اگر پیامبر اکرم (ص) معصوم بود و هیچ گناهی
از او سر نمیزد، پس چرا روزی هفتاد بار استغقار مینمود و
فرمود:«إِنَّهُ لَيُغانُ عَليٰ قَلبي وَ إِنّي لَاَستَغفِرُاللهَ
بِالنَّهارِ سَبعينَ مَرَّة– به درستی که قلب من زنگارآلود میگردد
[از این رو] در هر روز هفتاد بار از خدا طلب مغفرت میکنم»؟!
پیشتر توضیح داده شد که طلب مغفرت به معنای آمرزش معصیت و
نافرمانی نیست، بلکه به معنای پوشاندن، سرپوش گذاشتن و ناپدید کردن
است، لذا ضرورتی ندارد فقط کسانی که مرتکب معصیت و نافرمانی شدند، طلب
مغفرت کنند.
زنگار قلب نیز حتماً معلول معصیت و نافرمانی نیست. بلکه حوادث و
اتفاقات بسیاری قلب انسان را مکدر مینماید. به عنوان مثال فرض
بفرمایید که کسی (آن هم در حد کمال ایشان) دقایقی مستقیم با خدا، معبود
و محبوبش راز و نیاز میکند و دقایق دیگری را – به خاطر حضور در دنیا و
انجام تکالیف و وظایف – به امور دیگری از جمله مصاحبت با کفار، مشرکین،
منافقین و ... مشغول میگردد. هر چند این امور را هم به امر خدا و برای
خدا انجام دهد و همه عبادت باشد، باز حالت قلب به هنگام راز و نیاز
مستقیم با خدا و یا دریافت وحی، با حالت قلب به هنگام مواجه با شرک،
کفر، جهل، عناد و لجاج برخی از مردم و هم چنین جنگ، صلح، پیروزی، شکست،
شنیدن خبر خوشحال کننده و یا تأسف و تأثرآور یکسان نیست و بدیهی است
که هر کدام آثاری بر قلب میگذارد که الزاماً آن آثار، گناه و معصیت
نیست. لذا ایشان روزی هفتاد بار استغفار مینمودند، یعنی از حق تعالی
مسئلت مینمودند که تمامی آثاری که قلب را زنگارآلود میکند را بپوشاند
و ناپدید گرداند.
x-shobhe.com |