ماجرای اطلاع من از کودتایی که قرار بود در پایگاه شهید نوژه اتفاق بیفتد، به این شکل بود که شبی حدود اذان صبح، دیدم درب منزل ما را بهشدت میزنند. از خواب بیدار شدم و رفتم دیدم آقای مقدم است، میگوید: یک ارتشی آمده و با شما کار واجبی دارد.
بازگشت به صفحه آرشیو پوستر های فرهنگی - اجتماعی