ش (تهران): ایمان از چه سرچشمه میگیرد و راه
تقویت آن کدام است و از کجا میتوان به حق یا ناحق بودن اعتقاد پیبرد؟
و نهایت آن که برای خود چه کنیم که بتوانیم از ایمان به اسلام و اهل
عصمت (ع) در کوران فتنهها کمک بگیریم؟

یکی از اسامی خداوند متعال «مؤمن» است،
چرا که او «امن» است و هر کس به او مؤمن باشد، در امنیت کامل او قرار
میگیرد
ایمان، مرحلهی پس از اسلام است تا کسی تسلیم نگردد و اسلام نیاورد،
مؤمن نخواهد شد چنان چه شاهدیم خداوند متعال به پیامبر اکرم (ص)
میفرماید، به این اعرابی که میگویند: ما ایمان آوردیم، بگو: شما
اسلام آوردید یعنی هنوز تا رسیدن به یقین قلبی و ایمان راه بسیار است:
«قالَتِ الأَعرابُ آمَنَّا قُل لَم تُؤمِنُوا وَ لكِن قُولُوا
أَسلَمنا وَ لَمَّا يَدخُلِ الإيمانُ في قُلُوبِكُم » (الحجرات –
14)
ترجمه: اعراب [باديهنشين] گفتند: «ايمان آوردهايم» بگو: «شما ايمان
نياوردهايد، ولى بگوييد اسلام آوردهايم، امّا هنوز ايمان وارد قلب
شما نشده است !»
به طور کلی [اگر نخواهیم وارد ریز مباحث شویم]، تسلیم شدن به دو صورت
حاصل میگردد گاه انسان به جبر تسلیم شخص، موضوع، حادثه یا هر چیز
دیگری میگردد و گاه با اختیار و انتخاب و از روی عقل و علم، حقیقتی را
میپذیرد، که به این پذیرش تسلیم میگویند و بسیار ارزشمند و انسانساز
است
چنین تسلیمی، مرحلهی اول ایمان است و هر چه خود رأیی و خود مختاری
مقابل حق تعالی کمتر و تسلیم کاملتر و تمامتر باشد، ایمان بیشتر و
قویتر میگردد و در واقع «ترس و حزن» که دو عامل اصلی ناامنی هستند،
از او دور میشود
«بَلى مَن أَسلَمَ وَجهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحسِنٌ فَلَهُ
أَجرُهُ عِندَ رَبِّهِ وَ لا خَوفٌ عَلَيهِم وَ لا هُم
يَحزَنُونَ» (البقره - 112)
ترجمه: آرى، كسى كه روى خود را تسليم خدا كند و نيكوكار باشد، پاداش او
نزد پروردگارش ثابت است نه ترسى بر آنهاست و نه غمگين مىشوند
بدیهی است که مقدمهی تسلیم از روی اختیار و انتخاب، «شناخت» است آدمی
تا چیزی را نشناسد، نه آن را قبول میکند و نه آن را نفی مینماید لذا
امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیهالسلام که باب علم نبوی (ص) است
میفرماید:
«اول الدین معرفته – آغاز و ابتدای دین، شناخت و معرفت اوست» - نهج
البلاغه، خطبهی اول
البته در باب شناخت و معرفت به خداوند متعال مطالب و لطایف بسیار است
شخصی از امام صادق (ع) سؤال کرد: چگونه خداوند متعال را بشناسیم؟ ایشان
فرمودند: شما نمیتوانید او را بشناسید! پرسید: پس چه؟ فرمود: اوست که
خود، خودش را به شما معرفی میکند سؤال کرد: پس تکلیف ما چیست؟ فرمود:
بدان شناسایی ایمان بیاورید (اصول کافی، ج1 – کتاب التوحید)
آری، ما هیچ چیزی که وجودش بزرگتر از ظرفیت وجودی ما باشد را
نمیتوانیم شناخته و درک کنیم، چه رسد به وجود و هستی مطلق و سبحان
«لا تُدرِكُهُ الأَبصارُ وَ هُوَ يُدرِكُ الأَبصارَ وَ هُوَ
اللَّطيفُ الخَبيرُ» (الأنعام - 103)
ترجمه: چشمها او را نمىبينند (بصیرتها او را درک نمیکنند)، ولى او
همه چشمها را مىبيند و او بخشنده (انواع نعمتها، و با خبر از دقايق
موجودات،) و آگاه (از همه) چيز است
لذا او خودش را در همه جا و توسط همهی مخلوقاتش به ما معرفی کرده است
و کافی است که ما کتمان نکرده و به آن شناسایی ایمان آوریم و کافیست که
دادهی او را از دست ندهیم و نگهداریم تا به خودش مسترد نماییم
اما، شناخت تنها کافی نیست ابلیس هم خدا را میشناخت و با او گفتگو هم
کرد بلعم و باعور و حتی فرعون هم خدا را میشناختند و همهی کفار نیز
(اگر لحظهای درنگ و تأمل کنند) او را میشناسند:
«قُل مَن يَرزُقُكُم مِنَ السَّماءِ وَ الأَرضِ أَمَّن يَملِكُ
السَّمعَ وَ الأَبصارَ وَ مَن يُخرِجُ الحَيَّ مِنَ المَيِّتِ
وَ يُخرِجُ المَيِّتَ مِنَ الحَيِّ وَ مَن يُدَبِّرُ الأَمرَ
فَسَيَقُولُونَ اللَّهُ فَقُل أَ فَلا تَتَّقُونَ» (یونس - 31)
ترجمه: بگو: «چه كسى شما را از آسمان و زمين روزى مىدهد؟ يا چه كسى
مالك (و خالق) گوش و چشمهاست؟ و چه كسى زنده را از مرده، و مرده را از
زنده بيرون مىآورد؟ و چه كسى امور (جهان) را تدبير مىكند؟» به زودى
(در پاسخ) مىگويند: «خدا»، بگو: «پس چرا تقوا پيشه نمىكنيد» (و از
خدا نمىترسيد)؟!
پس همه میشناسند، اما ایمان نمیآورند چرا که محبتی بین آنها و معبود
حاصل نمیشود ریشه محبت است این محبت است که عامل حرکت، ارتباط، پذیرش
و میگردد
خداوند کریم، عاشق ماست که اگر نبود، ما را خلق نمیکرد و یا دست کم
انسان – که بالقوه خلیفهی خداست – نمیآفرید، اما بر ماست که اجازه
دهیم و تلاش کنیم که این عشق الهی در قلبمان متجلی گردد
تجلی عشق الهی، مستلزم عشق و محبت متقابل است عشق، دوست داشتن متعارف
ظاهری نیست بلکه معشوق همیشه هدف است و انسان سعی دارد به سوی هدف
«معشوق» حرکت کند، برود تا به دیدار او نایل گردد
در این مرحله است که پاسخ بخش دوم سؤال مطرح میشود: «چه کنیم»؟ یا
همان چه باید کردها و چه نباید کردها
خداوندا! من تو را دوست دارم، محب تو هستم، تو را هدف قرار دادهام و
مترصدم تا به سویت حرکت کنم و به لقای تو رسم اما من که نمیدانم چه
باید بکنم؟ دستور العمل، همراه با بلد راه میخواهم در اینجا ندا
میرسد:
«قُل إِن كُنتُم تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُوني يُحبِبكُمُ
اللَّهُ وَ يَغفِر لَكُم ذُنُوبَكُم وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ»
(آل عمران -31)
ترجمه: بگو: «اگر خدا را دوست مىداريد، از من پيروى كنيد! تا خدا
(نيز) شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشد و خدا آمرزنده مهربان
است»
پس، تنها راه تقویت اسلام و ایمان، اطاعت از رسول گرامی (ص) در همهی
اوامر و نواهی است چرا که او فرستادهی خداست و سخن او، همان سخن
خداوند متعال است که برای هدایت «من و ما» بیان میشود:
«وَ مَا يَنطِقُ عَنِ الهوَى * إِن هُوَ إِلَّا وَحىٌ يُوحَى»
(النجم – 3و4)
ترجمه: و هرگز از روى هواى نفس سخن نمىگويد * آن چه مىگويد چيزى جز
وحىای كه بر او نازل شده نيست!
محبت و عشق «ایمان» به واسطهی معرفت و اطاعت تقویت و مستحکم میگردد و
این معرفت و اطاعت محقق نخواهد شد مگر آن که خود او، خود را به ما
بشناساند و دستورالعملهای لازم (یا همان خوشایندهای محبوب) جهت قرب و
نزدیکی را به ما بیان داشته و بیاموزد که به آن «هدایت» اطلاق میگردد
و او نیز امر هدایت را توسط نبیاکرم (ص) و ائمهی اطهار (ع) به انجام
رسانده و مکرر تأکید به اطاعت از آنها نموده است:
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا
الرَّسُولَ وَ أُولِي الأَمرِ مِنكُم فَإِن تَنازَعتُم في شَيْءٍ
فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِن كُنتُم تُؤمِنُونَ
بِاللَّهِ وَ اليَومِ الآخِرِ ذلِكَ خَيرٌ وَ أَحسَنُ تَويلاً»
(النساء - 59)
ترجمه: اى كسانى كه ايمان آوردهايد! اطاعت كنيد خدا را! و اطاعت كنيد
پيامبر خدا و اولو الأمر [اوصياى پيامبر] را! و هر گاه در چيزى نزاع
داشتيد، آن را به خدا و پيامبر بازگردانيد (و از آنها داورى بطلبيد)،
اگر به خدا و روز رستاخيز ايمان داريد! اين (كار) براى شما بهتر، و
عاقبت و پايانش نيكوتر است
پس، شاخص حق و ناحق بودن نیز معلوم شد که تطبیق به قرآن و سنت رسول و
اهل بیت (ع) اوست و نتیجه آن که همه چیز در «عشق و محبت» خلاصه میگردد
و معشوق با عاشق خود سر و کار دارد و نه با دیگران که عاشق و به دنبال
معشوقهای دیگری (دنیا و مظاهرش) هستند لذا در کلام وحی حتی به مؤمنین
میفرماید که مواظب خود باشید، اگر در محبت شما خدشهای وارد شود،
خداوند به سرعت محبوبین خود را جایگزین شما میکند
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا مَن يَرتَدَّ مِنكُم عَن دينِهِ فَسَوفَ
يَتِي اللَّهُ بِقَومٍ يُحِبُّهُم وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى
المُؤمِنينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الكافِرينَ يُجاهِدُونَ في سَبيلِ
اللَّهِ وَ لا يَخافُونَ لَومَةَ لائِمٍ ذلِكَ فَضلُ اللَّهِ يُؤتيهِ
مَن يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ» (المائده - 54)
ترجمه: اى كسانى كه ايمان آوردهايد! هر كس از شما، از آيين خود
بازگردد، (به خدا زيانى نمىرساند، [بلکه] خداوند به زودی جمعيّتى را
مىآورد كه آنها را دوست دارد و آنان (نيز) او را دوست دارند، در برابر
مؤمنان متواضع، و در برابر كافران سرسخت و نيرومندند، آنها در راه خدا
جهاد مىكنند، و از سرزنش هيچ ملامتگرى هراسى ندارند اين، فضل خداست
كه به هر كس بخواهد (و شايسته ببيند) مىدهد و (فضل) خدا وسيع، و
خداوند داناست
پس، شرط باقی ماندن در محبت و عشق (ایمان)، دینداری است که والاترین
نمود و بارزترین مشخصهی آن، تواضع در مقابل مؤمنین و سرسختی در مقابل
دشمنان خداوند کریم است و سپس یاد مستمر معشوق که در ارتباط، راز و
نیاز و عبادات که سرآمد آنها نماز و سجده است تجلی مییابد:
«مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى
الكُفَّارِ رُحَماءُ بَينَهُم تَراهُم رُكَّعاً سُجَّداً يَبتَغُونَ
فَضلاً مِنَ اللَّهِ وَ رِضواناً سيماهُم في وُجُوهِهِم مِن أَثَرِ
السُّجُودِ ذلِكَ مَثَلُهُم فِي التَّوراةِ وَ مَثَلُهُم فِي الإِنجيلِ
كَزَرعٍ أَخرَجَ شَطأَهُ فَآزَرَهُ فَاستَغلَظَ فَاستَوى عَلى
سُوقِهِ يُعجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغيظَ بِهِمُ الكُفَّارَ وَعَدَ
اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنهُم مَغفِرَةً
وَ أَجراً عَظيماً» (الفتح - 29)
ترجمه: محمّد (ص) فرستاده خداست و كسانى كه با او هستند در برابر كفّار
سرسخت و شديد، و در ميان خود مهربانند، پيوسته آنها را در حال ركوع و
سجود مىبينى در حالى كه همواره فضل خدا و رضاى او را مىطلبند نشانهی
آنها در صورتشان از اثر سجده نمايان است اين توصيف آنان در تورات و
توصيف آنان در انجيل است، همانند زراعتى كه جوانههاى خود را خارج
ساخته، سپس به تقويت آن پرداخته تا محكم شده و بر پاى خود ايستاده است
و به قدرى نموّ و رشد كرده كه زارعان را به شگفتى وامىدارد! اين براى
آن است كه كافران را به خشم آورد (ولى) كسانى از آنها را كه ايمان
آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند، خداوند وعده آمرزش و اجر عظيم
داده است
اللهم وفقنا بحق محمد و آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین
x-shobhecom |