرمود تا ابلاغ كند و گمراهان و منافقان را به چیزى نشمرد. و خود ضمانت كرد كه او را از بد ایشان نگاه دارد. (اقبال الاعمال، سید بن طاووس، ص 464-461).

- سپس فرمود : خداوند در روز غدیر آنچه درباره منتخب خود اراده کرد بر پیامبرش فرو فرستاد . به او فرمان داد تاولایت و وصایت را ابلاغ کند ، مجال را از کافران و منافقان بگیرد و نگران گزند دشمنان نباشد . روز غدیر ، قدر و منزلت بسیار دارد ، در آن روز گشایشهای الهی فرا رسیده و حجتش بر همه تمام شده است . امروز روز روشنگری و اظهار عقیده از جایگاه بلند و روشن است ، امروز روز تکامل دین و روز وفای به عهد است .

غدیر روز رسول الله( صلوات الله علیه) و مشهود من ( علی ابن ابیطالب) است . روز ذلت و خواری شیطان ، روز استدلال و برهان است . روز جدا شدن صفوف کسانی است که آن را تکذیب می کردند . امروز بزرگترین روزی است که عده ای از شما از آن اعراض کردید . روز هدایت و امتحان بندگان خداست . روز آشکار شدن کینه های نهفته در دلها و سینه ها ، روز عرضه نصوص (سخنان بدون ابهام پیامبر) بر افراد مومن و دلباخته است. غدیر روز شیث پیغمبر است ، روز ادریس و یوشع و شمعون و ... . (همان مدرک).

- هم چنین حضرت علی (ع) در جنگ جمل، هنگام مناظره با طلحه، واقعه غدیر را باز گفت و به آن استناد کرد. (مناقب، خوارزمی، ص 182; مروج الذهب، مسعودی، ج 2، ص 364 – از مشهورترین و معتبرترین کتب اهل سنت).

- حضرت امیر (ع) بارها در مسجد کوفه سخنرانی فرمود و از صحابه پیامبر درباره حدیث غدیر شهادت گرفت تاتفسیری صحیح و غیر قابل انکار از این واقعه ارائه دهد. (ینابیع الموده، قندوزی، ج 1، ص 41; شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 2، ص 288; ارشاد، مفید، ج 1، ص 352 )

- در پاسخ به شبهاتی که معاویه درباره حقانیت حضرت علی (ع) می پراکند، آن حضرت; در نامه ای به واقعه غدیر تمسک جست و به عبدالله بن ابی رافع دستور داد آن را هر جمعه برای مردم بخواند . آن بزرگوار همچنین ده نفر را معین کرد تا به پرسش های مردم درباره مضمون نامه پاسخ گویند. (کشف المحجه، سید بن طاووس، ص 235و269)

سخن و سند در این باره فراوان است که برای حسن ختام به یک نقل از مشهورترین کتب اهل سنت اکتفا می‌شود:



- مسند احمد ، ج 4 ، ص 370 ، ح 19823

حضرت على علیه السّلام مردم را در رحبه گرد آورد و فرمود : سوگند مى‏دهم هر مرد مسلمانى كه غدیر خم را به خاطر دارد و سخنى را كه در آن روز از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله شنیده است، از جا برخیزد . سى تن از مردم براى اقامه شهادت بپا خاستند ـ ابو نعیم گفته است كه افراد بسیارى‏ شهادت دادند ـ و اعلام كردند آن هنگام كه رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله دست امیر المؤمنین على علیه السّلام را به دست مبارك خود گرفت خطاب به مردم فرمود :

آیا می‌دانید كه من شایسته‌تر به مؤمنان از خود آنها مى‏باشم ؟ همگى فرمایش رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله را تصدیق كردند . رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود :

هر كس من مولای او هستم ،‌ این [علی] مولای او است، پروردگارا ! دوست على را دوست بدار‌، و دشمن على را دشمن بدار .

ابو طفیل گفت : از میان جمع در حالى بیرون رفتم كه در خودم احساس ناراحتى مى‏كردم ، و در بازگشت از اجتماع مردم، به دیدار «زید بن ارقم» رفتم و به او گفتم : از على چنین و چنان شنیدم و ناراحت شدم ! «زید» گفت : آن چه را كه شنیدى انكار مكن ! به دلیل آن كه، آنچه را كه استماع كرده‏اى من خود از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله شنیده‏ام!

- مسند الإمام أحمد بن حنبل، أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی (متوفای241 هـ) ج 1، ص 118، ح950، ناشر : مؤسسة قرطبة – مصر .

أبی اسحاق از سعید بن وهب و از «زید بن یثیع روایت كرده است كه هر دو تن گفتند : حضرت على علیه السّلام در رحبه ، حاضران را سوگند داد كه هر كس در روز غدیر خم سخنى در حق من از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله شنیده است از جا برخیزد . در این هنگام شش تن از كنار سعید بن وهب و شش تن از كنار زید بن یسع برخاستند و گواهى دادند كه آنان در آن روز از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در محل غدیر شنیدند ، خطاب به مردم فرمود :

آیا خداوند از مؤمنان به خودشان سزاوارتر نیست ؟

حاضران گفتند : آرى! خدا بر همگى آنان اولویت دارد.

رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود:

بارخدایا هركه من مولای او هستیم ، این علی مولای اوست ، بارخدایا دوست بدار كسانی كه او را دوست دارند و دشمن باش با كسی كه با او دشمنی ورزد .

چنان چه در ابتدا بیان شد، «عالم وهابی» نداریم. بلکه همگی در لجاج و خدمتگزاری به اربابان خود هستند.

x-shobhhe.com

بازگشت به صفحه ی شبهات اعتقادی

 
 Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved