بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس  صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک Instagram

 

اعتقادی/شبهه44

ش(مشهد): دین چگونه بشریت را نجات میدهد؟
 

دین، یعنی برنامه و روش زندگی و ادیان یا الهی هستند و یا بشری (که به آن مکتب نیز اطلاق می‌شود). لذا هیچ بشری بی‌دین نیست. اگر تابع دین الهی نشد، حتماً تابع دین بشری خواهد بود. پس، ابتدا باید توجه کنیم که آیا ممکن است بشر بدون دین الهی به خوشبختی برسد یا خیر؟ بلکه، ضرورت نیاز او به دین الهی، اجتناب ناپذیر است.

شکی نیست که نجات بشریت مستلزم علم جامع و کامل از سویی و التزام عملی به علم از سوی دیگر می‌باشد.

بشری که نمی‌داند، نمی‌تواند مدعی گام بر داشتن بر صراط مستقیم باشد و امید به نجات و فلاح او نیز توهمی بیش نیست. بشری که علم ندارد، ناچار است بر اساس فرضیات پیش‌ رود و فرضیات نیز چیزی بیش از «گمان» نیست و گمان نیز هیچ گاه نمی‌تواند جایگزین علم شده و انسان را از گرفتاری‌ها، منجلاب‌ها و مهلکات مسیر نجات داده و به کمال و خوشبختی برساند. چنان چه می‌فرماید:

«وَ ما يَتَّبِعُ أَكثَرُهُم إِلاَّ ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لا يُغني‏ مِنَ الحَقِّ شَيئاً إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ بِما يَفعَلُونَ» (یونس - 36)

ترجمه: و بيشتر آنها، جز از گمان (و پندارهاى بى‏اساس)، پيروى نمى‏كنند (در حالى كه) گمان، هرگز انسان را از حقّ بى‏نياز نمى‏سازد (و به حق نمى‏رساند)! به يقين، خداوند از آنچه انجام مى‏دهند، آگاه است‏.

آری، هنگامی که بشر نتوانست به حقایق عالم دست یابد، به سوی گمانه‌زنی می‌رود و بر اساس گمانه‌ها «ظن»ها از طرف خودش برای جهان اول و آخر تعریف می‌نماید و بر اساس این تعریف کذب، قانون و برنامه‌ی رسیدن تدوین می‌کند و در واقع یک دینی با دست خود می‌سازد. اما این دینی که او از ناحیه‌ی خود ساخته است، هیچ تطابقی با واقعیت‌ها ندارد. لذا فقط یک «اسم» است، بدون مسمی و بدون واقعیت. مانند بت‌های گوناگون مثل بت باران، بت سعادت، بت پیروزی و ... دیروزی و «ایسم‌»های امروزی. اینها فقط «اسم» هستند.

«إِن هِيَ إِلاَّ أَسماءٌ سَمَّيتُمُوها أَنتُم وَ آباؤُكُم ما أَنزَلَ اللَّهُ بِها مِن سُلطانٍ إِن يَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ ما تَهوَى الأَنفُسُ وَ لَقَد جاءَهُم مِن رَبِّهِمُ الهُدى»‏ (النجم - 23)

ترجمه: اينها فقط نام‌هايى است كه شما و پدرانتان بر آنها گذاشته‏ايد (نام‌هايى بى‏محتوا و اسمهايى بى مسمّى)، و هرگز خداوند دليل و حجتى بر آن نازل نكرده، آنان فقط از گمان‌هاى بى‏اساس و هواى نفس پيروى مى‏كنند در حالى كه هدايت از سوى پروردگارشان براى آنها آمده است!

اولین گام علم واقعی که موجب خوشبختی می‌گردد، همان «خودشناسی» است. بشر باید بداند که کیست؟ از کجا آمده است؟ در کجا قرار دارد؟ و به کجا می رود؟ لذا اگر واقعیت و حقیقت این امور را فهمید و توانست پاسخ صحیحی به آنها بدهد، نوبت به «پس چه باید کرد و چه نباید کرد می‌رسد» و اگر به آن نیز وقوف و اشرافی علمی یافت، می‌تواند راه درست سعادت را نیز بشناسد و در آن گام بردارد.

اول و آخر عالم هستی و حیات از دو حال خارج نیست. یا عالم هستی به صورت اتفاقی به وجود آمده است و هیچ حیات، علم و حکمتی بر آن حاکم نیست، از نا کجا آباد آمده و به نا کجا آباد می‌رود؟ که در این صورت بشر به هیچ وجهی و با هیچ آئینی به امنیت و خوشبختی نمی‌رسد و امیدهای واهی او به خوشبختی نیز ظن و گمانی بیش نیست! و یا چنان چه عقل و علم حکم می‌کند، جهان آفریده است و آفریننده‌ای علیم، حکیم و قادر دارد؟ که در این صورت خود باید علوم لازم را به بشر منتقل نماید و راه سعادت را نیز به او نشان دهد. چنان چه می‌فرماید:

«اقرَ وَ رَبُّكَ الأَكرَمُ * الَّذِى عَلَّمَ بِالقَلَمِ * عَلَّمَ الانسَانَ مَا لَم يَعلَم» (العلق – 3 تا 5)

ترجمه: بخوان كه پروردگارت (از همه) بزرگوارتر است * همان كسى كه بوسيله قلم تعليم نمود * و به انسان آنچه را نمى‏دانست ياد داد!

اولین و اصلی‌ترین علمی که خداوند به وسیله‌ی «عقل» - «قلب – فطرت» و «وحی» و نیز قلم صنع خودش (جهان آفرینش) به بشر تعلیم داد این است که انسان ضعیف، نیازمند و پرستنده، بداند که هیچ «اله» و «معبودی» به جز «الله» وجود ندارد و لذا نباید نیاز به وابستگی و تعلق خود را با بندگی غیر پاسخ دهد:

«فَاعلَم أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ اللَّه‏ ...» (محمد ص - 19)

ترجمه: پس بدان كه إله (معبودى) جز «اللَّه» نيست‏.

این علم که حاصل شد، هدفمندی و وابستگی انسان نیز به سوی سعادت شکل می‌گیرد. چرا که او دیگر می‌داند از کجا آمده «انا لله» و به کجا می‌رود «انا الیه راجعون» و صاحب اختیار و تربیت کننده‌ی او و عالمیان کیست؟ «رب العالمین».

از این رو در کوران زندگی و عرصه‌ها و ابعاد گوناگون فردی و اجتماعی آن در چه کنم؟ مات و مبهوت نمی‌ماند. هدف‌های کاذب برای خود بر نمی‌گزیند. به «باید و نباید»‌های منطبق با نفس خود یا حتی نفس دیگران که به زور به او القا کرده و یا وادارش می‌نمایند متعهد نگردیده و تن نمی‌دهد و با علم، بینایی و بصیرت کامل قدم بر می‌دارد و به مقصد و سعادت می‌رسد.

دقت شود که اگر چه بشر با شناخت بسیار محدودی که به طبیعت پیدا کرده است، به خرده علمی نیز دست یافته و به آن می‌نازد و گمان (ظن) دارد که چون اندکی به علوم دست یافته است، همه چیز را می‌داند و یا می‌تواند بداند و دیگر نیازی به خالقش یا فرستادگان و هادیان او ندارد و همه آنها را به خاطر همین خرده علم و دریایی از ظن و گمان واهی خود مسخره می‌کند:

«فَلَمَّا جاءَتهُم رُسُلُهُم بِالبَيِّناتِ فَرِحُوا بِما عِندَهُم مِنَ العِلمِ وَ حاقَ بِهِم ما كانُوا بِهِ يَستَهزِؤُنَ» (غافر - 83)

ترجمه: هنگامى كه رسولانشان دلايل روشنى براى آنان آوردند، به دانشى كه خود داشتند خوشحال بودند (و غير آن را هيچ مى‏شمردند) ولى آنچه را (از عذاب) به تمسخر مى‏گرفتند آنان را فراگرفت‏.

اما، حقیقت این است که بشر نه همه چیز را می‌شناسد و نه می‌تواند بشناسد. مگر آن که به او بشناسانند. و این چنین در صراط هدایت و سعادت قرار می‌گیرد:

«وَ يَرَى الَّذينَ أُوتُوا العِلمَ الَّذي أُنزِلَ إِلَيكَ مِن رَبِّكَ هُوَ الحَقَّ وَ يَهدي إِلى‏ صِراطِ العَزيزِ الحَميدِ» (سبأ - 6)

ترجمه: كسانى كه به ايشان علم داده شده، آنچه را از سوى پروردگارت بر تو نازل شده حق مى‌دانند و به راه خداوند عزيز و حميد هدايت مى‏كند.

اما صرف علم نیز برای سعادت کفایت نمی‌نماید. چه علم طبیعی و دنیایی و چه علم الهی راجع به طبیعت و غیر طبیعت و دنیا و آخرت و انسان. چنان چه بسیاری از دانشمندان علوم طبیعی از علم به عنوان ابزاری برای سلطه استفاده نمودند و بسیاری از آگاهان به علوم الهی نیز در مسیر انحراف، فریب و چپاول مردم گام برداشتند. بلکه «علم» ضمانت اجرا هم می‌خواهد که آن «ایمان» است. و علم و ایمان نیز فقط در سایه دین الهی که از طرفی تبیین عالم هستی و مبدأ و هدف آن است و از سوی دیگر تعلیم و بیان چه باید کردها و چه نباید کردها می‌باشد، محقق می‌گردد. لذا شاهدیم که قرآن مکرر به «ایمان و عمل صالح» به صورت توأمان تأکید دارد.

«وَ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِكَ أَصحابُ الجَنَّةِ هُم فيها خالِدُونَ» (البقره - 82)

ترجمه: و آنها كه ايمان آورده، و كارهاى شايسته انجام داده‏اند، آنان اهل بهشتند و هميشه در آن خواهند ماند.

«وَ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَنُدخِلُهُم جَنَّاتٍ تَجري مِن تَحتِهَا الأَنهارُ خالِدينَ فيها أَبَداً لَهُم فيها أَزواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ نُدخِلُهُم ظِلاًّ ظَليلاً» (النساء - 57)

ترجمه: و كسانى كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته انجام دادند، به زودى آنها را در باغ‌هايى از بهشت وارد مى‏كنيم كه نهرها از زير درختانش جارى است هميشه در آن خواهند ماند و همسرانى پاكيزه براى آنها خواهد بود و آنان را در سايه‏هاى گسترده (و فرح بخش) جاى ميدهيم.

... و بیش از 50 آیه‌ی دیگر در تأکید ضرورت «ایمان و عمل صالح» که فقط در پرتو دین حق محقق می‌گردد.

پس، اگر بشر به جای تکیه بر خرده علم و نیز ظن و گمان خود که از روی هوای نفس است، با چراغ عقل و وحی گنجینه‌ی علم الهی و خلیفه‌ی او در زمین گردد و بر اساس اوامر او که خالق و عالم همه چیز است و از همه‌ی تأثیر و تأثرها با خبر است و راه نجات بشر را نه این که فقط می‌داند، بلکه خود وضع کرده است گام بردارد، در راه «ایمان و عمل صالح» گام برداشته و یقیناً در دنیا و آخرت به سعادت می‌رسد.

 x-shobhecom

بازگشت به صفحه ی شبهات اعتقادی

 
 Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved