شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
99342
نام: آزاده
شهر: بیرجند
تاریخ: 12/6/2012 11:11:14 AM
کاربر مهمان
  سلام یه جورایی کم آوردم خسته شدم .میگن ناشکری اما نیستم .شما هم اگه جای من بودی این حرفو میزدین.آقا جون میشه شما پیش خدا واسطه بشین؟؟؟؟
99341
نام: بهار
شهر: تهران
تاریخ: 12/6/2012 10:49:59 AM
کاربر مهمان
  دلم گرفته خیلی زیاد ، خسته شدم از بس التماس خدا کردم و بهم نداد ، برام دعا کنید ، دیگه تحمل سختی رو ندارم
99340
نام: تنها
شهر: نیشابور
تاریخ: 12/6/2012 10:33:37 AM
کاربر مهمان
  اونقد حرف دارم که نمیدونم چی بگم و از کجا بگم ولی حق من از زندگی این نبود از اول بچگی تا الان که 30سالمه مشکلات زیادی ذاشتم. تو زندگیم خیانت ذیدم سکوت کردم کم لطفی دیدم سکوت کردم و حالا با نامردی چیکارکنم.قبل ازدواج اعتقاداتم قوی بود ولی الان هرچی میخوام به خدا نزدیک بشم نمیشه.گیجم فقط تنها دخترم منو زنده نگه داشته.وقتی به گذشتم فکر میکنم دلم برا خودم میسوزه و گریم میگیره ولی بازم آروم نمیشم .از هر کی که حرفامو میخونه خواهش میکنم برام دعا کنین
99339
نام: یه آشنا
شهر: کلید فارس
تاریخ: 12/6/2012 10:33:10 AM
کاربر مهمان
  الهی،‍!بنده را از سه آفت نگاه دار؛از وساوس شیطانی و از هوای نفسانی واز غرور نادانی.
الهی؛تو به رحمت خویشی و ما بر حاجت خویشیم،توانگری و ما درویشیم.
الهی،به بهشت و هور چه نازم؟مرا دیده یی ده که از هر نظری بهشتی سازم.
الهی،به حرمت آن نام که تو خوانی و به حرمت آن صفت که تو چنانی دریاب که می توانی
الهی، ضعیفم خواندی و چنانم،مگذار که در پیش خود بمانم.
الهی،آنچه بر ما آراستی خریدیم و از هر دو جهان محبت و جامهٰ بلا را بریدیم و پرده عافیت دریدیم.
الهی؛ عاجز و سرگردانم نه آنچه دانم دارم و نه آنچه دارم دانم.
الهی،چون توانستم ندانستم و چون دانستم نتوانستم،آه از این علم نا آموخته،گاه در غرقم ازو،گاه سوخته.
الهی ؛تا از مهر تو اثر آمد همهٰ مهرها بسر آمد.
الهی ؛من کیم که ترا خواهم چون من از قیمت خویش آگاهم.دل و دوست یافتن پادشاهی است،بیدل و دوست زیستن گمراهی است.
الهی همه از تو ترسند و من از خود،از همه نیکی دیده ام و از خویش همه بد.
الهی اگر مرا در دوزخ کنی دعوی دار نیستم و اگر در بهشت کنی بی جمال تو خریدار نیستم.
99338
نام: محمد رضا رنجبر
شهر: جهرم
تاریخ: 12/6/2012 10:13:36 AM
کاربر مهمان
  ممنون از زحمت کشان این سایت
99337
نام: اسماعيل
شهر: بيرجند
تاریخ: 12/6/2012 9:56:50 AM
کاربر مهمان
  دلم تنگ است ، تنگ روزهاي فداكاري ، روزهاي از خودگذشتگي ، روزهاي صفا و صميميت ، روزهاي شهادت و در يك كلام دلم تنگ شهدا است.
99336
نام: ز
شهر: زیر سقف خدا
تاریخ: 12/6/2012 9:55:06 AM
کاربر مهمان
  خدایا...
آسمانت متری چند؟؟
دیگر زمینت بوی زندگی نمی دهد!!!

يا رب بگشا گره ز کار من زار

رحمي که زعقل عاجزم در همه کار

جز در گه تو کي بودم در گاهي

محروم ازين درم مکن يا غفار

99335
نام: یه آشنا
شهر: کلید فارس
تاریخ: 12/6/2012 9:49:40 AM
کاربر مهمان
  سلام خدمت همه دوستان.اسم شهری که انتخاب کرده بودم زیاد جالب نبود به همین خاطر عوضش کردم.بازم ببخشید.

عیب است بزرگ برکشیدن خودرا وزجمله ی خلق برگزیدن خودرا
از مردمک دیده بباید آموخت دیدن همه را و ندیدن خود را
99334
نام: آرزو
شهر: امید
تاریخ: 12/6/2012 9:40:45 AM
کاربر مهمان
  سلام ودرودخداوندبرحضرت محمدوآل پاکش.دوستان سلام وعرض ادب.
###فاطمه خانم ازدهنوآران شرمنده پیامتون روخونده بودم ولی ازبس این بحث دوستان فکرمو مشغول کرده بودی ادم رفته بود جوابتون رو بدم. بازم شرمنده. خواهرم ممنون. به لطف خداوند خوبم. شما چطور. مدتی بودحضورتون خیلی کمرنگ شده بود. سراغتون روگرفتم اماکسی خبرنداشت. امیدوارم زیرسایه حضرت ابوالفضل حاجت رواباشین.
###مدیریت حرف دل بابت اینکه نوشته هاخصوصا اشعارواحادیث رومجزامی کنیدکمال تشکر را دارم. خواندن آنها خیلی آسانتر شده است. ممنون از زحماتتون.
99333
نام: سیف الدوله
شهر: قدس
تاریخ: 12/6/2012 9:40:23 AM
کاربر مهمان
  روزی حضرت موسی علیه السلام جهت عبادت به سمت کوه

طور میرفتند در راه شخصی راه ایشان را سد کرد و

گفت من انسان گناه کاری هستم هر چه گناه بر روی

زمین سراغ داشتم انجام دادم به خدایت بگو پس چرا

مرا عذاب نمی کند؟؟؟؟؟این جریان گذشت حضرت موسی

علیه السلام مناجاتش به پایان رسید در راه برگشت

بود که خداوند از ایشان سوال کرد که چرا پیغام

بنده مرا نرساندی ؟حضرت پاسخ داد شرم و حیا کردم

این پیغام بی ادبانهء او را بتو برسانم خداوند

پاسخ داد او بنده من است و پیغامش برای من بود تو

چرا شرم و حیامیکنی؟اما برو به او بگو من تو را

گرفتار بزرگترین عذابم کردم ولی خود غافل هستی ،

من لذت مناجات با خودم را از تو گرفتم و این

بزرگترین عذاب است.
<<ابتدا <قبلی 9940 9939 9938 9937 9936 9935 9934 9933 9932 9931 9930 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved