اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 99592 |
نام:
راستین
شهر:
غریبم
تاریخ:
12/9/2012 9:54:36 PM
کاربر مهمان
|
سلام.خواب دیدم با دست خودم از قبر کشیدمش بیرون کفن سفیدش رو دیدم تو خواب اوردمش تو اتاق خودم دفنش کردم...آخیش حالا دیگه پیش خودم بود خیالم راحت شد چقد خوب که دیگه دست کسی بهت نمیرسه چقد خوب که مال هیچکی نشدی چقد خیالم راحته اما...اما زمستون اومده هوا سرد شده زمین سرده خاک سرده سرما میخوری چیکار کنم آخه؟؟؟من برات چیکار کنم؟خدایا من براش چیکار کنم شاید سردش باشه...دست از سرم بردار من داغونم کاش تو الان برام اشک میریختی زورت به من رسیده؟بی معرفت...
|
|
| 99591 |
نام:
نسرین
شهر:
تنهایی
تاریخ:
12/9/2012 9:47:18 PM
کاربر مهمان
|
سلام امین از شهر جداماندگان
من بلد نیستم به قشنگیه شما صحبت کنم ولی همیشه یادت باشه که تو هیچ وقت تنها نیستی چون تو هر شرایط و تو هر مکان خدا رو داری و بعد یکی رو داری که هیچ وقت فراموشت نمیکنه و همیشه بیادته و همیشه مدیونه تو هست. امیدوارم نوشته بعدیت بوی امیدواری از عشق و خدا بده.
به امید نوشته های زیبایتان......
|
|
| 99590 |
نام:
زینب
شهر:
رشت
تاریخ:
12/9/2012 9:30:59 PM
کاربر مهمان
|
سلام.چندین باره که به این سایت میام و میخوام بنویسم ولی هر بار فقط خوانده بودم و حرف خودم یادم میرفت.
خیلی دلم گرفته.حس میکنم خدا دیگه صدامو نمیشنوه.سکوت مطلق.هرچی صداش میزنم جوابمو نمیده.
به خدا میگم بزن توی سرم ولی تنهام نذار. خیلی تنهام. تابستان امسال درسم تموم شد و لیسانس گرفتم.
بابام خیلی دوست داره ادامه تحصیل بدم.کلی کتاب برا ارشد خریدم ولی اصلا نمیتونم بخونم.
واقعا خستم.نمیدونم چه مرگی منو گرفته.این جور حرفا رو نمیتونم به بابام بگم.
همه رو میریزم توی دلم. از این بلاتکلیفی بیزارم. چند تا از دوستام پارتی داشتن بعد گرفتن مدرک الان رفتن سرکار ولی من پارتی ندارم.
بابام میگه پارتی تو خداست.آخه چرا اینطوریه؟این چه عدالتی یه؟درسم بد نبود،معدل لیسانسم 16.05شد.
هر روزم شبیه روز قبل. همش تکرار تکرار تکرار تکرار. دارم میترکم. حتی خدا هم جوابمو نمیده.سر نماز ازشون میخوام...از امام حسین(ع)خواستم...از حضرت عباس(ع)...از ضامن آهو امام رضای غریبم...ولی انگار رها شدم. تنهای تنها تنها تنها...
آخه زندگی من چه ارزشی داره...یه ذره امید ندارم.اطرافیانم در خوشبختی غرقن ولی من فقط حسرت حسرت حسرت...
مامانم میگه آدم بی غم پیدا نمیشه.ولی بعضی از دوستام بی غم عالم هستن.کاش روزای خوب گذشته تکرار میشدن.دلم میخواست بال داشتم میرفتم حرم امام رضا(ع)...
23سال از خداوند عمر گرفتم،نمیدونم چقدر دیگه مونده.این روزا بدترین دوران زندگی منه.برام دعا کنید خواهش میکنم...
|
|
| 99589 |
نام:
هانیه زردکوهی
شهر:
تهران
تاریخ:
12/9/2012 9:20:06 PM
کاربر مهمان
|
ارامش صلح امنیت
|
|
| 99588 |
نام:
حسين مسعودي جوزجال
شهر:
روستاي جوزچال
تاریخ:
12/9/2012 8:52:17 PM
کاربر مهمان
|
من دیده به احسان علی دارم وبس
سردر خط فرمان علی دارم وبس
هر کس زده دست خود به دامان کسی
من دست به دامان علی دارم وبس
|
|
| 99587 |
نام:
جزيره مجنون
شهر:
ناكجا آباد
تاریخ:
12/9/2012 8:39:13 PM
کاربر مهمان
|
امروز اينگونه برايت دعايت كردم:
خدايا!
دستش به آسمانت نمی رسد,اما تو كه دستت به زمين می رسد,بلندش كن........
ملتمس دعا
|
|
| 99586 |
نام:
قاسم زارعي دهويي
شهر:
قشم
تاریخ:
12/9/2012 8:16:44 PM
کاربر مهمان
|
بعضي وقت ها خداوند در هارومي بنده وپنجره هارو قفل ميكنه،تواون موقع بهتره فكركنيم كه شايدبيرون هوا طوفانيه وخداميخواد ما روحفظ كنه.
|
|
| 99585 |
نام:
دلشکسته
شهر:
غریب
تاریخ:
12/9/2012 7:59:01 PM
کاربر مهمان
|
بهلول و سوداگر
روزی سوداگری بغدادی از بهلول سئوال نمود من چه بخرم تا منافع زیاد ببرم ؟
بهلول جواب داد : آهن و پنبه .
آن مرد رفت و مقداری آهن و پنبه خرید و انبار نمود اتفاقآ پس از چند ماهی فروخت و سود فراوان برد باز روزی به بهلول
برخورد این دفعه گفت بهلول دیوانه من چه بخرم تا منافع ببرم بهلول ایندفعه گفت : پیاز بخر و هندوانه .
سوداگر این دفعه رفت و سرمایه خود را تمام پیاز خرید و هندوانه انبار نمود و پس از مدت کمی تمام پیاز و هندوانه های
او پوسید و از بین رفت و ضرر فراوان نمود فوری سراغ بهلول رفت و به او گفت در اول که از تو مشورت نموده گفتی
آهن بخر و پنبه نفعی برده ولی دفعه دوم این چه پیشنهادی بود کردی ؟
تمام سرمایه من از بین رفت.بهلول در جواب آن مرد گفت روز اول که مرا صدا زدی گفتی آقای شیخ بهلول و چون مرا
شخص عاقلی خطاب نمودی من هم از روی عقل به تو دستور دادم ولی دفعه دوم مرا بهلول دیوانه صدا زدی من هم از
روی دیوانگی به تو دستور دادم مرد از گفته دوم خجل شد و مطلب را درک نمود.
پیوست : بعضی اوقات شده افرادی از آدم سئوال و راهنمایی می خوان و یا برعکس خودم آدم میخواد از کسی
سئوال بپرسه چقدر خوبه در حین حرف زدن با احترام با فرد مقابل برخورد کنیم ، بعضی اوقات شده
جواب فرد رو میدی دست آخر بهت میگه اینا رو که خودم می دونستم !! به هر حال این حکایت بهلول
رو باید آویزه گوش کرد برای درست هدایت شدن از طرف دیگران بد نیست قدری احترام بیشتری براشون
قائل بشیم مثلآ برای اساتید دانشگاه و
|
|
| 99584 |
نام:
سردرگم
شهر:
ویرانه دنیا
تاریخ:
12/9/2012 7:47:22 PM
کاربر مهمان
|
سلام به همه دوستان
من برای همه دعا می کنم و می خوام برای من هم دوستان دعا کنند
دلشکسته عزیز از شهرغریب متاسفانه همسر من شیشه مصرف می کنه .او قبل از اینکه برای خواستگاری از من بیاد یک بار ترک کرده بوده ولی بعد دوباره شروع کرده
همین باعث شده بود اخلاقش بسیار بد بشه
بی احترامی های زیادی به پدر و مادرم کرده
من بسیار با پدرو مادرم حرف زدم تا از طلاق منصرف شوند ولی آنها حتی با کتک زدن من .می گویند فقط طلاق
من امیدی جز خدا و ائمه ندارم
خصوصا امام رضا که اون بختمو باز کرد
خواهش می کنم دعام کنید
|
|
| 99583 |
نام:
زينب سلامات
شهر:
اصفهان
تاریخ:
12/9/2012 7:30:18 PM
کاربر مهمان
|
(((( حجاب و پاكي دل،
باور اكثر افراد بي حجاب يا بدحجاب اين مي باشد كه دل بايد پاك باشد و فرقي ندارد كه با حجاب باشي يا بي حجاب ! اما بايستي انها را از اين اشتباه بيرون اورد و انها را متوجه اين امر ساخت كه ظاهر انسان دهنده يي درون اوست چگونه مي شود يك جوان هم بي حجاب باشد و هم خدا را مد نظر داشته باشد زيرا كه مي داند نزد خداوند بي حجابي امر پسنده اي نمي باشد و دلي كه هم ياد خدا در ان نباشد نمي تواند پاك باشد و يا چگونه است زني ياد خدا را در دل داشته باشد ولي با پوشش نامناسب خود باعث انحراف جوانان شود و جامعه را به فساد بكشاند امان از اين دل پاك))))
|
|
