بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس  صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک Instagram

 

 

اعتقادی/شبهه82

ش (تهران): می‌گویند: چرا از ما خواسته‌اند که به «غیب» ایمان بیاوریم و ایمان به غیب از صفات مؤمن است؟ چگونه می‌شود وجود چیزی را که در غیب است باور کرد و به آن ایمان هم آورد؟

دعوت «ایمان به غیب»، در واقع دعوت به واقع‌نگری، شعور، تعقل، تفکر و دوری از سطحی نگری است و به همین دلیل می‌فرماید که از صفات مؤمن «ایمان به غیبت» است. چرا که «غیب» فقط اختصاص به باورهای دینی ندارد، بلکه «غیب» چنان عمومیت دارد و مشهود است که گویا ما اساساً به جز غیب چیزی نمی‌بینیم. هر چه هست ظهوری از غیب است و باز هم غیب دیگری را نشان می‌دهد.

به عنوان مثال: ما از زمین به این گستردگی به جز سطح آن را نمی‌بینیم و مابقی در غیب است. هر پرده‌ای از سطح را که بر می‌داریم، غیبی آشکار می‌شود که خود پرده‌ی سطوح دیگر است. از ماه و خورشید و ستارگان و آسمان نیز به جز سطح چیزی نمی‌بینیم. و همین‌طور است از دیگر موجودات مادی. و حتی خودمان. مضافاً بر این که همین سطحی که می‌بینیم، خود غیب در غیب است. مثلاً یک برگ درخت، نمایی ظاهری دارد که به چشم محدود ما دیده می‌شود، اما همین نمای ظاهر و مادی، نمودهای دیگری هم دارد که شاید بسیاری از حیوانات دیگر می‌بینند، و انسان نیز با چشم مسلح (میکروسکوب) می‌بیند. مثل سوراخ‌های تنفسی و یا مویرگ‌ها، ذرات رنگ و ... .

امروزه نظریه پردازان غربی و ماتریالیسم نیز به همین نتایج بدیهی پی برده‌اند و اذعان دارند که در واقع «هیچ چیزی خودش نیست»، اما در نتیجه‌گیری چون نمی‌خواهند شهادت به وجود «غیب» دهند، می‌گویند: ضمن آن که اقرار می‌کنند «همه چیز وانموده است»، بیان نمی‌دارند که «وانموده‌ی» چیست؟ اما اسلام می‌فرماید که «بله، همه چیز وانموده یا همان تجلی است. و تجلی هستی مطلق است و خداوند کریم است».

در غیب بودن همه چیز و حتی اجزای مادی و مشهود این عالم، به ما می‌آموزاند که شما هر چیزی را به واسطه‌ی نمودها و آثارش می‌شناسید و در عین حال که نمی بینید، مگر سطحی از آن را و یا این که پرده‌ای کنار بزنید و سطح دیگری را ببینید، پس چرا نوبت به مباحث غیر مادی که می‌رسد، دیگر نمی‌خواهید با وسایلی که در اختیار دارید، مثل فطرت، قلب، عقل، تفکر و ... پرده‌ای را کنار بزنید و غیب را ببینید و به وجود آن شهادت دهید؟!

مگر شما از دو انسان به جز ظاهری که مثل هم است چه می‌بینید که شهادت می‌دهید: یکی عاقل و دیگری کم عقل یا مجنون است، یا یکی عالم و دیگری جاهل است و یا یکی خوش اخلاق و دیگری بد اخلاق است، یا یکی صبور و دیگری عجول است و ...؟! عقل، علم، اخلاق، صبوری و ... که مادی و دیدنی نیست. آیا غیر از این است که با رویت نمودها و نشانه‌ها و آثار آنها پی به غیب آنها بردید؟! پس، حال که وجود غیب را در هر ظهوری مشاهده می‌کنید، چرا انکار می‌کنید؟! و چرا با دیدن زمین و آسمان‌ها و هر چه در آن است پی به خالقش نمی‌برید؟ چرا با دیدن نظم در یک اتاق می‌فهمید که «نظم بدون ناظم پدید نمی‌آید» و می‌گویید لابد یک نفر این اتاق را چنین منظم کرده است، اما با دیدن نظم هدفدار موجود در همه‌ی ذرات عالم، وجود ناظم را انکار می‌نمایید. شما که با دیدن اجزای مادی عالم به نظام «علی و معلولی»، «حرکت و محرک»، «حدوث و قدم» و ... که همگی در غیب آنهاست پی‌برید، چرا وجود علت غایی، محرک اولیه، هستی قدیم و ... را انکار می‌کنید؟!

ببینید خداوند منان در قرآن کریم چقدر با دلیل گرفتن اجزای مادی و مشهود عالم [از یک پشه گرفته تا انسان که خلق برتر است]، توجه انسان را به وجود غیب جلب کرده است:

«أَ فَلا يَنْظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ» (الغاشیه - 17)

ترجمه: راستى اين منكرين خدا و قيامت چرا در باره شتر زير پاى خود نظر نمى‏كنند كه چسان خلق شده؟

خداوند می‌فرماید: هر ظاهری، باطنی دارد و هر مشهودی غیبی را نشان می‌دهد و شما با دیدن همین تغییر و تحول اجزای عالم به غیب «اجل» و پایان هر دوره و آغاز دوره‌ی جدید می‌برید، پس چرا معاد را منکر می‌شوید؟ همین‌طور است آیات حکیمانه و بین قرآن کریم که اگر چه ظاهر است، اما نشان می‌دهد که در همین ظاهر علومی از غیب را نهان کرده است و همه چیز را بیان نموده است و همین ظاهر نیز بیانگر و دلیل است که اینها نمی‌تواند حرف یک انسان باشد، بلکه باید از غیب نازل شده باشد:

«أَ وَ لَمْ يَنْظُرُوا في‏ مَلَكُوتِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَيْ‏ءٍ وَ أَنْ عَسى‏ أَنْ يَكُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُمْ فَبِأَيِّ حَديثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ» (الأعراف - 185)

ترجمه: چرا در ملكوت آسمانها و زمين و هر چه را خدا آفريده نمى‏نگرند و نمى‏انديشند كه شايد اجلشان نزديك شده باشد راستى پس از قرآن كدام سخن را باور مى‏كنند.

پس، هر چیزی در عین آن که ظاهر است، هم خود در غیب است و هم نشانه‌ی غیب‌های دیگر است و از صفات مؤمن این است که با عقل، شعور، بصیرت، درایت، فکر و ... است و به «غیبت» پی‌برده و ایمان می‌آورد.

x-shobhe.com

بازگشت به صفحه ی شبهات اعتقادی

 
 Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved