آیا در فقه اهل سنت فتوایی برای کشتن شیعیان
وجود دارد؟ در وهابیت چطور؟ آیا اساساً برای این که اگر هفت شیعه را
بکشند به بهشت میروند فتوا دارند؟
![](Image/92.jpg)
ابتدا باید چه در عرصهی مباحث اعتقادی و
نظری و چه در عرصهی فقه و احکام، بین «وهابیت» و «اهل سنّت» تفکیک
قایل شد، چرا که وهابیت اصلاً یک مذهب نیست، بلکه یک فرقه، یک حزب یا
بهتر بگوییم یک تشکیلاتی است که توسط انگلیس و فراماسون، به سرکردگی
محمد بن عبدالوهاب بن سلیمان نجدی (1115 – 1206) پایهگزاری شد و با
ایجاد اتحاد بین این تشکیلات و حکومت سعودی و کشتارهای بسیار وحشتناک
از شیعه و سنّی، (درست مثل سلفیها، تکفیریها، داعشیهای امروز)، بر
شبه جزیره عربستان سلطه یافت. و این نحوهی سلطه کاملاً شبیه و منطبق
با شیوه عملکرد و نحوهی سلطه صهیونیسم در فلسطین و پایهگزاری اسرائیل
غاصب میباشد. یعنی یک الگوی واحد انگلیسی است که در هر زمان و هر کجا
که لازم باشد، به اجرا در میآید.
الف - وهابیها به لحاظ مباحث اعتقادی خود را پیرو نظرات ابن تیمیه
میدانند، نظراتی که بیشتر شبیه نظرات یهود و نصاری (به ویژه در توحید)
است و از دیدگاه تشیع و تسنن مردود اعلام شده است. به لحاظ فقهی نیز
خود را تابع مذهب حنبلی میدانند، هر چند که مذاهب دیگر را رد نمیکنند
و البته از فتاوای او نیز کاملاً پیروی نمیکنند، بلکه هر چه سیاستشان
حکم کند و یا انگلیس دستور دهد را به نام دین بیان میکنند. چنان چه
برای نگهداشتن تروریستها در اردوگاهها و میادین عملیاتی، حتی فتوای
ازدواج با محارم را صادر کردند.
ب – در تشیع و تسنن، احکام فقهی از منابع مشخصی استنباط و استخراج و
بیان میگردند. این منابع در تشیع عبارت است از «قرآن - سنت (که عبارت
است از قول و فعل پیامبر اکرم و معصومین صلوات الله علیهم اجمعین) -
عقل و اجماع»؛ در میان مذاهب اهل سنت، عقل حجیت ندارد، و ابوحنیفه که
ملقب به «امام اعظم» است، «قیاس» را نیز حجّت دانسته که مالکیها و
حنبلیها اهمیتی برای آن قایل نیستند و شافعیها بینا بین میباشند.
پ – پس، نه تنها در هیچ یک از منابع فقهی تشیع و تسنن، قتل عمد [چه
مسلمان و چه غیر مسلمان]، آن هم به دلایلی چون اختلاف مذاهب و حتی
ادیان جایز شمرده نشده است، بلکه به شدت تقبیح شده است. و البته احکامی
چون جنگ، قصاص، ریشهکن کردن سران و اصحاب فتنه، شدت با کفار و
منافقین، مجازات حربی (کسی که مسلحانه امنیت جامعه را به مخاطره
اندازد) و ...، که هر کدام تعاریف و قوانین خود را دارد، احکام قضا و
حکومتی است، نه این که هر کسی بتواند هر کسی را که دلش خواست بکشد.
ج – در مذهب حنبلی و حتی تشکیلات وهابیت نیز حکم، فتوا و قانونی تحت
عنوان شیعه کُشی وجود ندارد، و اگر چه میل باطنی اغلب به اصطلاح
مفتیهای وهابی بر شیعه کُشی است، اما جرأت صدور چنین فتوایی ندارند.
لذا انحرافات ددمنشانهای چون استحباب شیعهکُشی – هر کس هفت شیعه را
بکشد، یا با پوست سرش کفش درست کند و ...، وارد بهشت میشود و یا خدا
بیمارش را شفا داده یا نذرش را ادا میکند و ...، را به صورت شایعات و
خرافات بسیار محکم در میان آنها رواج میدهند.
مهم:
مسلمانان نباید به این راحتی فریب امریکا را بخورند. مسلمان کُشی و به
ویژه شیعه کشی، فقط فتوای فراماسون شیطانپرست و صهیونیسم جنایتکار
است. یک استراتژی در سیاست کلان امریکا و انگلیس است که به شیوههای
متفاوت و توسط گروههای سازمانیافته و تعلیم دیده انجام میپذیرد.
مذهب اصلی این مزدوران در سرتاسر جهان که به نامهای متفاوت القاعده،
سلفی، تکفیری، داعشی و ... ظهور یافته و خواهند یافت، فقط «مذهب دلار»
است که آن هم از نفت مسلمانان و جیب سعودیهای و حکام عرب تأمین و
هزینه میشود و نه خزانهی امریکا، انگیس یا اسرائیل.
نامش را از تکفیری سوریه گرفته تا داعش «عراق و سوریه» تا بوکوحرامدر
آفریقا و ...، مسلمان گذاشتند تا اولاً اسلام را که پس از انقلاب
اسلامی ایران و استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران و مواضعش در مقابل
استکبار و ظلم و جنایت و دفاعش از فلسطین و ...، در اذهان عمومی
جهانیان جلوه کرده است و سبب بیداری مسلمین شده است را خراب کنند و
ثانیاً مسلمانان را به جان هم بیاندازند و برای سلطه از بودجه و
سربازان خود استفاده نکنند و ثالثاً اسلامهراسی را در میان غربیها
رواج دهند.
x-shobhe |