بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس  صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک Instagram

 

اعتقادی/شبهه97

ش: ما که کل جهان را تجربه نکردیم، از کجا می دانید جهان نظمی دارد؟ و ما که موقع خلقت جهان نبودیم، از کجا بفهمیم خالقی داشته است؟ شاید تصادفی بوده است؟

اگر چه مقوله‌ی «نظم عالم» بر همه‌ی عرصه‌های فکری و عملی حاکم بوده و در تمامی زمینه‌های علم محور حرکت است، اما اهمیت «برهان نظم» در «هستی‌شناسی» بیشتر بدین جهت است که با اثبات وجود نظم، نه تنها وجود «ناظم» تثبیت خواهد بود، بلکه هر نظمی نیز به حد ظرفیت وجودی خود معرف «ناظم» می‌باشد. اینک به نکات ذیل توجه نمایید:

الف – «شاید»ها، اگر چه نوعی شک هستند و شک نیز دلیل بر نداشتن «یقین» است، اما شاید نیز باید بر اصول منطقی خود منطبق و استوار باشد، وگر نه به نوعی «بیماری» تشکیک مبدل می‌گردد. چرا که شاید بی منطق را به هر موضوعی می‌توان اطلاق نمود و هیچ دلیلی را نیز نپذیرفت. مثلاً اگر بیان شد که آب سیال است، می‌توان گفت: «شاید نیست». یا اگر بیان شد شیء مایه با جامد فرق دارد، می‌توان گفت: «شاید فرق ندارد». یا شاید با طلوع خورشید روز نمی‌شود؟ یا شاید ...؟ پس، باید دقت شود که به بدیهیات و واقعیات عالم هستی، هیچ «شایدی» راه ندارد. مگر این که انسان بخواهد لجاج و سفسطه کند.

ب – اما ابتدا باید بدانیم که «نظم» چیست؟ سپس جستجو نماییم که آیا نظمی در جهان وجود دارد یا خیر؟ یا کل جهان بر اساس نظم استوار است یا خیر؟ ضرورتی هم ندارد که حتماً عالم هستی دیگری باشد تا این عالم را با آن قیاس کنیم؟ چرا که «قیاس» تنها راه شناخت و استدلال نیست.

نظم یعنی: رابطه‌ی معقول بین چند جزء برای رسیدن به هدفی معین. به عنوان مثال: اگر نوع رابطه و ترکیب ملوکول‌های «آب» یا «خون» و یا ارتباط و ترکیب اجزایی مانند مغز، قلب، نخاع، گوشت، استخوان، پوست و سپس دستگاه تنفسی، گوارش و ...، رابطه‌ی معقول و منطقی‌ای داشته باشند، نظم برقرار است. و همین طور است رابطه‌ی معقول و منطقی و هدفدار دیگر اجزای عالم با یک دیگر.

با توجه به معنای فوق، معلوم می‌شود که «بی‌نظمی» در این عالم وجود ندارد. و آن چه ما آن را «بی‌نظمی» می‌خوانیم، نا متناسب بودن نوع ارتباط با هدف است. به عنوان مثال: اگر بدن انسان در آتش می‌سوزد، هر چند ناخوشایند باشد، اما خود یک نظم منطقی است. حال اگر کسی بی‌احتیاطی کرد و مثلاً موجبات انفجار گاز یا بروز حریق را ایجاد کرد، به تناسب «هدف سالم ماندن» می‌گوییم بی‌نظمی کرده است، اما رابطه‌ی اجزا برای وقوع انفجار یا بروز حریق و سوختن یک انسان، کاملاً منظم بوده است.

ج - وجود «نظم» در عالم، هیچ نیازی به ارائه دلیل و اثبات ندارد و پی‌بردن به آن نیز مستلزم بودن از ابتدای خلقت نیست، چرا که حتی با یک نگاه ظاهری به هر یک از اجزای عالم [از اتم ذرات گرفته تا کهکشان‌ها] می‌توان به وجود نظم (و در نتیجه به وجود ناظم) پی‌برد. در این عالم هستی، حتی یک مورد «بی نظمی» [به جز در رفتار انسان که آن هم به تناسب هدف بی‌نظم خوانده می‌شود] وجود ندارد که انسان به بقیه‌ی آن شک کند!

خداوند متعال نیز در قرآن کریم به انسان توصیه می‌کند که به صورت مکرر به خلقت زمین و آسمان و هر چه در آنها وجود دارد نگاه (با بصیرت) بیاندازد و ببیند آیا ذره‌ای یا اندکی بی‌نظمی، اخلال، خلاء و ... در آنها مشاهده می‌کند؟

«الَّذِى خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا مَّا تَرَى‏ فىِ خَلْقِ الرَّحْمَانِ مِن تَفَاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَى‏ مِن فُطُورٍ * ثمُ‏َّ ارْجِعِ الْبَصَرَ كَرَّتَينْ‏ِ يَنقَلِبْ إِلَيْكَ الْبَصَرُ خَاسِئًا وَ هُوَ حَسِيرٌ» (الملک – 3و4)

ترجمه: همان (خدايى) كه هفت آسمان را بر روى يكديگر آفريد، در آفرينش خداوند رحمان هيچ تضاد و عيبى نمى‏بينى، بار ديگر نگاه كن، آيا هيچ شكاف و خللى مشاهده مى‏كنى؟

و وقتی در هیچ کجای عالم هستی بی نظمی نمی‌بینیم، ممکن است بتوانیم سؤال کنیم «شاید عالم بی‌نظمی نیز وجود داشته باشد»، اما معقول نیست که بیان کنیم: «ما عالم دیگری را ندیدیم که قیاس کنیم و بفهمیم که این عالم بر اساس نظم هست یا خیر»؟ چرا که می‌بینیم.

د – بدیهی است که اگر نظمی بر عالم هستی حاکم نبود، نه تنها حتی یک کشف علمی برای بشر میسر نمی‌گردید، بلکه عالم از هم می‌پاچید. چرا که دیگر هیچ رابطه‌ی علی (علت و معلول) نیز باقی نمی‌ماند.

ھ – در مورد محال بودن پیدایش عالم هستی بر اثر یک تصادف، پیش از این مفصل بحث شد [که با درج کلمه‌ای مانند تصادفی در بخش جستجو در سایت، سمت چپ بالای صفحه اصلی] در دسترس قرار می‌گیرد، اما در این مختصر اشاره می‌شود که اصلاً تصادفی (بدان معنا که منظور ما از این کلمه است) در عالم وجود ندارد. هر اتفاقی، هر حادثه‌ای، هر پیدایشی و ...، بر اصول و اسباب خود استوار است که کاملاً علمی، قابل مطالعه و شناخت است.

چه چیزی با چه چیزی تصادف کرد که عالم پدید آمد؟ آیا نیستی با نیستی یا با خودش تصادف کرد و هستی پدید آمد؟ به راستی چرا تا به حال هیچ چیزی به صورت تصادفی پدید نیامده است که بتوان بدان استدلال یا دست کم اشاره نمود؟ و چرا هیچ «بی‌نظمی» وجود ندارد و چرا هستی بی‌شعور (به ظن ماتریالیسم‌ها) خلقت را بر اساس علم، حکمت، نظم و هدفدار به وجود آورد؟

و – پس معلوم می‌شود که اولاً جهان تصادفی به وجود نیامده است و ثانیاً تک به تک اجزاء و کل جهان بر نظم استوار است و ثالثاً هیچ نظمی (حتی در یک اتاق) به صورت تصادفی به وجود نمی‌آيد و حتماً ناظمی دارد که آن را بر اساس اهداف معین به نظم درآورده است.

x-shobhhe.com

بازگشت به صفحه ی شبهات اعتقادی

 
 Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved