بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس  صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک Instagram

 

اعتقادی/شبهه32

ش (تهران): چگونه می‌شود با معجزاتی که انبیاء در گذشته‌ آورده‌اند، وجود خداوند را به عصر علم‌زده و مدعی امروز اثبات کرد؟


منکرین و معاندین گاهی [یا بهتر بگوییم اغلب] سعی دارند شبهه را با خلط مبحث القا کنند! لذا ما باید بصیر و دقیق باشیم. باید دقت نماییم که حصول هر شناختی ابزاری و راه‌کاری دارد. راه شناخت خدا، معجزات انبیای او نیست. معجزاتی که انبیای او آورده‌اند، یا در واقع معجزاتی که او توسط انبیایش به بشر ارائه داده است، برای اطمینان به نبوت آنان است و نه برای اثبات وجود خدا.

الف – مسئله‌ی «نبوت»، پس از «توحید» مطرح است. پس اگر کسی به خدا ایمان نیاورده، موضوع نبوت نبی و معجزاتش نمی‌تواند برای او مطرح باشد. لذا حتی کافرینی که با چشم مادی معجزات را می‌دیدند، می‌گفتند: «این یک سحر آشکار است» و باز هم به نبوت ایمان نمی‌آوردند، چرا که اصلاً خدایی را باور نداشتند که پیامبر و فرستاده‌ی او را باور کنند.

ب – بحث «وجود و عدم» یک مقوله‌ی عقلی است. لذا نه با حس و امور و ابزار حسی اثبات می‌شود و نه نفی می‌گردد. به همین دلیل است که می‌گوییم: یک ماده‌گرا «ماتریالیسم» و یک معتقد به منحصر بودن ابزار «تجربه» برای شناخت، نه می‌تواند راجع به بودن خالقی برای عالم سخن بگوید و نه نبودنش.

ج – این «عقل» است که باید پاسخ‌های عقلی را راجع به امکان پیدایش عالم هستی، بدون وجود «هستی» یا همان خدا بدهد و نه معجزات انبیای الهی. به عنوان مثال: این عقل است که باید بین گرویدن به بدیهیات عقلی مانند قوانین علیت، حدوث، حرکت، نظم ... از یک سو، و خرافات یا فرضیه‌های اثبات نشده (خرافات مدرن) در پیدایش بی‌سبب حتی یک ماده، چه رسد به عالم هستی،‌ بدون آن که حتی یک نمونه‌ی جزئی داشته باشد، یکی را بپذیرد. و «عقل» حتماً و یقیناً آن چه را منطبق با بدیهیات خودش هست می‌پذیرد. مگر آن که کسی عقل را تعطیل اعلام کند. [چنان چه بسیاری از فرضیه‌سازان و نظریه‌پردازان مدرن امروزی، به اعلام تعطیلی و بی‌اعتباری عقل می‌کوشند]. این گروه که نام خود را «دانشمند» نیز گذاشته‌اند، سعی دارند «حدس و گمان و ظن» خود را تحت عنوان «فرضیه و نظریه» علمی جلوه دهند و هر سخن عقلانی را غیر علمی بخوانند! در حالی که «ظن و گمان» هیچ گاه جای علم را نمی‌گیرد.

«وَ ما لَهُم بِهِ مِن عِلمٍ إِن يَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ إِنَّ الظَّنَّ لا يُغني‏ مِنَ الحَقِّ شَيئاً» (النجم - 28)

ترجمه: و هيچ دليلى علمى بر گفته خود ندارند، و [لذا] جز خيال و گمان را تبعیت نمى‏كنند، در حالى كه خيال و گمان، به هیچ وجه کفایت از حق نمی‌کند. (هيچ دردى را دوا ننموده، در تشخيص حق جاى علم را نمى‏گيرد.)

د – چرا «عقل» در حالی که تصریح دارد که هیچ چیزی به خودی خود به وجود نمی‌آید و دانشمندان تجربی نیز تا کنون نتوانستند پیدایش خود به خودی حتی یک عنصر (اگر چه نظم موجود در یک اتاق کوچک) را تثبیت کنند، وجود «علت غایی» و «محدث» برای حادث را نپذیرد، اما خرافه‌ی «بیگ بنگ اولیه» یا خلقت تصادفی را بپذیرد؟! عقل هیچ‌گاه چنین حکمی نمی‌دهد.

ھ – در عین حال اگر کسی برای اثبات وجود خدا نیاز به معجزه دارد، باید دقت کند که ذره به ذره‌ی این عالم هستی، معجزه است، چرا که دیگران حتی از به وجود آوردن یک پشه و مگس هم عاجز هستند، چه رسد به عالم هستی با این همه اجزا و عناصر مادی و غیر مادی‌ و روابط و تأثیر و تأثر آنها بر یک دیگر! چنان چه خداوند متعال خود به جمیع انسان‌های همه اعصار می‌فرماید:

«يا أَيُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاستَمِعُوا لَهُ إِنَّ الَّذينَ تَدعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ لَن يَخلُقُوا ذُباباً وَ لَوِ اجتَمَعُوا لَهُ وَ إِن يَسلُبهُمُ الذُّبابُ شَيئاً لا يَستَنقِذُوهُ مِنهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَ المَطلُوبُ» (الحج - 73)

ترجمه: اى مردم! مثلى زده شده، به آن گوش کنید: آن كسانى را كه به غیر از خدا مى‏خوانيد، هرگز مگسى خلق نكنند و گر چه در اين باب همكارى كنند و اگر مگسى چيزى از آنها بربايد نمى‏توانند از او باز بستانند، (در این امر) طالب و مطلوب هر دو ناتوانند. (یعنی نه می‌توانند و نه اصلاً شدنی است.)

و – در خصوص «علم» به تعبیر «علوم تجربی» و نیز علم‌زدگی نیز دقت شود که حال بشر کافر این گونه است که تا به یک اکتشاف علمی می‌رسد (کسی علم را به وجود نمی‌آورد، بلکه انسان فقط علمی که از سوی علیم تجلی یافته است را کشف می‌کند)، می‌خواهد زود خدا را نفی کند؟! این بشر «بی عقل» همین که به چند فرمول راجع به قانون جاذبه یا نسبت یا کوآنتوم یا ... دسترسی می‌یابد، به خود غره شده و با فرحناکی شدید از این که چیزی یاد گرفته، زود به جنگ خدا [که او و همه چیز را خلق کرده] می‌رود! در حالی که دانسته‌های او نیز در مقابل ندانسته‌هایش هیچ است:

«فَلَمَّا جاءَتهُم رُسُلُهُم بِالبَيِّناتِ فَرِحُوا بِما عِندَهُم مِنَ العِلمِ وَ حاقَ بِهِم ما كانُوا بِهِ يَستَهزِؤُنَ» (غافر - 83)

ترجمه: پس هنگامی که رسولانشان با بینه‌ها [دلایل روشن] به سویشان می‌آمدند، به چیزی از علم که نزدشان بود خوشنود و فرحناک بودند و (مسخره می‌کردند و در نتیجه) اثر استهزایشان، گریبانشان را گرفت.

متأسفانه زود فرحناک و غره شدن، است. لذا خداوند کریم در مورد این مخلوق خود می‌فرماید: با این که از یک نطفه خلقش کردم - یعنی اگر لحظه‌ای تعقل کند می‌یابد که اولاً چگونه خلق شده و ثانیاً چیزی نیست - اما به محض این که به قول معروف کمی دست راست و چپش را می‌شناسد، با من که خالق او و همه چیز هستم دشمنی می‌کند‌(؟!)

«أَ وَ لَم يَرَ الإِنسانُ أَنَّا خَلَقناهُ مِن نُطفَةٍ فَإِذا هُوَ خَصيمٌ مُبينٌ» (یس - 77)

ترجمه: مگر انسان نمى‏بيند كه ما او را از نطفه‏اى آفريديم؟ چطور با وجود اين دشمنى آشكار شده است‏.

پس، معجزات انبیای الهی برای اثبات نبوت خودشان است و ذره به ذره‌ی عالم هستی نیز معجزه‌ای برای اثبات وجود «هستی‌بخش» و خالق کریم و متعال است.

 x-shobhe.com

بازگشت به صفحه ی شبهات اعتقادی

 
 Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved