ش (اصفهان): از
کودکی هر موقع کودک فلج، کر، کور، عقبافتاده (علیلی) میدیدم، پدر و
مادرم میگفتند: خدا برای او این گونه خواسته و در آخرت به او اجر
میدهد! اما این پاسخ مرا قانع نمیکند؟

نوع بشر (به غیر از کسانی که از علم و
ایمان برخوردارند) این گونهاند که اگر به خیر و برکتی دست یابند، مدعی
میشوند که این از علم و هنر و تدبیر خودمان بوده است و اگر دچار یک
گرفتاری یا مشکلی شوند، آن را به گردن خدا میاندازند! چنان چه خداوند
متعال خود در قرآن کریم میفرماید:
«فَإِذا مَسَّ الْإِنْسانَ ضُرٌّ دَعانا ثُمَّ إِذا خَوَّلْناهُ
نِعْمَةً مِنَّا قالَ إِنَّما أُوتيتُهُ عَلى عِلْمٍ بَلْ هِيَ
فِتْنَةٌ وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ» (49-الزمر)
ترجمه: انسان چنين است كه وقتى گرفتار مىشود ما را مىخواند و همين كه
نعمتى به او ارزانى مىداريم مىگويد اين از علم خودم به دست آمده ليكن
همين نعمت فتنه و آزمايش اوست اما بيشترشان نمىفهمند.
جالب آن که این حالت انسان اختصاص به دنیا ندارد، بلکه در آخرت نیز که
گرفتار میشوند، [به سنت شیطان که گفت: خدا یا حال که تو مرا اغوا کردی
...] میخواهد همه تقصیرها را به گردن خدا بیاندازد و میگویند: اگر تو
نمیخواستی ما جهنمی نمیشدیم، یا میگویند: تو خود ما را هدایت نکردی،
اگر میکردی ما نیز بهشتی میشدیم!
«أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدَئنىِ لَكُنتُ مِنَ
الْمُتَّقِينَ» (57 - الزمر)
ترجمه: و يا مىگويد: اگر خدا هدايتم كرده بود از پرهيزكاران مىبودم.
اما باید دانست که خداوند متعال، هستی مطلق، کمال مطلق و خیر محض است،
لذا نه تنها از او هیچ شری برای احدی از مخلوقات صادر نمیگردد، بلکه
همه را در ظل رحمت واسعهی خود داده و به احدی نیز ظلم روا نمیدارد.
لذا در پاسخ هر دو گروه که مصیبتهای دنیوی و یا اخروی را به گردن
خداوند متعال میاندازند، میفرماید: که آن چه از مصیبت گرفتارش
شدهاید، نتیجهی عمل خودتان است. چنان چه در آخرت به معترضین
میفرماید:
«ذلِكَ بِما قَدَّمَتْ أَيْديكُمْ وَ أَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلاَّمٍ
لِلْعَبيدِ» (182-آل عمران)
ترجمه: اين عذاب را به دست خود پيش فرستادند و خداوند هرگز در حق
بندگان خود ستم نخواهد كرد.
و در مورد معترضین به مصیبهای دنیوی نیز میفرماید:
«ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ أَيْدِي
النَّاسِ لِيُذيقَهُمْ بَعْضَ الَّذي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ
يَرْجِعُونَ» (41- الروم)
ترجمه: در دريا و خشكى فساد ظاهر گشت به خاطر كارهاى بد مردم، ظاهر گشت
تا خدا به اين وسيله بعضى از آثار كار بد را به ايشان بچشاند.
پس، آن چه از مصیبت در دنیا و آخرت به انسان میرسد، نتیجهی عملکرد
خود اوست و اگر خداوند متعال از گناهان و عملکردهای ناصواب نگذرد که
مصیبت به مراتب بیشتر خواهد بود.
«وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْديكُمْ وَ
يَعْفُوا عَنْ كَثيرٍ» (الشوری -30)
ترجمه: و آنچه که از مصيبت به شما مىرسد به خاطر اعمالى است كه به دست
خود كردهايد، و خدا از بسيارى از گناهان درمىگذرد.
و همه در گروی عملکرد خویش هستند و نتیجهی عملکردشان را میبیند:
«كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهينَةٌ» (38-المدثر)
ترجمه: هر كسى در گرو عملى است كه انجام داده است.
این که خداوند متعال، عالم، عادل، رحمان، رحیم، کریم و قادر است، دلیل
نمیشود که ما فراموش کنیم که او «حکیم» نیز هست. لذا رحمت یا قدرت او
نه تنها سبب این نمیگردد که نظامات عالم هستی را بر اساس علم، حکمت و
نظم نیافریده باشد، بلکه اثبات میکند که باید نظم و حکمتی در کار
باشد.
اگر قرار باشد که خداوند متعال چون کرم، لطف، رحمت و نیز قدرت دارد،
برای هیچ عملی نتیجهای معین نگذاشته باشد، لازم میآید که بی عدالتی
حاکم گردد، حتی کشف علم و نیز عمل به علم میسر نگردد و بساط آخرت نیز
برچیده شود.
این که گفتهاند: لابد خدا خواسته است! درست است، ولی معنا و مفهوم آن
را نفهمیدهاند. خدا خواسته است، یعنی قانون حاکم بر عالم هستی، همان
قانون خداوند متعال است. کسی نمیتواند خود را به امید این که اگر خدا
بخواهد میتواند مرا از آسیب حفظ کند، از بالای کوه به دره پرت کند، یا
به امید این که اگر خدا بخواهد میبخشد، گناه کند! چرا که خداوند چنین
خواسته اگر خود را پرت کردی، بدنت له شده و خواهی مرد و اگر گناه کردی،
به عقوبتهای دنیوی و اخروی آن دچار خواهی شد. و اگر توبه کردی بخشیده
میشوی. یا اگر چاقو را به شکم کسی فرو کردی، او یا مجروح میشود و یا
میمیرد. حال نمیتوانی (مثل یزید) بگویی: خدا او را کشت و اگر
نمیخواست او نمیمرد. خواست بر این است که این نظامات پا بر جا باشد،
نه این که عالمی بیفانون و پر از هرج و مرج برپا گردد. پس کسی
نمیتواند قوانین خداوند را تغییر دهد و یا از حکومت او فرار کند «لا
یمکن الفرار من حکومتک».
پس اگر خداوند فرمود: این جهان بر اساس علم، حکمت و نظام «علی – علت و
معلول» است، پس بر اساس جهل عمل نکنید و بینظمی نکنید که اگر کردید،
دچار عواقب آن میشوید، اما عدهای توجه نکردند، خود مقصر هستند.
به عنوان مثال: اگر خداوند متعال فرمود که رعایت بهداشت و سلامت لازم
است، اگر فرمود: شراب نخورید، مال یتیم و لقمهی حرام نخورید، از عصبیت
بپرهیزید، به یک دیگر ظلم نکنید و ...، اما پدر و مادری قبل از انعقاد
نطفه، حین و پس از آن رعایت نکردند و فرزند یا نسل آنها علیل به دنیا
آمد، مقصر آنها هستند.
اگر پیامبر اکرم (ص) به همسران توصیه نمودند که به هنگام همبستری برای
انعقاد نطفه با یک دیگر حرف نزنید و اگر حرف زدید و فرزند شما لال به
دنیا آمد، شما مقصرید، یا اگر در حین بارداری پدر مرتب مادر را ترساند،
نگران کرد، به هول و هراس انداخت ... و فرزند معلول شد، خودشان مقصر و
پاسخگو خواهند بود.
در قیامت فرزند علیل راه والدین یا آباء خود را میگیرد و سؤال میکند:
چرا سیگار کشیدی و من با قلبی معیوب به دنیا آمدم؟! چرا مرتب غذاهای
چرب خوردی و من با چربی یا فشار خون یا ... به دنیا آمدم؟! چرا مشروبات
الکلی نوشیدی و من کور به دنیا آمدم؟! چرا از روی عصبیت با مادر دعوا
کردی و او را به هول و هراس انداختی و من علیل به دنیا آمدم؟! چرا
آزمایشات ژنتیک را رعایت نکردی و چنین و چنان شد؟! و چرا ...
البته خداوند منان، رحمان و رحیم، در آخرت به آن که بیتقصیر مظلوم و
محروم شده است، اجر میدهد.
x-shobhe.com |