بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس  صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک Instagram

 

اعتقادی/شبهه94

ش (همدان): می‌گوییم صفات خدا عین ذات اوست. پس اگر شناخت ذات خداوند محال است، چگونه شناخت خدا از راه شناخت صفات میسر می‌شود؟

 با توجی به اهمیت موضوع و ضرورت ایفاد پاسخ کوتاه به این سؤال مهم، لازم است به نکات ذیل کاملاً دقت نمایید:

الف – به طور کلی هیچ عقلی نمی‌تواند فوق ظرفیت خود را بشناسد. چرا که هر چه را بشناسد، محیط بر آن است و این احاطه ثابت می‌نماید که ظرفیت وجودی معروف (شناخته شده)، کوچک‌تر از عارف (شناسنده) بوده است. پس خدایی که شناختش در عقل مخلوقش بگنجد، اصلاً خدا نیست، چون بسیار محدودتر از بنده‌اش می‌شود.

ب – نه فقط ذات خداوند متعال را نمی‌توان شناخت، بلکه ذات هیچ موجودی (حتی خود را) نمی‌توان شناخت و ذات هر چیزی با اسماء (نشانه‌‌هایش) شناخته می‌شود. خداوند نیز با نشانه‌هایش شناخته می‌شود.

به عنوان مثال اگر به ما بگویند: یک درخت، یک حشره‌ی ریز ... یا خودت را تعریف (معرفی) کن، ما فقط تعدادی از نشانه‌ها را ارائه می‌دهیم و از ذات خبری نداریم. لذا اگر بگوییم: من یک مرد یا زن هستم، ایرانی و اهل تهران یا همدان هستم، طلبی یا دانشجو هستم، قد من 170 سانت است، وزن من 70 کیلو است، موهایم سیاه است، نام من این و نام خانوادگی‌ام آن و نام والدینم چنین و ... می‌باشد، اینها همگی نشانه‌های ما هستند و نه خود ما.

ج – اما، این که می‌گوییم «صفات خدا»، به خاطر به کارگیری واژگان و مفاهیم آشنا به ذهن ماست، وگرنه خداوند متعال اصلاً صفت ندارد. صفت متعلق به موجود مرکب است و نه واحد و احد. چنان چه حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرمایند:

«هر صفتی به خودی خود نشان می‌دهد که غیر از موصوف است و هر موصوفی نشان می‌دهد که غیر از صفت است، پس هر کس برای او صفتی قائل شود، برای او قرینی قائل شده و هر کس قرینی قایل شود، او را مرکب دیده و هر کس او را مرکب ببیند، برای او حدی فرض نموده و ...» خطبه اول

لذا برای این که این دیدگاه در ذهن به وجود نیاید، گفتند: صفات عین ذات است. یعنی چنین نیست که خداوند چیزی باشد و علم، یا رحمت او، یا قدرت او و ... (مانند ما) چیز دیگری باشد.

د – آن چه از رحمت، قدرت، علم، حیات و ... را صفات خدا می‌نامیم، در واقع تعریفی از او است و این واژه‌ها ‌نیز خود اسم‌هایی هستند که او برای درک معنا و معرفت بیشتر بشر خلق کرده است. در واقع اسم‌ها (نشانه‌‌های) خدا چه در غالب لفظ باشد و چه تعین خارجی (مخلوقات) داشته باشد،‌ همه مخلوق او هستند و نه خود او. چنان چه اسم‌های ما (مثل احمد یا مریم، دانشجو، طلبی، پزشک، میندس، وکیل، وزیر، کارگر، امام و ...، همه اسم و نشانه‌هایی هستند که مخاطب را به شناخت ما نزدیک‌تر می‌نماید و نه خود ما).

ھ – حال این تعاریف را چه «اسم» بنامیم و چه «صفت – برای تقریب ذهن»، باید دقت کنیم که انسان با شناخت نشانه‌ها یا به اصطلاح صفات، همان نشانه‌ها را می‌شناسد و نه ذات را، و نشانه‌‌ها را نیز هر کسی به اندازه‌ی علم و عقل و درایت و بصیرت خود می‌شناسد. مثلاً یک انسان سطحی بین از خورشید همین نور یا گرمایش را می‌شناسد، چون فقط همین نشانه‌ها را می‌بیند. اما یک فیزیکدان، شناخت بسیار بیشتری در مورد نور، انعکاس، جرم، جاذبه و ... دارد. ولی در هر حال شناخت نشانه‌ها، معرفت انسان را به صاحب نشانه بیشتر می‌کند، نه این که همه‌ی ذات او را بشناسد.

پس با شناختن اسمای الهی (نشانه‌های او)،‌ ابتدا همان نشانه‌ها را به اندازه‌ی عقل خود می‌شناسیم و از آن معرفتی درباره‌ی صاحب نشانه پیدا می‌کنیم، نه این که او را کاملاً و تماماً بشناسیم. لذا در کلام معصومین (ع) مکرر می‌خوانیم که خطاب به حق تعالی عرض می‌کنند: عقول از شناخت و معرفت کنه تو عاجزند.

و حتی در مورد شناخت اسم‌ها و نشانه‌ها نیز چنین بیان شده است. چنان چه امام صادق (ع) می‌فرمایند: والله که اسم‌های حسنای الهی (که در قرآن آمده است) ما هستیم. [دلیل عقلی آن که مخلوق اسم یا نشانه‌ی خالق است و هر چه مخلوق کامل‌تر باشد، نشانه‌ی کامل‌تری است و اهل عصمت (ع)،‌ اکمل و اشرف مخلوقات هستند، پس اسمای حسنی هستند] و امام رضا علیه‌السلام می‌فرمایند: همه عقول و دانشمندان و غواصان فهم و ادراک، حتی از شناخت یکی از ویژگی‌های امام عاجز هستند، چه رسد به شناخت کامل او.

تذکر:

متأسفانه نشانی ایمیل ارسال کننده اشتباه تایپ شده بود، لذا اطلاع‌رسانی در مورد درج سؤال ایشان میسر نگردید. لطفاً کاربران گرامی در درج نشانی ایمیل دقت نمایند.

x-shobhhe.com

بازگشت به صفحه ی شبهات اعتقادی

 
 Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved