بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس  صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک Instagram

 

اقتصادی/شبهه7

از من که مطیع ولایت فقیه هستم می‌پرسند: مقام معظم رهبری چندین بار (مثل تغییر وزیر اطلاعات) دخالت مستقیم کردند تا جلوی آسیب و انحراف را بگیرند، آیا نمی‌توانند که در این مشکلات اقتصادی که کمر مردم را شکسته نیز دخالت مستقیم کنند؟ پاسخ چیست؟

به حکم شرع، عقل و قانون اساسی، وظیفه امام و رهبر تبیین و رهبری سیاست‌های کلی نظام است و نه مدیریت اجرایی کشور. یعنی قرار نیست که دولت، مجلس، سازمان‌ها، نهادها، ارگان‌ها را تعطیل نموده و خود به جای آنها مدیریت اجرایی نمایند. و چنان چه خود تصریح نمودند: «‌مسئولين در بخش‌هاى مختلف، مسئوليت‌هاى مشخصى دارند. در بخش اقتصادى، در بخش سياسى، در بخش ديپلماسى، نمايندگان مجلس در بخش‌هاى خودشان، مسئولان قوه‌ى قضائيه در بخش خودشان، مسئوليت‌هاى مشخصى دارند. در همه‌ى اينها رهبرى نه ميتواند دخالت كند، نه حق دارد دخالت كند، نه قادر است دخالت كند؛ اصلاً امكان ندارد. خيلى از تصميم‌هاى اقتصادى ممكن است گرفته شود، رهبرى قبول هم نداشته باشد، اما دخالت نمی‌كند؛ مسئولينى دارد، مسئولينش بايد عمل كنند. بله، آنجائى كه اتخاذ يك سياستى منتهى خواهد شد به كج شدن راه انقلاب، رهبرى مسئوليت پيدا می‌كند.»

اما در خصوص مقایسه دخالت در تغییر یک وزیر با شرایط حاد اقتصادی، باید به چند نکته مهم نیز توجه نمود:

الف – گاه ممکن است تصمیمی کاملاً فردی و یا در نهایت از سوی چند نماینده مجلس، به خاطر توجه به مهماتی و عدم توجه به توابع آن و یا شرایط جانبی دیگری که پس از تصمیم به متن آمده و تأثیرگذار می‌شوند در حال اتخاذ باشد و به ضرر یا خلاف مصالح کلی نظام باشد و با یک تذکر، ارشاد یا دستور صریح «امام و ولیّ فقیه» از یک سو و تجدید نظر فرد مسئول (مثل رئیس جمهور) یا نمایندگان از سوی دیگر، آن تصمیم عملی نگردیده و مشکل بر طرف گردد. اما گاهی مشکل به گونه‌ای است که نه با دستور مرتفع می‌شود و نه با تصمیم فرد یا جمع و چه بسا سیر حرکت سکان‌هایی داشته باشد که نه در اختیار رهبری باشد و نه دولت و نه مجلس.

ب – از جمله این امور، «مشکلات اقتصادی» است. دشمنان در تحرکات ضد تبلیغی (جنگ نرم) تلاش می‌کنند تا القا کنند که هر چه مشکل است به خاطر رهبری، دولت، مجلس و کلاً جمهوری اسلامی و نحوه‌ی مدیریت آن است، تا این مشکلات کمرشکن موجب دلسردی، ناامیدی، زدگی و در نهایت عدم پشتیبانی ملت گردد. و حال آن که اصلاً چنین نیست. مگر اقتصاد امریکا، آلمان، فرانسه، انگلیس، ایتالیا، یونان، پرتغال، اسپانیا (کلاً اتحادیه اروپا) را نیز نظام جمهوری اسلامی ایران هدایت و اداره می‌کند که دچار این مشکلات روزافزون و مهلک شده‌اند؟! یا مگر جمهوری اسلامی ایران تافته‌ی جدا بافته یا حلقه‌ی مستقل و منفکی از اقتصاد جهانی است که اگر دنیا نیز زیر و رو شد، هیچ اثر و آسیبی به اقتصاد این کشور نرساند؟! چرا باید اجازه دهیم به ما چنین القا کنند که حتی اگر اقتصاد امریکا با آن قدرت جهانی‌اش و اقتصاد آلمان، فرانسه و ژاپن، با آن همه تکنولوژی پیشرفته در هر صنعتی نیز سقوط کرد، نباید بر اقتصاد ایران هیچ تأثیری بگذارد؟! مگر ما به لحاظ اقتصادی، ارزش پولی، تولید، صنعت، کشاورزی، بانکداری و ...، در چه جایگاهی بوده یا هستیم که رکود اقتصادی و پولی در سطح جهان بر اقتصاد ما هیچ تأثیری نگذارد؟ حال در چنین شرایطی از رهبری چه انتظاری می‌رود؟ در چه امری می‌توانند دخالت کنند که نمی‌کنند؟ مثلاً اگر بفرمایند: ای اقتصاد ایران تو همیشه قدرتمند باقی بمان، کار درست و تمام می‌شود؟!

ج – از سوی دیگر اقتصاد جمهوری اسلامی ایران با معضل بزرگ‌تری به نام «تحریم اقتصادی» مواجه است. مردم عادی دو کلمه به نام «تحریم اقتصادی» می‌شنوند و شاید از ابعاد و آثار آن خبر نداشته باشند و مثلاً گمان نمایند که فقط مشکل این است که کشوری به ما کالا نمی‌فروشد! هر چند که در چرخه‌ی به هم پیوسته اقتصاد و صنعت جهان، همین امر نیز آثار سوء کمی ندارد. چنان چه شاهدید حتی یک قطعه کوچک هواپیمای مسافربری، یا دارو، یا کالاهای حیاتی مردم را نمی‌فروشند و به رغم مغایرت با قوانین حقوق بشر و نیز کنوانسیون‌های بین‌المللی با صراحت و وقاحت تمام اعلام می‌کنند: «متأسفیم که مجبوریم بر ملت ایران نیز فشار بیاوریم». امروز یک هواپیمای مسافربری ما که به کشوری عزیمت می‌کند، جهت تأمین سوخت بازگشت با مشکلات عدیده‌ای مواجه می‌گردد و باید سفرها و فرودهای ثالثی داشته باشد، چرا که بر خلاف همه قوانین بین المللی، در فرودگاه آن کشور سوختش را تأمین نمی‌کنند. آیا می‌دانیم همین یک امر (نمونه از ده‌ها هزار مسئله‌ی دیگر) چه هزینه و مشکلاتی را بر نظام و مردم تحمیل می‌کند؟

د – اما در عین حال قابل انکار یا کتمان نیست که برخی از مشکلات نیز از سوء مدیریت داخلی و یا جنگ احزاب، قدرت‌ها، سرمایه‌داران و یا حتی مردم ناشی می‌گردد. به عنوان مثال: سوء تدبیر در قانونگذاری‌ها، اختصاص و تصویب بودجه در مجلس، دخالت‌های بی‌جای قوه مقننه در امور اجرایی به خاطر برخورداری از قدرت اقتصادی و یا اختلاف سیاسی، خطای تصمیم‌گیری یا سوء مدیریتی دولت ... و از همه آنها مهم‌تر مردم که نقش عمده‌ای در بازار عرضه و تقاضا و بالتبع کمبود و یا رشد قیمت را ایفا می‌نمایند. مثلاً وقتی به ناگاه در یک کشور بیش از ده میلیون نفر صراف می‌شوند و حتی خانه و ماشین را می‌فروشند تا دلار یا سکه بخرند، معلوم است چه می‌شود؟ اگر هیچ بحرانی هم نباشد، با این تقاضا قیمت سکه یا دلار دست کم دو یا سه برابر می‌شود! بدیهی است که این فشار تقاضا، هم معادلات دولتی را به هم می‌ریزد و هم طمع سرمایه داران کلان را مضاعف می‌نماید و هم ... . حالا رهبر چه کند؟

د/1 – در عین حال اگر مطلبی رسانه‌ای نشد، دلیل بر این نیست که اتفاق نیافتاده باشد. از کجا می‌دانیم که آیا مقام معظم رهبری تا کنون چه جلسات با مسئولین ذیربط منعقد کرده‌اند، چه دستوراتی صادر نموده‌اند، چه گوشزدها و تذکراتی داده‌اند و چقدر از آنها مطاع و مورد توجه منتخبین خود ما ملت در دولت و مجلس واقع شده است؟! خود ایشان تصریح دارند که جلسات و تذکرات بسیاری دارند که اغلب آنها نیازی به رسانه‌ای شدن ندارد.

د/2 – مشکلات اقتصادی، رشد یا رکود اقتصاد، افزایش یا کاهش قیمت‌ها یا ایجاد اشتغال نیز نه با دخالت مسقتیم و دستور محقق می‌گردد و نه محدود به نرخ کالا یا ارز و طلا و مسائل روز است. به عنوان مثال: به رغم تمامی مشکلات در سطح جهان و مشکلات عمدی، سهوی، اجباری یا اختیاری اقتصادی، هسته‌ای شدن ایران که نقش مهمی در سیاست و اقتصاد امروز و فردایش دارد، دستآوردی است که فقط با دخالت مستقیم مقام معظم رهبری به نتیجه رسیده است، وگرنه در همان زمان دولت خاتمی که با ذلت تمام عقب نشینی کرده و باج می‌دادیم، کار تمام شده بود. خوب این امری بود که در خط و سیاست‌های کلی نظام و سرنوشت کشور تأثیر مسقتیم داشت.

«امام خامنه‌ای: ... یک روزی بود که اینها حاضر نبودند پنج عدد سانتریفیوژ را تحمل کنند. مسئولین گفتگو و مذاکره‏ی با اروپا (دوره خاتمی) حاضر شده بودند بیست تا سانتریفیوژ را نگه دارند آنها گفته بودند نمی‌شود؛ گفته بودند پس لااقل پنج تا. گفته بودند نمی‌شود؛ اگر می‌گفتند: یکی، باز هم می‌گفتند نمی‌شود. امروز سه هزار تا سانتریفیوژ دارد کار می‌کند»

و امروز این تعداد به بیش از 11 هزار سانتریفیوژ رسیده است و این دستآورد مدیون و مرهون دخالت مستقیم ایشان است. یا هم چنین تبیین، تدوین و پیگیری جهت تحقق سند چشم‌انداز به رغم تمامی این مشکلات، یا قرار گرفتن ایران در رده‌ی هفدهم رشد اقتصاد جهانی در کنار ده‌ها کشور اروپایی یا آسیایی که هیچ یک از مشکلات ما را ندارند، همه به خاطر هدایت و نیز اگر لازم شد دخالت مستقیم یا غیر مستقیم مقام معظم رهبری می‌باشد.

پس، کار و حتی توان رهبری این نیست که مثلاً دستور دهد مرغ ارزان شود یا ارز گران نشود ... و به محض دستور یا دخالت بشود.

 منبع: x-shobhe.com

بازگشت به صفحه ی شبهات اقتصادی

 
 Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved