آیا در این زمان و هنوز هم باید «امر به معروف و
نهی از منکر» کنیم، چگونه؟
امر به معروف و نهی از منکر (و هم چنین سایر احکام اسلامی)، این زمان و
آن زمان ندارد.
متأسفانه باید قبول کنیم که از واجبات فروع دین و ضروریات عقلی ثبات،
بقا و رشد یک جامعه است، از همان ابتدای انقلاب و به سرعت هدف حملهی
شدید دشمنان و ضد تبلیغ قرار گرفت و اصلاً زمان ندادند که اذهان عمومی
بدانند و بفهمند که معنا، مفهوم، مقصود و مصادیق «امر به معروف و نهی
از منکر» چیست و کدامست؟! و تأسفآورتر آن که برخی نیز با بد عمل کردن،
آب به آسیاب دشمن ریختند و بهانه را برای هجمه گسترده به این دو اصل
انسانساز و جامعهساز فراهمتر نمودند. تا آن جا که سمبلش خودروهای
گشتی شد و مصداقش فقط در ضرورت تذکر به خانمهای بدحجاب نمایان گردید،
هر چند که آن را نیز درست عمل نکردند.
امر به معروف و نهی از منکر، حتی در جوامع به اصطلاح بیدین نیز به شدت
و با شور و هیجان و از طرف حکومت و غالب مردم انجام میگیرد و چهرهی
آن را فقط برای ما ناپسند کردهاند.
عرصهی امر به معروف و نهی از منکر فقط نماز و حجاب و سایر احکام شرعی
نمیباشد؛ وقتی کسی زبالهای روی زمین میاندازد، قصد عبور از چراغ
قرمز میکند، در ساعات استراحت مردم آلودگی صوتی ایجاد میکند، چاه
فاضلاب خانهاش را به خیابان باز میکند، صف و نوبت را رعایت نمیکند،
با ارباب رجوع برخورد ناپسند دارد، رشوه میدهد و میگیرد، با والدین و
خانواده بد اخلاق است و ...، همه منکرات هستند. در برخی از جوامع غربی
ابتدا خود مردم هستند که بازدارنده از منکرات هستند. یعنی «نهی از
منکر» میکنند.
الف – شخص یا جامعهای که میخواهد «امر به معروف و
نهی از منکر» را نهادینه، فرهنگ و عادت کند، باید ابتدا بشناسد و بداند
که «معروف و منکرش» کدام است و بدیهی است که در جوامع و فرهنگهای
متفاوت، به تناسب اهداف مختلف است.
در فرهنگ غنی اسلام، «معروف» آن است که مورد تأیید شرع و عقل باشد و
منکر آن است که به تأیید عقل و شرع نرسیده باشد.
پس، امر به معروف و ناهی از منکر، اول باید خودش «معروف و منکر» در
شئون متفاوت را بشناسد، دوم باید قبول و باور کند، سوم باید خودش عمل
کند و در نهایت باید تا آنجا که در وسعش است و اجازه دارد و آن هم با
رعایت شرایطش، اقدام به «امر و نهی» به دیگران نماید.
ب – امر به معروف و نهی از منکر، از جنس نصحیت ،تذکر،
وعظ، ارشاد و تبلیغ نیست، بلکه از جنس فرمان و دستور وادار کننده و
بازدارنده است، «امر» و «نهی» است. لذا ابتدا حکومت که قدرت و ضمانت
اجرا را در اختیار دارد باید امر به معروف و نهی از منکر نماید و سپس
مردم. لذا امام خمینی (ره) بدین مضمون فرمودند که برای مردم «لسانی»
است. لذا نصیحت و خیر خواهی، تذکر و ارشاد و تبلیغ که وظیفهی همگان
است و باید در زبان و عمل اجرا گردد، اما شرایط «امر و نهی» فرق دارد.
آیت الله جوادی آملی: «مطلب بعدی آن است كه امر به معروف و نهی از منكر
در جایی است كه كسی عالماً عامداً با اینكه میداند فلان كار واجب است،
ترك میكند. عالماً عامداً با اینكه میداند فلان كار حرام است، انجام
میدهد. در چنین جایی، سخن از امر به معروف و نهی از منكر فرد و امّت
اسلامی است كه فرد یا جامعه باید فرمان صادر كند، به گونهای كه این
معروف عمل بشود و آن منكر ترك بشود؛ بنابراین، امر به معروف و نهی از
منكر، یك مرحله ولایت متقابلی است كه مؤمنان نسبت به یكدیگر دارند كه
﴿الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ﴾ اینها ﴿بَعْضَهُمْ أَولِیاءُ
بَعْضٍ﴾ هستند. این ولایت متقابل به صورت ﴿یأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ
وَینْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ﴾ جلوه میكند.»
ج - آیت الله جوادی آملی: « مطلب بعدی آن كه این
وظیفه مشترك میان مردم و دستگاه حكومت است. هم هیأت حاكم موظّف است، هم
امّت و جامعه؛ منتها بخشی مربوط به جامعه است و بخشی مخصوص به هیأت
حاكم و دستگاه حكومت. آنكه مشترك است، گفتن زبانی و انزجار قلبی است؛
بنابراین، بر همگان لازم است كه نسبت به منكر و كسی كه مبتلا به منكر
است، انزجار قلبی داشته باشند.
بر همگان لازم است، چه مسئولان حكومت چه افراد عادی وقتی كار زشتی را
میبینند با چهره معترض و متنفّر نگاه بكنند، نگاه معترضانه و نگاه
متنفّرانه داشته باشند. در صورتی كه میدانند این شخص مبتلا به این
گناه عالماً عامداً دارد پردهدری میكند، اگر برای آنها روشن نشد كه
این عالم عامد است، احتمال جهل، سهو، نسیان، غفلت، اضطرار، الجاء،
اجبار و مانند آن میدهند دیگر جا برای امر به معروف نیست باید مقدمتاً
آن امور را گذراند تا به امر به معروف رسید.
اگر جایی مشخص شد، كسی عالماً عامداً دارد پردهدری میكند، چه بر
مسئولان نظام چه بر افراد عادی، واجب است كه با نگاه اعتراضآمیز و
چهره خشمآلود و صورت متنفرانه با او برخورد كنند. این نخستین مرحله
است. پس از آن، انزجار قلبی.
انزجار قلبی، آغاز این امر به معروف و نهی از منكر است؛ برافروختگی
چهره و نگاه معترضانه و نقّادانه، مرحله بعدی است و اعتراض زبانی،
مرحله دیگر است و اگر از این مراحل كسی طرْفی نبست، با دست و اعضا و
جوارح باید جلوی آن منكر را بگیرد تا این فساد رخنه نكند؛ این مشترك
است بین مسئولان نظام و امّت اسلامی.»
مقام معظم رهبری:
بهترين شيوه برخورد با منكرات چيست؟
بستگى به اين دارد كه چه كسى بخواهد برخورد كند. اگر شما بخواهيد
برخورد كنيد، «زبان» است. شما به غير از زبان، هيچ تكليف ديگرى نداريد.
نهى از منكر براى مردم، فقط زبانى است. البته براى حكومت، اينطور
نيست. اگر منكر بزرگى باشد، برخورد حكومت احياناً ممكن است برخورد
قانونى و خشن هم باشد؛ ليكن نهى از منكر و امر به معروفى كه در شرع
مقدّس اسلام هست، زبان است؛ «انّما هى اللسان»
تعجّب نكنيد. من به شما عرض مىكنم كه تأثير امر و نهى زبانى - اگر
انجام گيرد - از تأثير مشت پولادين حكومتها بيشتر است. من چند سال است
كه گفتهام امر به معروف و نهى از منكر. البته عدّهاى اين كار را
مىكنند؛ اما همه نمىكنند. همه تجربه نمىكنند، مىگويند آقا چرا اثر
نمىكند؛ تجربه كنيد. منكرى را كه ديديد، با زبان تذكّر دهيد. اصلاً
لازم هم نيست زبان گزنده باشد و يا شما براى رفع آن منكر، سخنرانى
بكنيد. يك كلمه بگوييد: آقا! خانم! برادر! اين منكر است. شما بگوييد،
نفر دوم بگويد، نفر سوم بگويد، نفر دهم بگويد، نفر پنجاهم بگويد؛ كى
مىتواند منكر را ادامه دهد؟
البته به شما بگويم عزيزان من! منكر را بايد بشناسيد. چيزهايى ممكن
است به نظر بعضى منكر بيايد؛ در حالى كه منكر نباشد. بايد معروف و منكر
را بشناسيد. واقعاً بايد بدانيد اين منكر است. بعضى گفتهاند كه بايد
احتمال تأثير وجود داشته باشد. من مىگويم احتمال تأثير همه جا قطعى
است؛ مگر در نزد حكومتهاى قلدر، قدرتمندان و سلاطين. آنهايند كه البته
حرف حساب به گوششان فرو نمىرود و اثر نمىكند؛ اما براى مردم چرا.
براى مردم، حرف اثر دارد. بنابراين، پاسخ من اين شد كه بهترين روش براى
شما كه از من سؤال كرديد، «زبان» است.
منبع:x-Shobhe
|