ش (رشت): اگر
دنیا دار عمل باشد و نه مکافات، چیزی انسان را از گناه باز نمیدارد،
چون انسان لذتهای نقد دنیا را به خاطر وعدههای آیندهی مبهم از دست
نمیدهد

نظر به این که تبلیغات گستردهای برای
القای این مطلب که «پاداش و کیفر» را در همین دنیا میبینیم! و این
القا برای ایجاد انحراف در جهانبینی، دینشناسی و دینداری اذهان عمومی
صورت میپذیرد، لازم است به نکات ذیل با قدت تمام توجه شود:
الف – شاید نسبت به آخرتی که هنوز نیامده است، سؤالات و حتی شبهات
بسیاری به وجود آید، اما دنیا مشهود ماست و به خوبی تجربه میکنیم که
آیا انسان پاداش نیکی و کیفر گناه خود را در دنیا میبیند و یا خیر؟ و
پاسخ منفی است. به عنوان مثال: آن خلبان آمریکایی که بمب اتم را روی
هیروشیما میاندازد و آن جنایت وحشتناک را مرتکب شده و صدها هزار نفر
را میکشد، سپس با پیروزی بر میگردد، مدال افتخار و ارتقای درجه
میگیرد، حقوق و دستمزد و جایزهاش بیشتر میشود، زندگی حفاظت شدهی
خوبی در بازنشستگی طی میکند و سپس به مرگ طبیعی از دنیا میرود، چه
کیفری در دنیا دیده است؟! یا در مقابل آن که جوانی که به خداوند متعال
ایمان دارد، قلبش خالی از هر حبی به غیز حب خداست، غیرت و شعور دارد،
به هنگام هجمهی دشمن به میدان رفته شهید یا ناقصالعضو میشود، چه
پاداشی در دنیا اخذ کرده است؟! پس، دنیا دار عمل است و نه دار مکافات.
ب – اگر چه خداوند متعال از برخی جایزهها به عنوان پاداش عمل خوب و
برخی عواقب به عنوان کیفر عمل بد در قرآن نام میبرد و یا حتی توصیف
میکند و علاقهی به این و تنفر از آن میتواند در تشویق یا بازدارندگی
مؤثر باشد، اما هیچ کدام علت اصلی نیستند، چرا که نه هدف و پاداش
جایزههای بهشتی است و نه دردناکترین عذاب، آتش جهنم. بلکه این نزدیکی
و دوری از کمال مطلق، هستی محض و معشوق واقعی «الله جل جلاله» است که
بهترین پاداش یا بدترین کیفر است.
لذا خداوند متعال علت اصلی «ایمان و عمل صالح» توسط مؤمن را امید به
لقای خود مطرح میکند و نه بهشت:
«... إَنَّما إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِد فَمَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ
رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا يُشْرِكْ بِعِبادَةِ
رَبِّهِ أَحَداً» (کهف - 110)
ترجمه: همانا پروردگار شما همان إله واحد است، پس هر كه اميد دارد كه
به پيشگاه پروردگار خويش رود بايد عمل شايسته كند و هيچ كس را در عبادت
پروردگارش شريك نكند.
و هم چنین علت اصلی خروج از صراط مستقیم و ارتکاب به معاصی را فراموشی
لقاء پروردگار و قیامت بر میشمرد:
«أَلا إِنَّهُمْ في مِرْيَةٍ مِنْ لِقاءِ رَبِّهِمْ أَلا إِنَّهُ
بِكُلِّ شَيْءٍ مُحيطٌ» (فصلت -54)
ترجمه: ولى تو بدان كه منشأ همهی اين بهانه جوييها اين است كه در
مسألهی دیدار پروردگارشان (معاد) در شكاند و بدان كه خدا به هر چيزى
احاطه دارد.
ج – اما در عین حال خداوند متعال هم «سریع الحساب» است و هم «سریع
العقاب»، هم به سرعت پاداش میدهد و هم به سرعت عقاب میکند. اما توجه
به دو نکته لازم است: اول آن که چون رحمان و رحیم است، به مؤمن فرصت
میدهد تا به قابلیت خود بیافزاید و به گناهکار نیز فرصت میدهد تا باز
گردد، چه اگر بخواهد این سرعت عقاب را در همین دنیا معمول نماید، عذاب
دردناک و مرگآور معصیت کار را فرا میگیرد. چنان چه فرمود:
«وَ لَوْ يُعَجِّلُ اللَّهُ لِلنَّاسِ الشَّرَّ اسْتِعْجالَهُمْ
بِالْخَيْرِ لَقُضِيَ إِلَيْهِمْ أَجَلُهُمْ فَنَذَرُ الَّذينَ لا
يَرْجُونَ لِقاءَنا في طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ» (یونس - 11)
ترجمه: و اگر خدا در فرستادن عذابشان عجله كند آن طور كه در خير خود
عجله دارند مرگشان فرا مىرسد (و ما نمىخواهيم چنين شود) ما كسانى را
كه به ما و به ديدار ما در قيامت ايمان ندارند در طغيانشان رها مىكنيم
تا هم چنان سرگردان باشند.
د – البته باید در نظر داشت که پاداش و کیفر دنیوی هر عملی، در دل و
ذات آن عمل است. لذا ممکن است انسان متوجه آن نشود. به عنوان مثال:
نماز عمر را زیاد میکند، شیطان را دور میکند، از فحشا و منکر باز
میدارد و ...، این نتایج همه پاداش هستند، چرا که هر کدام علتی برای
رشد و صواب بیشتر میشوند و هم چنین فراموشی خدا موجب فراموشی خود
میشود، موجب جایگزینی محبت دنیا میشود، موجب نزول انسان به مراتب دون
حیوانی و بلکه پستتر میگردد، موجب نزدیکتر شدن به هلاکت میشود و
... ، اینها همه علت و زمینهساز برای گناهان بیشتر میگردد. هر چند
که مرتکب خود نفهمد.
در فرهنگ قرآنی به این «استدراج» گفته میشود. یعنی به تدریج گرفتار
میگردد، بدون این که خود بفهمد. به عنوان مثال: یک نفر عاشق دنیا و
هوای نفس، پولی به ربا میدهد، با سود حرام آن خانهای فراخ تهیه
میکند، با همان پول هزینهی مایحتاج، رفاه و خوشگذرانی خود و خانواده
را فراهم میکند، ثروت زیاد موجب غرورش نیز میشود ... و در هر مرحله
بیش از گذشته لقاء پروردگار عالم و آخرت را فراموش میکند... اما خودش
خیال میکند همه این مراحل از درجات کمال است و از موفقیتها و
پیروزهای روز افزون برخوردار شده است. چنان چه میفرماید:
«وَ الَّذينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا
يَعْلَمُونَ» (الأعراف - 182)
ترجمه: و آنان كه آيات ما (قرآن و معجزات داله بر صدق پيمبر ما) تكذيب
كرده و بآن كافر شدند ما هم متدرجاً آنها را بطوري كه خود نميدانند
بعذاب و هلاكت نزديك ميكنيم. (به اين كه آنها به هر درجهاى بر گناه و
كفر خود بيفزايند ما هم بر نعمات دنيوى آنها مىافزائيم و آنها مغرور
شده و نميدانند كه اين ناز و نعمت به زيان آنها تمام خواهد شد).
ه – اما خداوند متعال گاهی در همین دنیا گناهکار را به عذاب دنیوی برخی
از گناهانش دچار میکند، تا شاید بیدار و هوشیار گردد. اما این عذاب
همهی گناهان و همهی عذاب گناهان او نیست:
«وَ أَنِ احْكُمْ بَيْنَهُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ لا تَتَّبِعْ
أَهْواءَهُمْ وَ احْذَرْهُمْ أَنْ يَفْتِنُوكَ عَنْ بَعْضِ ما أَنْزَلَ
اللَّهُ إِلَيْكَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّما يُريدُ اللَّهُ
أَنْ يُصيبَهُمْ بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ وَ إِنَّ كَثيراً مِنَ النَّاسِ
لَفاسِقُونَ» (المائده -49)
ترجمه: باز تكرار مىكنم كه در بين آنها بدانچه خدا نازل كرده حكم كن،
و از هوا و هوس آنان پيروى مكن، و بترس از اين كه نسبت به بعضى از
احكامى كه نازل شده، غافل و دچار فتنهات سازند و اگر از قبول دعوتت
اعراض مىكنند بايد بدانى كه علتش اين است كه قبلاً گناهانى كرده
بودهاند (نمونهای از استدراج یا عذاب تدریجی)، و خدا مىخواهد اثر
بعضى از آن گناهان را به ايشان برساند،- و آن همين است كه حق را
نپذيرند- آرى بسيارى از مردم عصيانگرند.
و – در خاتمه باید متذکر شد، کسانی لذتهای زودگذر و فانی دنیا را
«نقد» و وعدههای حتمی الهی را «نسیه» میبینند، که نه تنها هیچ ایمانی
به خداوند متعال و قیامت ندارند، بلکه شناخت درستی هم از دنیا، لذت و
خودشان ندارند و مثل معتادی که گمان میکند به هنگام مصرف مواد مخدر
لذت میبرد و غافل است عذاب نهفته و حتمی آن و نتایج شوم و دردآور آن
است، او هم گمان میکند که چند در این چند لحظه زودگذر، به لذتی نقد
دست یافته است.
x-shobhe.com |