بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس  صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک Instagram

 

اعتقادی/شبهه103

ش: برهان نظم در نهایت اثبات نظم می‌کند و نه هیچ از صفات خداوند را، پس برهان کارآمدی برای اثبات وجود خدا نیست.

برهان نظم، پاسخگوی بسیاری از سؤالات عقل به ویژه در مبحث «هستی‌شناسی» و اثبات وجود خداوند متعال می‌باشد و به همین دلیل اندیشه‌‌های مادی بسیار سعی کردند که مدعی شوند در دنیا بی‌نظمی و آشوب هم وجود دارد. اما پس از این که نتوانستند هیچ نمونه‌ی عینی و یا دلیل و حجت عقلی برای آن بیاورند، سعی دارند چنین القاء کنند که به فرض عالم از «نظم» برخوردار باشد، با این برهان فقط همان وجود «نظم» ثابت می‌شود و نه هیچ مطلب دیگری. در حالی که چنین نیست.

الف – این ادعا مثل این می‌ماند که کسی بگوید: ما اگر با چشم خود ببینیم که غذایی روی میز قرار دارد، فقط به ما اثبات می‌شود که «غذایی روی میز قرار دارد نه هیچ چیز دیگری!» در صورتی که او نخواسته است در این مورد فکر خود را تعمیم دهد. بالاخره وقتی غذا روی میز قرار دارد، معلوم است که آن غذا تهیه کننده هم داشته و مواد آن نیز حاضر بوده و وسیله‌ای برای پختن نیز وجود داشته و ... .

ب – برهان نظم نیز همین قاعده است. اولین مطلبی که برهان نظم به اثبات می‌رساند، وجود «ناظم» است. چرا که عقل گواهی می‌دهد هیچ نظمی در هیچ کجای عالم، به صورت خود به خودی، اتفاقی و تصادفی به وجود نمی‌آید که اگر چنین بود، هیچ قانون و قاعده‌ی ثابتی وجود نداشت و هیچ علمی هم کشف نمی‌شد (و اساساً بی‌نظمی حاکم می‌گشت).

ب/1: هر نظمی معرفی هدف نظام خود نیز هست. چرا که نظم یعنی «رابطه منطقی بین اجزاء برای تحقق هدفی معین». پس مثلاً برای پیدایش آب اکسیژن و ئیدروژن در نظم و اندازه‌های معینی با هم ترکیب می‌گردند و ... . لذا اگر شما نظم یک خودرو را مشاهده کنید – بدون این که ناظم را دیده و با او صحبت کنید – به هدف او از ایجاد این نظم (ارتباط منطقی بین اجزاء) نیز پی‌می‌برید و متوجه می‌شوید که این مجموعه‌ی منظم برای نقل و انتقال است – برای سرعت در نقل و انتقال است – برای نقل و انتقال انسان و یا اشیای کوچک است – برای بلند کردن اشیای سنگین (جر ثقیل) است – برای نقل و انتقال بیمار (آمبولانس) است و ... .

پس نظم عالم هستی، نه فقط نشان می‌دهد که ناظمی دارد، بلکه عدم سکون و حرکت عالم نیز نشان می‌دهد که «از مبدئی آمده و به سوی هدفی می‌رود». مبدأ حتماً «هستی» بوده، چرا که از مبدأ نیستی چیز یا حرکتی به وجود نمی‌آید، و حرکت نیز به سوی «شدن» است که آن نیز همان هستی است. هستی هم نقص یا دوئیت بر نمی‌دارد. هستی، هستی است و محض و کمال مطلق است. پس، همه از همان مبدأ هستی آمده‌اند و به سویش بر می گردند. «انا لله و انا الیه راجعون».

ب/2: نظم معرف بسیاری از صفات یا بهتر بگوییم اسماء (نشانه‌های) ناظم است. به عنوان مثال با دیدن همان نظم خودرو، بدون این که ناظم را بشناسیم، پی می‌بریم که او از علم مکانیک و هم چنین طراحی برخوردار بوده است، پس «عالم» است. از ایجاد این نظم هدف داشته، پس «حکیم» است. از قدرت ساخت آن چه در نظر داشته برخوردار بوده، پس «قادر» است و ... .

با مشاهده‌ی نظم عالم هستی نیز نه تنها در می‌بابیم که یقیناً ناظمی که خلقت را به نظم در آورده وجود داشته است، بلکه نظر به استمرار خلقت و نظم می‌فهمیم که ناظم بوده و هست (حی است). یقیناً قبل از ایجاد این نظم، خودش بوده که توانسته این نظم را ایجاد کند، پس حادث نیست و ازلی است. نظم عالم هدفدار است، پس او «حکیم» مطلق است. سرتاسر خلقت تجلی علم است، پس او «علیم» است. خلقت زیباست، پس او «جمیل» است. خلق عالم قدرت می‌خواهد، پس او «قادر» است. رحمت می‌خواهد، پس «رحمان» است. در این عالم نظم، جود و کرم و لطف و قهر وجود دارد، پس او «جواد»، «کریم»، «لطیف»، «قاهر» و ... است. و اینها همه اسما و نشانه‌های آن ناظم و خالق کل جهان است، که ما به آن «الله» می‌گوییم، دیگری خدا، دیگری God، دیگری Got و ... .

لذا در می‌یابیم که «برهان نظم» از دلایل محکم توحیدی است.

x-shobhhe.com

بازگشت به صفحه ی شبهات اعتقادی

 
 Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved