مواضع سیاسی-مذهبی امام خمینی در برابر بهاییت (بخش دوم)
2- حمایت های استعمار از بهائیان
قسمت اعظم صحبت های امام راجع به بهائیت، مربوط به این قسمت می باشد:
2-1- هدف استعمار، شکستن سد اسلام و روحانیت و استثمار مسلمین:
در پیام به عموم مردم ایران در ابراز تنفر شدید از خائنین و منحرفین در ایامی که امام در نجف تبعید بودند مرقوم فرمودند: «... این جمعیت ها در یک امر مشترک هستند و آن خیانت به کشور اسلامی و کوبیدن پاسداران آن، و چون دشمنان اسلام و غارتگران ملل ضعیف، مصالح خود را با نفوذ روحانیت (که یگانه حافظ قرآن کریم و احکام نجات بخش اسلام است) در خطر می بیند، ناچار برای حفظ مصالح استعماری خود دست به ایجاد احزاب انحرافی وابسته و گروه های به ظاهر منتحل ]منسوب[ به اسلام و در حقیقت مخالف با آن زده است... اسلام و مذهب مقدس جعفری سدی است در مقابل اجانب و عمال دست نشانده آن ها (چه چپی و چه راستی) و روحانیت که حافظ قرآن است سدی است که با وجود آن اجانب نمی توانند به نحوی که دلخواه آن هاست با کشورهای اسلامی و خصوصاً با کشور ایران رفتار کنند، لهذا قرن هاست که با نیرنگ های مختلف برای شکستن این سد، نقشه می کشند، گاهی از راه مسلط کردن عمال خبیث خود در کشورهای اسلامی و گاهی از راه ایجاد مذاهب باطله و ترویج با بیت و بهائیت و وهابیت و گاهی از طریق احزاب انحرافی».(صحیفه امام ،ج3،ص203)2-2- صهیونیست ها:
امام خمینی در پاسخ به استفتاءات بازرگانان و اصناف قم مورخ 30/9/41 فرمودند: ... استقلال مملکت و اقتصاد آن در معرض قبضه صهیونیست هاست که در ایران به حزب بهائی ظاهر شدند و مدتی نخواهد گذشت که با این سکوت مرگبار مسلمین، تمام اقتصاد این مملکت را با تأیید عمال خود قبضه کنند.(همان، ج1،ص108)
بهاییان علاقه وروابط خاصی با دولت اسراییل داشته ودارند وبر اساس همین علاقه با تجار یهودی نیز متحد هستند و در مبارزه علیه جمهوری اسلامی ایران، به صورت همگام عمل میکنند. پس از تشکیل دولت غاصب اسراییل، سران جریان صهیونیسم، بهاییت را به عنوان دین به رسمیت شناختند واجازه دادند تانخستین معبد بهاییان به نام «مشرق الاذکار» در آنجا ساخته شود.بهاییان با سیستم های جاسوسی ارتباط تنگاتنگی داشتند و زمینه ساز حضوریهودیان صهیونیست در اسراییل بودند. (سایه روشن بهاییت ،کیهان، 133-135)2-3- انگلیس و آمریکا:
امام خمینی در جمع مسئولان نظام در مبحث دفاع آمریکا از جاسوسان و متجاوزین به جمهوری اسلامی که در تاریخ 7/3/62 ایراد فرمودند، با توجه به صحبت رئیس جمهوری آمریکا، ریگان، مبنی بر استمداد از همه دنیا برای بهائیان توضیح می دهند که همین دفاع نشان از جاسوس بودن آن ها و منفعت داشتن بهائیان برای آمریکا داشته است.
امام خمینی مضمون سخن ریگان را که در بعضی از رادیو ها پخش شد را این مطلب بیان کردند: اینها چون مظلومند و جاسوس هم نیستند و به جز مراسم مذهبی به کار دیگری اشتغال ندارند، ایران بخاطر همین مراسم مذهبیشان 22 نفر آن ها را محکوم به قتل کرده است و لذا، از همه دنیا کمک خواسته و گفته این ها جاسوس نیستند و مردمی هستند که دخالت در هیچ کاری ندارند. در مورد دلیل این اعدام، امام فرمودند: ما بخاطر بهائی بود نشان حکم به حبس ندادیم این ها، مسائل دارند... بهائی ها یک مذهب نیستند، یک حزب هستند. یک حزبی که در سابق انگلیس از آن پشتیبانی می کرد و حالا هم آمریکا دارد پشتیبانی می کند. این ها ]یعنی بهائیان[ هم جاسوس هستند مثل آن ها ]حزی توده[ بسیاری از مردم دیگر هم هستند که این ها انحرافات عقیدتی هم دارند، کمونیست هستند لکن محافل ما بخاطر کمونیست بودن آن ها یا انحراف عقیده داشتن آن ها، آن ها را نگرفتند و حبس بکننند... مسأله این است که طرفدار آن ها، شما آقای ریگان هستید که دلیلی است که این ها یک وضع خاصی دارند، که این ها نفع به این ها می رسانند و آن ها نفع به این ها می رسانند.
نفع رساندن آن ها غیر از این می تواند باشد که اخبار ما را به آن ها بدهند. جاسوسی بکنند؟ بین ملت ایران و دولت ایران با آن ها.(همان، ج17،ص459)
با پیروزی انقلاب اسلامی این فرقه به یکباره تمام پشتوانه سابق خود را در کشور از دست داد و تمام آمال و آرزوهای جامعه بهائیت نقش بر آب شد مثل همیشه به سوی بیگانگان روی آورد و نمایندگان تشکیلات بهائیت مرتبا با لانه جاسوسی آمریکا در ایران در تماس بودند . در گزارش سفارت امریکا به وزارت امور خارجه آن کشور در ژوئن 1979 میلادی (1358شمسی)آمده است:«یکی از 9 نفر مردان متفکر جامعه بهائیت (روسای محفل بهائیان) گفت که جامعه بهائی احساس می کند از جهات اداری ،اجتماعی و مالی در حال مرگ است و با بدترین بحران در تاریخ 128 ساله اش مواجه است » بخش قابل توجه از بهائیان که با پیروزی انقلاب اسلامی نقشه ها و وعده های بیت العدل را برباد رفته می دیدند و میخواستند با شادی مردم ایران در این پیروزی سهیم باشند اعتقاد خود را به این فرقه از دست داده و به انفرادی و یا خانوادگی مسلمان شده و در امواج انقلاب قرار گرفتند .( اسناد لانه جاسوسی شماره 37 ص 12)
«صبحی مهتدی (کاتب و منشی پیشین عباس افندی) نقل می کند زمانی که پس از جنگ جهانی اول و در سال های سلطه انگلیس بر مصر و فلسطین تصمیم گرفت همراه ابن اصدق (از عناصر شاخص بهائیت) جهت دیدار با عباس افندی از ایران به حیفا برود به محبت و همت آقای نعیمی (شاعر معروف بهائی)گذشته ازجواز حرکت به فلسطین، توصیه نیز از سفارت انگلیس دریافت کرد.»(صدری، دانشنامه ی جهان اسلام،ج4،ص736)باآنکه موسسین فرقه بهاییت ازابتدا روسیه وانگلیس بودند اما پس ازمدتی آمریکا به عنوان استعمار جدید و تازه نفس به میدان آمد به نحوی که باذکرشواهد متعدد تاریخی میتوان ازآمریکا به عنوان مهم ترین عامل حفظ وگسترش بهاییت نام برد. اسناد به دست آمده از لانه جاسوسی آمریکا به صراحت حاکی ازحمایت وپشتیبانی آمریکا و به خصوص سرویس های جاسوسی آنها از بهایییان است که در این راه برای منحرف کردن افکار عمومی همواره ازمسیحیان صهیونیست مدد گرفته اند.آمریکاییان همچنین باروی کار آوردن مهره های خود زمینه حضور ورسمیت یافتن بهاییان درممالک اسلامی رافراهم آوردند ازجمله درمصرکه درزمان جمال عبد الناصر بهاییان به رسمیت شناخته نشدند و فعالیتشان غیر قانونی بود اما باروی کار آمدن انور سادات از آزادی برخوردار شدند. (سایه روشن بهاییت ،کیهان، صص 142-146)
2-4- دولت های متخاصم:
امام خمینی در جمع نمایندگان فرهنگی وزارت ارشاد اسلامی در خارج از کشور فرمودند:
«... امروز دولت ها می خواهند ایران را به صورت زننده ای به دنیا معرفی بکنند. رسانه های گروهی و سازمان های آنچنانی وقتی پیروزی ایران و اسلام را می بینند و یا وقتی می فهمند عراق آن همه به ما ظلم کرده است به دروغ مسأله نقض حقوق بشر را در ایران عنوان می کنند و ادعا می کنند که بهائیان در ایران هیچ آزادی ندارند و بخاطر بهائی گری زندانند... »(همان، ج18،ص398)3- اعلام مخالفت صریح
3-1- برخورد قاطعانه:
امام خمینی در دیدار با یکی از سر دفتران اسناد رسمی (که ساواک با گزارش خیلی محرمانه آنرا ارسال کرده بود) فرمودند: ما با اسرائیل و بهائی ها نظر مخالف داریم، و تا روزی که مسئولین امر، دست از حمایت این دو طبقه بر ندارند ما به مخالفت با این دو ادامه می دهیم. لازم به ذکر است این سخنان در تاریخ 12/6/41 گفته شده و این در حالی است که در روز های آخر نهضت هم امام بر این موضع پا فشاری می کردند. ازجمله در تاریخ 7/10/57، در جواب به مصاحبه آقای کرکگروفت (در پاریس) ]استاد دانشگاه روتکرز آمریکا[ که پرسیده بود: آیا برای بهائیان در حکومت آینده آزادی های سیاسی و مذهبی وجود دارد؟ فرمودند: آزادی برای افرادی که مضر به حال ملکت هستند داده نخواهد شد.
مصاحبه کننده: آیا آزادی هایی برای مراسم مذهبی آن ها داده خواهد شد؟ - خیر. (همان، ج5،ص291)3-2- انتقاد از تهیه امکانات برای بهائیان:
در پی انتشار اخبار حضور بهائیان ایران در کنگره جهانی لندن با همکاری رژیم پهلوی در مطبوعات سال 1342مجله اخبار امری (ارگان رسمی محفل ملی بهائیان ایران)مورخ اردیبهشت و خرداد1342ویژه نامه ای بمناسبت گردهمائی بهائیان در لندن منتشر نمود و در قسمتی از آن به انعکاس اجلاس لندن در مطبوعات آنروز ایران پرداخت .
مطالعه این بریده روزنامه ها نشان می دهد که چگونه اما م خمینی (ره)با درایت سیاسی و هوشمندی نسبت به اوضاع جاری مملکت متوجه توطئه مشترک بهائیت و رژیم پهلوی و اسرائیل برای تشکیل اولین هیات رهبری بهائیان شدند.
اخبار امری در بخش پایانی این مجله از قول مطبوعات ایران چنین می نویسند:
روزنامه هفتگی "دنیا " در شماره741 مورخ 7 اردیبهشت ماه 42 :
« ...تا دیروز دو هزار نفر از زن و مرد ایرانی با هواپیماهای کامت شرکت هواپیمائی لبنان موسوم به میدل ایست رهسپار لندن شدند. دوهزار زن و مرد ایرانی وابسته بیکی از فرقه های مذهبی که از پانزده روز قبل را ه لندن را در پیش گرفتند.هر روز سه تا چهار هواپیما از فرودگاه مهر آباد تهران بر می خاست و از طریق بیروت راهی لندن می گردید.هرهواپیما گنجایش یکصد تا یکصد وبیست مسافر داشت و شرکت میدل ایست مبلغ قابل توجهی تخفیف منظور داشت و بهای بلیط دوسره (تهران –لندن –تهران )را مبلغ جهل هزار ریال می باشد فقط دو هزار و نهصد و هشتاد تومان دریافت نمود...» (سایت بهایی پژوهی)امام خمینی در جمع روحانیون قم، اقدام دولت ]علم[ را در تهیه امکانات مالی برای سفر بهائیان مورد انتقاد شدید قرار می دهند و نیز در جمع روحانیون و مردم همدان نیز گفتند: دولت شما می خواهد، بدست بهائی ها و اسرائیلی ها شما را از بین ببرد. شرکت نفت به ثابت پاسال بهائی ، 5 میلیون تومان استفاده رسانیده که با این پول، مخارج اعزام بهائیان به لندن و تبلیغات بهائی تأمین بشود.(صحیفه امام ،ج1،ص227)لازم به ذکر است امام خمینی فرستادن دو یا پنج هزار بهائی به لندن و تهیه امکانات و دادن ارز به آن ها و... را و از طرف دیگردر مضیقه قرار دادن حجاج بیت الله الحرام را در چندین نامه و پیام مورد انتقاد قرار می دهند. اعلام مخالفت صریح امام با بهائیان، استثناءاتی هم داشته است که میتوان موارد ذیل را برشمرد:
3-3- هوشیاری در مبارزه و مخالفت با دشمن:
امام خمینی در جمع ایرانیان مقیم پاریس با تیز بینی حکیمانه، تعرض دولت به اقلیت ها از جمله یهودیان و مسیحیان و هم چنین بهائیان را محکوم کردند و آن را عاملی برای شورانیدن علیه مسلمین دانستند. البته موضوع اصلی سخنرانی امام خمینی محکوم کردن ورود اسرائیل به ایران است که فرمودند: اسرائیل اگر آمد و خواست نفت را ]صادر[ کند، بر همه مسلمانان واجب است که این ها را بیرون کنند و بکشند همه شان را. این ها با اسلام در جنگند ... غلط می کند اسرائیلی که می آید... به اعتصابتان ]کارمندان شرکت نفت[ ادامه بدهید.(همان، ج5،ص242)3-4- استفتاءات و پاسخ های امام:
3-4-1- جواز کمک به مستبصرینی که بهائی بوده اند:
امام خمینی در اجازه نامه به آقای هادی روحانی (نماینده امام در بابل) که پرسیده بودند:... آیا اجازه هست از سهم مبارک امام به بعضی جدید الاستبصارها از فرقه ضاله بهائیه به عنوان تشویق یا برای رفع احتیاج کمک شود؟ امام خمینی هم در نجف مرقوم فرمودند: «تمام مراتب مسطوره را مجازید و لکن نصف از سهم مبارک را برای ادامه حوزه نجف بفرستید»(همان،ج1،ص92)3-4-2-کافر بودن بهائیان:
امام در پاسخ به استفتاء آقای علی گرامی در مورد بهائیت در قم فرمودند: این طایفه ضاله، کافر و نجس هستند و ازدواج با آن ها مجاز نیست و به حمام مسلمین نباید وارد شوند.(همان، ج1،ص237) ضمناً امام خمینی در تلگرافی به وزارت امور خارجه در 7/8/41 نوشتند:
«... علمای اعلام و اهالی شیعه کراچی تلگراف کرده اند که بهائی ها دختر بچه ها را به نام فرخنده دهقان یزدی، که سید و شیعه است را ربوده و در پاکستان می خواهند به ازدواج در آورند و در اثر اعتصاب عمومی، دادگاه آنجا، ازدواج را توقیف کرده. بهائی ها به سفارت ایران تشبث کرده اند ]:پناه برده اند[ لازم است فوراٌ دستور دهید، سفارت از ازدواج غیر مشروع، شدیداٌ جلوگیری کند و دختر را از انان بگیرد و به ایران مسترد و به اولیایش تحویل دهند. نتیجه را اطلاع دهید.» (همان، ج21،ص479)امام خمینی در پاسخ به این سؤال که ازدواج زن مسلمان با مرد بهائی چه صورت دارد، فرمودند: ازدواج با فرقه ضاله بهائیت باطل است. نیز در جواب شخصی که پرسیده بود: قرائن قطعی دلالت می کند که هژ بر یزدانی،8 بهائی است و شاید کمتر از نصف سهام بانک صادرات و بعضی بانک های دیگر ... مربوط به اوست. آیا در این صورت از این بانک سود را تماما بگیرند و به فقرا بدهند یا خیر؟ فرمودند: مانعی ندارد بگیرند و به فقرا بدهند.
با توجه به برخورد شدید حضرت امام به لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی در سال 1340 که در آن به اقلیت هاو زنان نیز حق انتخاب شدن و انتخاب کردن در انجمن های مذکور ، داده شده بود، بسیاری از ناظران جریان تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، پیش بینی میکردند که احتمالاٌ بعد از انقلاب، امام از نوعی عدم تساوی در حقوق سیاسی حمایت خواهد کرد: اما امام ضمن رد این ادعاها که عمدتاً در مصاحبه خبرنگاران خارجی با وی مطرح می شد، تأکید می کرد که همه شهروندان در مقابل قانون برابرند. به نظر می رسید مخالفت امام در آن مقطع مخالفت با اصل تساوی حقوق سیاسی زنان و اقلیت ها نبود، بلکه ایشان شرکت زنان در انتخابات را مستلزم فساد می دانستند و اجازه دادن به اقلیت ها را مستلزم گسترش بهائیان و صهیونیست ها در ارکان کشور قلمداد می کردند و اکنون که در حاکمیت جدید این استلزام از بین رفته است، امام دلیلی برای مخالفت با حضور زنان و یا برابری اقلیت ها در مقابل قانون با مسلمانان نداشتند.(فوزی ،تحولات سیاسی اجتماعی بعد ازانقلاب،ج1،ص284) امام خمینی بر رفتار برابر با اقلیت های مذهبی تأکید دارند و معتقدند: در اسلام ما بین اقشار ملت ها هیچ فرق نیست... تمام افراد عالم را بشر می داند و حق بشری برای آن ها قائل است. اقلیت های مذهبی نه تنها آزادند، بلکه دولت اسلامی موظف است از حقوق آنان دفاع کند و دیگر اینکه هر ایرانی حق دارد که مانند همه افراد از حقوق اجتماعی برخوردار باشد. مسلمان یا مسیحی یا یهودی و یا مذهب دیگر فرق ندارد. (صحیفه امام ، ج3،ص311)
نتیجه گیری:
بررسی و تدقیق در سخنان امام خمینی در قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و بعد از آن و در اوج عزت و قدرت به عنوان رهبر جامعه اسلامی می رساند که امام خمینی لحظه ای از این نکته غفلت نکردند که «دشمن همیشه در حال دشمنی است» و بارها این مطلب را مستقیم و غیر مستقیم اشاره می کردند. البته امام خمینی بهائیت را به عنوان یک (فرقه مذهبی) قبول نداشتند و آن را ساخته استعمار می دانستند و افراد این فرقه را نیز (عمال اسرائیل و عمال استعمار) می خواندند ولی به هر حال وجود بهائیان در کشور ایران را به عنوان افرادی که در جامعه نیازهایی هم دارند، قبول داشتند. در یک جمع بندی کلی می توان گفت نظر امام خمینی (ره) در مورد بهائیان، در دو مورد خلاصه می شود:
اول: امام خمینی اکثریت بهائیان ایران را بخاطر اینکه سابقه سوء سیاسی داشتند و با رژیم اشغال گر قدس، صهیونیست ها و نیز شیطان بزرگ، آمریکا در ارتباط بودند، و نیز بخاطر اعتقادات خرافی و احکام متناقض آن ها و نیز بدعت هایی که در دین اسلام گذاشتند، علاوه بر حکم کافر بودن
آن ها، حکم جاسوس بودن را هم بر آن ها نهادند و خواستار مقابله هر چه بیشتر با این ها شدند و در بیانات ، سخنرانی ها، احکام حکومتی و فقهی، جواب به استفتاءات مردم و در هر موقعیتی این افراد از بهائیان را سرکوب می کردند.
دوم: حضرت امام در قبال بخشی از بهائیان که صرفاٌ انحراف عقیدتی پیدا کرده بودند و از نظر مذهبی به احکام و عقاید بهائیت گرایش داشته بودند را فقط به عنوان کافر و نجس می شناختند و از اینکه همه بهائیان را بلا استثناء جاسوس و عمال استعمار بخوانند، پرهیز داشتند و حتی بهائیانی که به عنوان ابزار در دست حکومت قرار گرفته اند که حکومت با سرکوبی آن ها اختلاف میان مسلمانان بیندازد را با بهائیان جاسوس، تفاوت بین این دو گروه گذاشته و علت حبس ها و احیاناٌ کشتن بهائیان را نه صرفاٌ اعتقادات انحرافی مذهبی آن ها بلکه بخاطر حزب سیاسی وابسته به استعمار بودن آن ها و اقدامات علیه جمهوری اسلامی ایران می دانستند.پینوشتها:
1- این تقسیم بندی، تقسیم بندی جدیدی است. در کلام امام خمینی نیز چه بسا مطالبی را بتوان یافت که احتمالاً خارج از این حیطه باشد، لیکن بر اساس جستاری که در صحیفه امام نمودم، مطالب را در این 3 بخش کلی قرار دادم که واضح است که قسمت اعلام مخالفت صریح امام نتیجه عامل داخلی یعنی اقدامات بهائیان و عامل خارجی یعنی حمایت های استعمار از بهائیان می باشد.
2- بیانات خطاب به آقای علی نخعی (رد سازش با دولت علم) در تاریخ 11/2/42
در مورد تساوی حقوق زن و مرد و تفاوت آن با تشابه حقوق زن و مرد و استفاده دشمنان از این تفاوت ر ک: نظام حقوق زن در اسلام، استاد شهید مطهری
3-شوقی افندی نقل می کند که مساوات حقوق رجال و نساء در این دوره بدیع از تعالیم اساسیه است. مطابق این قانون است که بهائیان در احکام مانند طلاق، ارث، قصاص و... بین زن و مرد فرقی نگذاشته اند، حتی در حد بلوغ و تکلیف نیز، آن ها را مساوی دانسته اند. یزدانی در کتاب نظر اجمالی در دیانت بهائی ص 68 گوید: بلوغ شرعی و سن تکلیف یعنی اجرای کلیه اوامر و احکام شرعیه پس از اتمام 15 سالگی بر هر پسر و دختر بهائی متساویا فرض و واجب است و از سن هرم (پیری) که تجاوز از 70 سالگی است، تکالیف شرعی واجب نیست. در عین حال می بینیم باب در لوح هیکل، (ضمیمه بیان عربی) ص 36 گوید: بر پدران و مادران نوشته شده که بعد از 11 سال پسر و دختر خود را ازدواج دهند. در صحیفه الاحکام آمده است: چون سن ذریات به 11 برسد، باید ازدواج کنید ولی اگر پسر 11 ساله و دختر 10 ساله باشد، بهتر است. (به نقل از:بابی گری وبهایی گری،محمدی اشتهاردی، ص200)
منابع1-حسینیان ،روح الله،سه سال ستیز مرجعیت شیعه درایران،تهران،مرکزاسنادانقلاب اسلامی،1382
2-سایه روشن بهاییت،دفتر پژوهش های موسسه کیهان،چاپ پنجم،1387
3-دالگورکی،کیناز(اسرار فاش شده جاسوس روس درکشورهای اسلامی)مترجم:حیدربهرمن،اصفهان آل الرسول
4-زاهدزاهدانی،سید سعید،بهاییت در ایران،تهران،مرکزاسنادانقلاب اسلامی،1384
5-صدری،محمود ،دانشنامه جهان اسلام،ج 4 ،مقاله بهاییت
6-ظهور وسقوط سلطنت پهلوی(ج1خاطرات ارتشبد سابق حسین فردوست)ویراسته عبدالله شهبازی موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی ،تهران، 1382
7-فوزی ،یحیی ،تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی ایران ،تهران،عروج،ج 1
8-محمدی اشتهاردی ،محمد ، بابی گری وبهایی گری، قم، گلستان ادب، چاپ دوم، 1383
9-موسوی خمینی، روح الله، صحیفه امام، موسسه تنظیم ونشر آثار امام خمینی ،چاپ چهارم، 1385
10-یادداشت های مستر همفر، مترجم:مصطفی بهرمن، اصفهان ،بینش آزادگان، 1380
11-سایت بهایی پژوهیwww.bahairesearch.com
12-فصلنامه مطالعات تاریخی،موسسه مطالعات وپژوهش های سیاسی، ش 17،تابستان 1384،(ویژه نامه بهاییت)منبع :سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی