لطفاً موارد مصرف خمس را بفرمایید - آیا
روحانیون پس از فراعت از تحصیل باز هم از حوزه حقوق میگیرند؟ چرا؟ -
چرا روحانیون نباید از طریق کار و تلاش مانند سایر مردم امرار معاش
کنند؟
اگر سؤال صرفاً یک سؤال
علمی در خصوص احکام خمس بود، باید فقط به موضوع و متن سؤال توجه میشد،
که اساساً مبحث «خمس» در احکام اسلامی، مانند مباحث دیگری چون: طهارت،
نماز، زکات، حج و ...، خودش یک مبحث مشخص، مستقل و مفصلی است که در فقه
تدریس میشود و همه این سؤالات نیز در آن مطرح میشود.
اما، نحوهی سؤال نشان میدهد که غرض زیاد هم دانستن احکام یا فلسفهی
احکام نمیباشد، بلکه یک نوع القای شبهه در ضد تبلیغ علیه خمس و
روحانیت میباشد. لذا کاربران گرامی باید همیشه ضمن متن و موضوع سؤال،
به هدف آن نیز توجه نمایند، چرا که گاه هدف، «سؤال و شبهه اصلی، اما
پنهان» میباشد.
الف – چه کسی گفته که روحانیون نباید کار کنند و فقط باید با پول خمس (شهریه)
امرار معاش کنند؟ اغلب روحانیون اشتغال دارند. اصلاً این شهریه مگر
چقدر هست که کسی بتواند با آن امرار معاش نماید؟! مگر کسی که از دنیا و
یک زندگی متوسط، به خاطر دردِ دین گذشته باشد.
ب – به فرض که یک معلم، یک استاد، یک محقق، یک پژوهشگر یا یک طلبه و
روحانی، همه وقت خود را صرف مطالعه، تحقیقات و سپس ترویج و تدریس آن
علم نماید و یک نظام، نه تنها هزینههای تحقیقات او را متقبل گردد،
بلکه به او حقوق نیز پرداخت نماید تا امرار معاش کند و نیازی نداشته
باشد تا وقت خود را صرف کار دیگری نماید و اصلاً اضافه هم بدهد تا او
با خیال آسودهتر کار کند، حالا این بد است یا خوب؟ چرا اگر در یک نظام
غربی باشد، یا به استاد فیزیک و شیمی اختصاص داشته باشد، خوب و نشان
کمال آن نظام است، اما اگر به نظام اسلامی، تحقیقات و مطالعات دینی و
ترویج، تبلیغ و تدریس دین که رسید، بد میشود؟!
ما برای سینما، تأتر، بازیگری، فیلم، سریال، طنز، جوک، فوتبال، وزنهبرداری
و ... نیز تخصیص بودجه و حتی حقوق بازنشستگی داریم، حالا اگر طلاب و
پژوهشگران و مبلغین علوم دینی نیز بودجهای داشته باشند، جای تعجب است؟!
مردم همانگونه که پارک و تفریح و ورزش و سرگرمی نیاز دارند، به علوم و
امور دینی نیز نیاز دارند، البته به مراتب اولیتر و بیشتر.
ج – همانطور که یک نظام تکامل یافته در بحرانی چون جنگ، میگوید: همه
به جبهه نروند، یک عده به امور دیگر اشتغال داشته باشند، وگرنه دانشگاه،
مدرسه، بیمارستان، کسب و کار و ... همه تعطیل خواهد شد، خداوند متعال
میفرماید، در کوران جنگ نیز یک عده نروند و به کسب معارف و احکام
بپردازند تا نیاز مردم در این امر (که مهمترین نیاز است) را پاسخگو
باشند.
«وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنفِرُواْ كَآفَّةً فَلَوْلاَ نَفَرَ
مِن كُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَآئِفَةٌ لِّيَتَفَقَّهُواْ فِي الدِّينِ
وَلِيُنذِرُواْ قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُواْ إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ
يَحْذَرُونَ» (التوبه، 122)
ترجمه: و شايسته نيست مؤمنان همگى [براى جهاد] كوچ كنند پس چرا از هر
فرقهاى از آنان دستهاى كوچ نمىكنند تا [دستهاى بمانند و] در دين
آگاهى پيدا كنند و قوم خود را وقتى به سوى آنان بازگشتند بيم دهند باشد
كه آنان [از كيفر الهى] بترسند.
پس، نه تنها عجیب نیست اگر چنین نظام کاملی، حتی حقوق، درآمد و تأمین
معاش گروههایی را برای انجام امور دیگر و از جمله آگاه نمودن مردم به
دین خود، تبیین و تدوین کرده باشد، بلکه نشانهی کمال بیشتر است.
اگر برنامهریزی، اختصاص و تفکیک بودجه در نظامات حکومتی، سیاسی و
اجتماعی، در قرون اخیر تعریف شده است و این نظامات بدون آن نمیتوانند
کاری کنند، نظام اسلامی که کلام وحی است، از همان بدو بعثت آن را تدوین
و ابلاغ نموده است.
از این روش شاهدیم که کار، تولید، ارزش افزوده، سود، مالکیت دولتی،
مالکیت خصوصی، مالکیت عمومی، انفال، خمس، انواع و اقسام زکاتها، انفاق،
صدقه و ...، همه در نظام اقتصادی اسلام تعریف شده است.
د – خمس به بخشی از سود اختصاص مییابد، یعنی اگر کسی در سال ده میلیون
درآمد داشت و ده میلیون نیز هزینه داشت (البته اصراف نکند)، خمسی به او
تعلق نمیگیرد، اما اگر ماندهای داشت، مشمول خمس میگردد، لذا میزان
خمس، با انواع زکاتها که عمومیّت دارد، اصلاً قابل مقایسه نمیباشد.
نیمی از خمس، در اختیار مرجع تقلید قرار میگیرد، برای مصارف عمومی
جامعه، اعم از هزینههای مربوط به تحقیق، تدریس، تبلیغ و ترویج علوم
دینی، تأسیس حوزههای علمیه، مساجد، یا فقرا، مساکین، مصیبت زدهها و
...؛ که البته تشخیص اولویت مصرف آن با ولیفقیه یا مرجع میباشد. نیمی
دیگر از خمس نیز سهم سادات فقیر و محتاج میباشد که صدقه بر آنان حرام
شده است.
ﻫ - مراجع تقلید همانطور که بخشی از خمس را به امور فوق در جامعه
اختصاص میدهند، درصدی از سهم امام را نیز به جهت تعطیل نشدن تبلیغ و
گسترش دین و البته گسترش کمّی و کیفی آن و نیز پرورش یافتن افرادی که
متخصص مسائل دینی باشد قرار میدهند که بخشی از آن «شهریه» است تا با
شهریهی اندکی که دانشپژوهان در این عرصه داده میشود، حداقل بخشی از
نیازهای اولیه زندگی آنها تأمین گردد تا بتوانند دست کم بدون دغدغه نان
شب، به یادگیری معارف دینی و در نهایت به تبلیغ مسائل دین، آموزش احکام
مورد نیاز مردم و ترویج اعتقادات و اخلاقیات اسلامی بپردازند و البته
رقم آن با هزینههای مشابه از بیتالمال برای رشتههای دیگر قابل
مقایسه نمیباشد. اگر جامعه به پزشک جسم احتیاج دارد، به پزشک روح
اختیاج بیشتری دارد و اگر بخشی از جامعه گاهی مبتلا به بیماریهای «تن»
میشوند، بیماریهای روح به مراتب فراگیرتر است، مضاف بر این که سلامت
و تعالی روح است که ضامن امنیت و کمال جامعه در عرصههای دیگر میباشد.
*- شهریهای که به این افراد پرداخت میشود نیز به خاطر درس خواندن
نیست، بلکه به خاطر تبلیغ دین است. لذا طلبهای که بعد از اتمام دروس
به تبلیغ میپردازد از این شهریه بهرمند میشود و طلبهای که بعد از
اخذ تخصص و اتمام درس به عنوان یک متخصص مسائل دینی در ارگانهای دولتی
و غیر دولتی مشغول میشود و دارای حقوق میشود، شهریهای به او پرداخت
نمیشود و یا اگر چیزی پرداخت شود نیز به جهت کارهای تبلیغی است که در
حین کارمندی در حال انجام دادن است.
*- ادامه تحصیل در هر مقطعی نیز ادامه تحصیل است. دانشجوی سال یک،
دانشجو است و دانشجوی دکترا نیز دانشجو است، لذا ادامه تحصیل در علوم
دینی در مقطع اجتهاد نیز تداوم طلبگی است البته این دوره بسیار طولانی
است و به طور عادی 20 تا 30 سال تحصیل برای رسیدن به این مرحله لازم
است. از این رو به عموم مردم گفتهاند یا بروید در این رشته تحصیل تخصص
کنید و یا تقلید کنید، اما هیچ گاه از طرف خود و بدون هیچ مطالعهای
اجتهاد ننمایید.
در عین حال در این مقطع نیز طبق قانون، کسانی که شاغل هستند دیگر از
مراجع شهریهای دریافت نمیکنند، مگر آن که به کار طلبگی و تبلیغی و یا
تدریس و امور مربوطه مشغول باشند.
منبع:x-Shobhe
|