روایت نماز ستون دین است و اگر رد شود بقیه کارها نیز قبول
نمیشود از کیست؟ آیا کسی که نماز نمیخواند کار خوب دیگری نیز ننماید،
چرا که مقبول نمیافتد؟ حدیث مورد
سؤال از پیامبر اعظم صلوات الله و آله است و متن آن به شرح ذیل است:
«الصلوة عمود الدين ان قبلت قبل ما سواها و ان ردت رد ما سواها.»
(وسايل الشيعه ، ج 3 ، ص 22 ، حديث 10)
ترجمه: نماز ستون دين است اگر مقبول افتد ديگر عبادات پذيرفته ميشود و
اگر مردود گرددعبادات و اعمال ديگر پذيرفته نمیشوند.
البته احادیث و روایات مبنی بر این معنا بسیار است، از جمله:
امام باقر علیهالسلام: «الصَّلاهُ عَمُودُ الدّینِ، مَثَلُها کَمَثَلِ
عَمُودِ الْفِسْطاطِ، إذا ثَبَتَ الْعَمُودُ ثَبَتَ الاَوْتادُ وَ
الاَطْناب، وَ إذا مالَ الْعَمُودُ وَانْکَسَرَ لَمْ یَثْبُتْ وَ تَدٌ
وَ لا طَنَبٌ.» (وسائل الشیعه: ج ۴، ص ۲۷، ح ۴۴۲۴)
ترجمه: نماز ستون دین است و مثالش همانند تیرک و ستون خیمه مىباشد که
چنانچه محکم و استوار باشد میخها و طنابهاى اطراف آن پا بر جا خواهد
بود ولى اگر ستون سُست یا کج باشد میخها و طنابهاى اطراف آن نمى
تواند پا برجا باشد.
هم چنین ایشان به نقل از پیامبر اکرم صلواتالله علیه و آله فرمودند:
«لا تَتَهاوَنْ بَصَلاتِکَ، فَإنَّ النَّبیَّ (صلى الله علیه وآله
وسلم) قالَ عِنْدَ مَوْتِهِ: لَیْسَ مِنّى مَنِ اسْتَخَفَّ بِصَلاتِهِ،
لَیْسَ مِنّى، مَنْ شَرِبَ مُسْکِراً، لا یَرِدُ عَلَىّ الْحَوْضَ، لا
وَ اللهِ.» (وسائل الشّیعه: ج ۴، ص ۲۳، ح ۴۴۱۳)
ترجمه: نسبت به نماز بى اعتنا مباش و آن را سبک و ناچیز مشمار، همانا
که پیامبر خدا هنگام وفات خود فرمود: هرکس نماز را سبک شمارد و یا
مسکرات بنوشد از ـ امّت ـ من نیست و بر حوض کوثر وارد نخواهد شد. نه
والله. (دقت شود که ایشان قسم والله یاد نمودند).
از ظاهر و باطن تمامی احادیث مربوطه چنین بر میآید که شرط قبولى ساير
كارهاى خير انسان ، قبول شدن نماز اوست و اگر انسان كارهاى خيرى انجام
بدهد و نماز نخواند و يا نماز بخواند اما نادرست و غير منطقى بخواند
چنان كه رد بشود، ساير كارهاى خير او هم رد مىشود.
الف – برای درک بهتر احادیثی از این دست باید دقت شود که گاهی
شرط «فقهی» است، یعنی بدون رعایت آن عمل باطل میشود، مثل وضو برای
نماز، اما گاهی شرط «اخلاقی» است، که اشاره به جایگاه و اهمیّت موضوع
دارد و نه بطلان آن. مثلاً اگر فرمود: «لا صلاة لجار المسجد الا فی
المسجد؛ برای همسایه مسجد نماز نیست مگر در مسجد»، معنای فقهیاش این
نیست که مثلاً اگر نمازش را در خانه به جای آورد باطل است. بلکه اهمیّت
نماز در مجسد به ویژه برای همسایه مسجد را میرساند و طبعاً کسی که
کوتاهی کند، از این نعمت عظیم و آثار دنیوی و اخرویش بینصیب میماند.
ب – کسانی که نماز نمیخوانند نیز یکسان نیستند. برخی اصلاً
نماز را قبول ندارند. بدیهی است چون یکی از ضروریات دین را منکر هستند،
کافر میشوند و کافر نیز به بهشت نمیرود. یعنی کاری از او مقبول درگاه
الهی واقع نمیشود، چرا که کاری را برای خدا انجام نداده است که از او
انتظار قبول و مزد داشته باشد و در آخرت به نتیجهی کفرش میرسد و در
مقام و جایگاه کفار قرار میگیرد.
اما گاهی مسلمانی اصل نماز را قبول دارد، منتهی تنبلی و سستی میکند،
نماز نمیخواند یا گاهی میخواند و گاهی نمیخواند، یا بیحوصله، زوری
و آخر وقت میخواند که فقط تکلیفش را انجام داده باشد، آن وقت دلیلی
نیست که اعمال دیگرش را ترک نماید. دست کم فایدهی کارهای نیک دیگرش
این است که برای ترک آنها (مثل سایر واجبات) مؤاخذه نمیشود، چون تکلیف
را انجام داده است، یعنی به او نمیگویند: چون نماز را سبک میشمردی،
پس دروغ نگفتن تو فایدهای ندارد و عقاب دروغگو شامل تو نیز میشود. یا
چون نماز نمیخواندی، به رغم حفظ عفّت، در دنیا و آخرت به آثار سوء زنا
یا شرابخواری دچار میشوی!
منتهی چنین فردی باید دقت کند که سایر اعمال او به خاطر سستی در نماز،
محکم نیستند و چه بسا در همین دنیا حبط گردند. چرا که ستون خیمهی
دیناش به خاطر سُست گرفتن نماز، سُست است و هر آن امکان دارد که کلّ
خیمهی دینش ویران گردد. نماز محافظ است، نماز بازدارنده از بدیهای
است.
ج – حالا چه اصراری هست و این نماز چقدر سخت است که روایت برعکس
نتیجهگیری شود. چرا نگوییم وقتی شخصی آن قدر مراعات دارد که کارهای
خوب انجام میدهد و از زشتیها دوری میگزیند، چه بهتر که با نماز خود،
کارش را محکم و استوار کرده و مراتب وجودیاش را بالا ببرد و معراج
برود. «الصلاة معراج المؤمن»؟! چرا بگوییم: پس کسی که نماز نمی خواند
کارهای خوب دیگر را ترک کند؟ مگر این 17 رکعت نماز، آن هم برای کسی
سایر امور را رعایت میکند چقدر سخت است؟
منبع:x-Shobhe
|