س: آیا اسلام با اختلاط جنسیتی در
دانشگاهها مخالف است ؟ با ذکر دلیل عقلی و نقلی پاسخ دهید.
اگر چه همیشه به دانشجویان [در سرتاسر عالم] القا شده است که شما تافتهی
جدابافتهای هستید [و البته بدین جهت که اولاً جویای علم میباشند و ثانیاً
آیندهساز خواهند بود، ارزشمند میباشند]، ولی دست کم باید قبول کرد که به
لحاظ خلقت (مرد و زن) و گرایشات و کششها و قوانین مترتب فردی و اجتماعی،
هیچ فرقی با سایر آحاد مردم ندارند. لذا اگر «اختلاط جنسی» آزاد باشد، برای
همگان آزاد است و اگر محدود به حدود و چارچوبهایی باشد، دانشجو و غیر
دانشجو ندارد و محیط دانشگاه برای اختلاط جنسی، با اتاق شخصی، هتل، پارک و
... فرق و امتیازی ندارد. اینک به نکات ذیل توجه فرمایید:

الف – اسلام عزیز نه تنها هیچگاه با اختلاط جنسی مخالف نبوده و نیست، بلکه
آن را یکی از مهمترین نیازهای بشر قلمداد میکند و به ارضای این نیاز نیز
تأکید و اصرار دارد. به جرأت و صراحت میتوان اذعان نمود که در هیچ دین
الهی یا مکتب بشری، آن مقدار که اسلام به غریزهی شهوت و ضرورت ارضای آن
توجه نموده، توجهی نشده است.
ب – اما اسلام، با هر فعل مضر و مخربی (چه فردی و چه اجتماعی) و با هر خروج
و طغیان از مسیر و قواعدش مخالف است. خواه خوردن یک لقمه نان ساده باشد، که
از مال حرام، مال یتیم، مال دزدی و ... آن نان بر حذر داشته است و چه شهوات
و نیازهای جنسی باشد که از «زنا» پرهیز داده و چه عباداتی چون نماز باشد که
از «ریا» پرهیز داده است. لذا میفرماید که به هیچ کار بدی، چه علنی باشد و
چه مخفی، نزدیک نشوید:
«... وَ لا تَقرَبُوا الفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنها وَ ما بَطَن ...»
(الأنعام - 151)
ترجمه: ... و به كارهاى زشت، خواه آنچه كه آشكار و خواه آنچه كه نهان باشد
نزديك نشويد.
ج – بر همین اساس خداوند متعال که هادی مخلوقات خود و به ویژه بشر (دارای
قوهی انتخاب و اختیار) میباشد، برای هر امری قوانینی وضع و تبیین نموده
است که مطابق عقل و فطرت و نیازهای انسان در کلیهی شئون فردی و اجتماعی
میباشد و از جمله قوانین «روابط جنسی» بین زن و مرد است.
د – اسلام هر گونه رابطهی جنسی بین زن و مرد را خارج از قواعد ازدواج (چه
موقت و چه دائم)، حرام اعلام مینماید. یعنی برای انسان و جامعه مضر است. و
مضرات گوناگون آن چه به لحاظ بیماریهای روانی و جسمی، چه بیماریهای جنسی،
چه شیوع وحشیگری و اغفال و تجاوز، چه ازدیاد نسل بیهویت، چه کالا شدن
انسانی به نام زن، به خاطر جاذبههای جنسیاش، چه بر هم خوردن کانون
خانواده، چه ازدیاد هم خوابی با خانوادهی اول، چه به لحاظ اصل قرار گرفتن
سکس برای اخلاق، سیاست، اقتصاد و ...، به وضوح در جوامع غربی مشاهده
میشود، به حدی که خود از این وضعیت به تنگ آمدهاند، اما چارهای ندارند.
چرا که برای آنان به جز اقتصاد چیزی مطرح نیست و اعلب بنیانها و زمینههای
اقتصادی نیز بر این اساس سازماندهی شدهاند.
ھ – بدیهی است که مقدمه گناه، خود گناه است. یعنی مقدمهی ضرر و زیان، خود
ضرر و زیان است. لذا انسان نباید خود را فریب دهد. کسی نمیتواند مدعی شود
که من با دختر یا پسری که برایم جاذب بوده، یک رابطهی معمولی مثل خواهر و
برادر دارم. چرا که اولاً محال است و بالاخره جاذبههایی آن پسر یا دختر را
از دیگران متمایز کرده است و ثانیاً دیگر به چنین روابطی (اگر سالم باشد)
اختلاط جنسی نمیگویند. پس، اگر پسر و دختری نسبت به هم نظر مساعدی داشتند،
یعنی نسبت به یک دیگر جاذبهی جنسی دارند. لذا اگر مایلند از هم لذت جنسی
ببرند، باید بر اساس قاعده و اصولش رفتار کنند، و گرنه از مسیر خارج
میشوند – طغیان میکنند – و موجبات فساد و تباهی خود و جامعه را فراهم
میآورند. و این معنا هیچ مخالفی ندارد که دلیل عقلی برای اثبات بخواهد
(اگر چه این ناهنجاری در جهان شیوع یافته است).
x-shobhe.com