آیا دلیلی عقلی
بر اثبات وجود امام زمان وجود دارد؟ (اثبات برون دینی) پاسخ چیست؟
اگر چه در نگاه اول مبحث «امامت» و وجود شخص امام زمان عج الله
تعالی فرجه الشریف، یک مقولهی کاملاً اعتقادی و دینی است و دلیلی
ندارد که به دنبال اثبات برون دینی بگردیم، اما از آن جا که دین اسلام
منطبق با خلقت و فطرت آدمی است، دلایل عقلی مستقل وجود دارد. منتهی قبل
از طرح آن باید به چند نکتهی مهم نیز توجه کامل گردد که در ذیل ایفاد
میگردد:
الف – کلیهی مباحث اعتقادی اسلام عزیز، چیزی جدای از «عقل» نیست. لذا
کلیهی دلایل دینی، حتماً عقلی هم هست و کلیهی دلایل عقلی اگر صحیح
باشند، حتماً عین دین هستند و اساساً حق و باطل و هستی و نیستی و ضعف و
کمال و ... با عقل شناخته میشوند. پس، بدیهی است وقتی اسلام بر اساس
فرامین الهی میفرماید: «اصول دین تحقیقی است و در اصول تقلید جایز
نیست»، یعنی باید برای آدمی با استدلال عقلی به اثبات رسد.
ب – اصول اعتقادی نه تنها یک خط «صراط» ممتد است و انقطاع ندارد، بلکه
هر نمودی از آن مظهر نمود قبل است. لذا مبحث «امامت» با تعریفی که تشیع
از آن میدهد، پس از نبوت و توحید مطرح میگردد. پس طرح و اثبات آن
بدون باور به «الله»، معنا و مفهوم و جایگاهی ندارد.
مثل این میماند که کسی خدا را قبول نداشته باشد و دلیل برای وحی
بخواهد و یا خدا و وحی را قبول نداشته باشد و دلیل بر اثبات نبوت
بخواهد و یا هیچ کدام را قبول نداشته باشد و دلیل برای اثبات امامت و
معاد بخواهد! یا مثل این میماند که کسی وجود خورشید را قبول نداشته
باشد، اما دلیل برای گردش یا ثبات آن بخواهد!
ج – اما در عین حال، همان طور که بیان شد، کلیهی اصول اعتقادی اسلام،
بر اساس خلقت و فطرت است و همه قابل اثبات عقلی است، وگرنه اعتقاد بدون
دلیل عقلی، چیزی جز تقلید کور، خرافه یا عادت و سنت بومی نخواهد بود و
قطعاً فایدهای نیز نخواهد داشت.
راجع به مبحث «امام زمان» نیز باید به مبحث ذیل دقت نمود:
ج/1: در فلسفه (کار عقل) قانون تثبیت شدهای وجود دارد تحت عنوان (به
قول حضرت امام خمینی ره): «عشق واقعی و عاشق واقعی، دلیل بر وجود معشوق
واقعی است». این یک اصل لایتغیر و اثبات شده است.
بدین معنا که اگر عاشق واقعی «یک انسان واقعی که عشقی دارد، نه یک
انسان یا موجود خیالی»، عشقی واقعی «نه یک هوس یا خیال، بلکه عشق»
داشته باشد، معلوم است که معشوق واقعی نیز حتماً وجود دارد. به عنوان
مثال اگر انسان هست و این انسان عاشق علم، زیبایی، قدرت، حیات، سلامت
... و سایر کمالات هست، معلوم میشود که این کمالات وجود دارند که او
عاشق آنها شده است.
ج/2: همهی تلاشهای آدمیان – چه انسان خوب و چه انسان بد و چه تلاش
مفید و چه تلاش مضر – برای این است که انسان عاشق کمال است و میخواهد
انسان کاملی باشد و اگر انسانی خطا میکند نیز به این دلیل است که
مصداق کمال را خطا یافته است.
این عشق همگانی و واقعی انسان به کمال، همان عشق به انسان کامل است. پس
شکی نیست که انسان کامل وجود دارد که بشر عاشق اوست. اگر چه مصداق آن
را نشناسد و یا در انتخاب مصداق انسان کامل خطا کند. اما اصل تغییر
ندارد.
ج/3: این انسان کامل برای انسان «امام» است. هر کسی، شخصی را انسان
کامل میداند و از او پیروی میکند. لذا «امامت» مسئلهای همگانی است و
اختصاص به مسلمانان یا شیعیان ندارد. بلکه همگان امام دارند. مباحثی
چون: الگو قرار دادن، پیروی کردن، تبعیت نمودن، مد و ... نیز از همین
گرایش فطری سرچشمه میگیرد. پس هر کسی برای خود امامی بر میگزیند و
هیچ کس در دنیا بیامام نیست و همین خود بهترین دلیل بر وجود امامی
واقعی و حقیقی است که برخی مصداق بیرونی و واقعی آن را درست میشناسند
و تبعیت میکنند و برخی دیگر امام باطل را به جای او میگذارند. از این
خداوند متعال نیز در کلام وحی میفرماید: در آخرت همهی انسانها را با
امامشان محشور میکند.
«يَومَ نَدعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِم ... » (الإسراء – 71)
ترجمه: [آن] روزی که هر گروهى را با پيشواى آنها بخوانيم ... .
ج/4: پس عشق واقعی انسان به «انسان کامل» و گرایشش به او و اطاعت و
تبعیت و تقلید از او، خود بهترین دلیل است که «انسان کامل» در هر عصری
وجود دارد. این انسان کامل همان «امام زمان» است، هر چند که برخی
دیگران را انسان کامل میدانند و آنان را امام خود بر میگزینند و برخی
نیز مانند فراعنهی زمان خود را انسان کامل میخوانند و بقیه را به
اطاعت و تبعیت خود دعوت میکنند.
x-shobhe.com |