سخنگوی خانه موسیقی اخیرا مطرح کرده «ما روایتی
در مورد حرمت موسیقی نداریم؟ و به خوانندگی زنان مجوز داده شود». آیا
روایت نداریم؟ چرا خوانندگی زن حرام است؟
نمیدانیم ایشان این سخن را گفته یا خیر (فردا تکذیب نکند که من نگفتم
یا چنین نگفتم) و یا اگر گفته با چه بیانی گفته است و یا اساساً او
کیست؟ اما اگر او یا هر مسئول و غیر مسئول دیگری چنین گفته باشد، سخن
این است که از کی تا به حال «سخنگوی خانه موسیقی – یا هر مسئول دیگری»،
مجتهد و فقیه شدهاند؟! هر چند که مجتهد نیز شده باشند، فقط میتوانند
در مسائل شخصی به خودشان اجتهاد کنند، اما نمیتوانند [به ویژه در
مسائل اجتماعی و اداری]، صدور حکم کنند و مردم نیز مقلد آنها
نمیباشند. حتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز مجتهد و فقیه نیست و
چنین اجازهای ندارد، چه رسد به یک سخنگو. حتی نمایندگان مجلس که
قوانین را وضع میکنند، تأیید انطباقش با قانون اساسی و نیز احکام
شرعی، با فقهای شورای نگهبان است که فقیه هستند، نه با خودشان.
قبول نداشتن اسلام و احکام اسلامی یک بحث است، اما انتساب نظرات و
امیال شخصی به اسلام مبحث دیگری است. این مسئله بسیار مهمتر از حرام
بودن یا نبودن «خوانندگی زن یا مرد» است، چرا که سبب تحریف و ایجاد
انحراف در اذهان عمومی میگردد.
در جهان امروز، حتی اجازهی اظهار نظر به یک غیر حرفهای در بازی
فوتبال یا والیبال را نمیدهند و البته درست هم همین است، اما به اسلام
که میرسد، همه نه تنها نظر میکنند، بلکه مجتهد شده و فتوا و حکم نیز
صادر مینمایند؟!
حال ما (فقها، مسئولین، مردم و همه مخاطبین) باید در مقابل این
اظهارنظرهای جاهلانه چه کنیم؟ با یک سخنگو وارد مباحثه فقهی شویم که
آیا روایتی در حرام بودن خوانندگی زن داریم یا نداریم؟ یا اگر داریم
روایت صحیح است یا مرسل یا غیر موثق؟ و آیا متواتر است یا واحد؟ آیا
میتوان به استناد آن روایت، حکمی را استنباط و استخراج نمود یا خیر و
آن حکم چه میتواند باشد؟
حالا اگر ما از معصومین علیهمالسلام احادیث و روایاتی بیاوریم، چه
میشود؟ آیا هر کسی میتواند از آنها استنباط، استخراج و صدور فتوا و
حکم نماید؟
چند حدیث:
*- همانا خداوند تعالی مرا راهنما و رحمت برای جهانیان قرار داده و
مرا امر کرده که مزمارها و معزفهها و تارها و بت ها و اعمال جاهلیت را
از بین ببرم، بدرستی که معامله و تجارت و خرید و فروش آلات موسیقی حرام
است. (مستدرک الوسائل، ج13، ص219) (مستدرک، ج2، ص 458)
*- از عبدالله بن عباس از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله روایت شده
که فرمودند:برخی از اقوام هستند که قرآن را برای غیر خدا فرا میگیرند و
از آن به عنوان وسیله ای از آلات موسیقی استفاده میکنندو با قرآن غنا
میکنند، تا اینکه فرمودند این اقوام طبل و آلات موسیقی را نیکو
میشمارند امر به معروف و نهی از منکر را زشت میدانند. سپس فرمودند:
اینان در ملکوت آسمانها پلیدهای نجس خوانده می شوند. (وسائل الشیعه،
ج12، ص230، ح27) (تفسیر قمی، ص427)
*- پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله: «خمسه لا ينظر الله اليهم يوم
القيمه - الي ان قال: والمغني» (جامع احاديث، ج 22، ص 233)
یعنی: خداوند در قيامت به پنج طايفه نظر (رحمت) نميکند و يکی از آنان
مغنی (آواز خوان) است.
*- از امام صادق علیه السلام درباره قول زور(که در آیه 30 سوره مبارکه
حج آمده) سؤال شد، فرمودند:غناء همان قول زور و سخن باطل است... شما را
از نواختن آلات موسیقی همچون صنج ها برحذر میدارم، همانا شیطان با
کسیکه آنرا بنوازد به سرعت همراه میشود ملائکه از او فرار میکنند و
نفرت دارند. هرکه در خانه اش چهل روز طنبور (سه تار) باشد غضب الهی را
بسوی خود جلب کرده است. (من لایحضره الفقیه، ج4، ص46، ح6)
*- امام صادق علیهالسلام: «الْمُغَنِّيَةُ مَلْعُونَةٌ مَلْعُونٌ مَنْ
أَكَلَ كَسْبَهَا» یعنی: «زن خواننده و کسی که از کسب او بخورد، ملعون
و مطرود از رحمت خداست» (وسائل الشيعه، ج 17، ابواب ما يکتسب به، باب
15، ص 121)
«المنجّم ملعون، و الکاهن ملعون، والساحر ملعون، و المغنيه ملعونه، و
من آواها و اکل کسبها ملعون، و قال (ع): المنجم کالکاهن، و الکاهن
کالساحر، و الساحر کالکافر، و الکافر في النار؛» (امع احاديث شيعه، ج
22، ص 241)
*- یعنی: منجّم ملعون است، کاهن ملعون است، ساحر ملعون است و زن
خواننده ملعون است و هم چنين کسی که او را منزل دهد و از کسب و درآمد
او مصرف کند ملعون است. و فرمود: منجم مثل کاهن، کاهن مانند ساحر، ساحر
مثل کافر و کافر در آتش دوزخ است.»
خب، حالا این چند روایت را بشنوند چه میشود؟ حرفشان را پس میگیرند
یا توجیه میکنند؟
الف – نظم منطقی در یک جامعه وقتی حاکم میشود که
اولاً هر کسی در حوزهی مأموریت و مسئولیت خود کار کند و ثانیاً طبق
فرموده خداوند متعال در قرآن کریم، هیچ کس در مسائلی که به آن علم
ندارد، وارد نشود و همینطوری اظهار نظر نکند، چه رسد به این که با
قطعیت بگوید و در نتیجه دستورالعمل نیز صادر کند که باید مجوز صادر
بشود.
«وَلاَ تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ
وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْؤُولًا»
(الإسراء، 36)
ترجمه: و چيزى را كه بدان علم ندارى دنبال مكن (بر آن
ایستادگی مکن)، زيرا گوش و چشم و قلب همه مورد پرسش واقع خواهند شد.
ب – به طور قطع گویندگان این قبیل سخنان، اساساً نه
با اسلام و احکام اسلام آشنایی دارند و نه با موسیقی و خوانندگی و
اصلاً نمیدانند آیا مطلقِ موسیقی حرام است یا موسیقی و خوانندگی نیز
حلال و حرام دارد و مرز آنها کدام است؟ اگر از آنها بپرسند: فرق طرب و
غنا، و سایر موسیقیها و خوانندگیها چیست؟ نمیدانند. اما اجتهاد نیز
میکنند!
چند استفتاء:
*- دفتر حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مد ظله العالی):
ج1و3) اگر صداى زن بهصورت غنا باشد و یا گوش دادن به صداى او به قصد
لذت و ریبه باشد و یا مفسدهاى بر آن مترتّب گردد و یا همراه با موسیقى
لهوى و حرام باشد، جایز نیست.
ج2) غنا یعنى ترجیع صدا به نحوى که مناسب با مجالس لهو باشد که از
گناهان بوده و بر خواننده و شنونده حرام است.
*- دفتر حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی):
غنا حرام است ، و منظور از آن سخن باطلى است که با آوازى خوانده مىشود
که مناسب مجالس لهو و لعب باشد . و همچنین جایز نیست با این گونه صدا
قرآن و دعا و مانند آن را بخوانند، ـ و بنابر احتیاط واجب ـ سخنانى
غیر از آنچه گفته شد نیز به این گونه صدا نخوانند . و همچنین گوش دادن
به غنا حرام است و اجرت گرفتن بر آن نیز حرام است و ملک گیرنده نمىشود
. و همچنین یاد گرفتن و یاد دادن آن نیز جایز نیست . و موسیقى یعنى
نواختن آلات مخصوص موزیک نیز اگر به نحوى باشد که مناسب مجالس لهو و
لعب است حرام است ، و غیر آن حرام نیست . و اجرت گرفتن بر نواختن
موسیقىِ حرام ، نیز حرام است ، و ملک گیرنده نمىشود ، و تعلیم و تعلّم
آن نیز حرام است .و شنیدن صدای زن با تهیج جنسی جایز نیست.
*- دفتر حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی):
بطور کلی همه آهنگ هایی که از آلات طرب باشد حرام است و غنا یعنی دور
دادن صدا در گلو و خوانندگی زن به صورت غنا و شنیدن صدای او نیز حرام
است.
*- سؤال: در باب صدای غنا منظور از مفسده چه نوع فسادی است؟ (مرجع: آیت
الله خامنهای)
پاسخ: منظور از مفسده در این گونه مجالس این است که انسان از یاد خدا
غافل شده و همین غفلت، زمینه دوری انسان از خدا و اخلاق شده و ورود به
فساد و فحشا، افتادن در گناه و معصیت و انحرافات جنسی و اخلاقی به
دنبال خواهد داشت.
منبع:x-Shobhe
|