اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
99182 |
نام:
سیف الدوله
شهر:
قدس
تاریخ:
12/4/2012 10:22:52 AM
کاربر مهمان
|
سلام، امشب میهمان شهر ما ضریح شش گوش امام حسین(ع) می باشد،انشاالله بتونیم میزبان خوبی باشیم،خدا قبول کنه نائب الزیاره همه دوستان حرفی دلی هستم.
|
|
99181 |
نام:
پشتیبان ولایت فقیه
شهر:
ایران
تاریخ:
12/4/2012 10:22:38 AM
کاربر مهمان
|
حق معرفتی به هرنگاهم داده/درحلقه عشق خویش راهم داده
اینها همه علتش یک چیزاست /ایرانی ام ورضا(ع)پناهم داده
شهاب گرامی لطف کنید.یک جزء برای من ثبت کنید.
امیدوارم محمد رضاعضواین سایت بمونه تا لطف شهید اوینی شامل حالش بشه. زندگینامه شهیدی رو میخوندم بنام سید حمید میرافضلی ساکن رفسنجان کرمان شرور محله بوده اما لطف خداوند شامل اومیشه. انقدر رشد میکنه که به درجه رفیع شهادت نایل میشه. مهم اینه عاقبت ادم ختم بخیر بشه.
|
|
99180 |
نام:
تنین
شهر:
تهران
تاریخ:
12/4/2012 10:09:06 AM
کاربر مهمان
|
سلام دوستان حرف دلی. چقدر خوب شد که امروز و فردا تعطیل هستم اخه هوای تهران خیلی الوده است و از همه بهتر من وقت کردم بیام حرف دل بچه ها رو بخونمو بیشتر به درس هام برسم. اما راستش وقتی میام حرف دل ها رومیخونم میبینم چقدر زندگی سخته دلم میگیره. البته وقتی به مادرم گفتم ایشون هم گفتن چون سنت کمه درک نمیکنی و فکر میکنم ایشون درست میگن. اما با این حال من برای همه دعا میکنم برای زینب سلامات عزیز وغریب امام هادی وهمه ی دوستان راستی شما هم برای من دعاکنید امتحاناتم رو خوب بدم. اقا شهاب سلام لطفا یک جزئ قران هم به من بدهید ممنون التماس دعا
|
|
99179 |
نام:
جا مانده از راه خدا
شهر:
تهران
تاریخ:
12/4/2012 9:50:27 AM
کاربر مهمان
|
به نام خداوند بخشنده و مهربان سلام به تمامی دوستان خوبم
سال ها قبل، روزی کشاورز و خانواده اش برای خوردن نهار خود را آماده می کردند . که یکی از فرزندانش گفت : در کنار رودخانه هزاران سرباز اردو زده اند چادری سفید رنگ هم در آنجا بود که فکر می کنم پادشاه ایران در میان آنان باشد . دراین هنگام ، سه پسر از میان هفت فرزند او بلند شدند به پدر رو کردند و گفتند: زمان مناسبی است که ما را به خدمت ارتش ایران زمین درآوری . پدر از این کار آنان ناراضی بود اما به خاطر خواست پیگیر آنها پذیرفت و به همراهشان به سوی اردو رفت . دو جنگاور در کنار درختی ایستاده بودند که با دیدن پدر و سه پسرش پیش آمدند . جنگاوری رشید که سیمایی مردانه داشت پرسید : چرا به سپاه ایران نزدیک می شود . پدر گفت : فرزندانم می خواهند هم چون شما سرباز ایران شوند . جنگاور گفت : تا کنون چه می کردند . پدر گفت : همراه من کشاورزی می کنند . جنگاور نگاهی به سیمای سه برادر افکند و گفت : و اگر آنان همراه ما به جنگ بیایند زمین های کشاورزیت را می توانی اداره کنی ؟؟ پیرمرد گفت : آنگاه قسمتی از زمین ها همچون گذشته برهوت خواهد شد . جنگاور گفت : دشمن کشور ما تنها سپاه آشور نیست . دشمن بزرگتری که مردم ما را به رنج و نابودی می افکند گرسنگی است . کارزار شما بسیار دشوارتر از جنگ در میدان های نبرد است . آنگاه روی برگرداند و گفت : مردم ما تنها پیروزی نمی خواهند آنها باید شکم کودکانشان را سیر کنند. و از آنها دور شد . جنگاور دیگری که ایستاده بود به آنها گفت : سخن پادشاه ایران فرورتیش ( فرزند بنیانگذار ایران دیاکو )را بگوش بگیرید و کشاورزی کنید . سپس او هم از پدر و سه برادر دور شد . فرزند بزرگ رو به پدر پیرش کرد و گفت : پدر بی مهری های ما را ببخش تا پایان زندگی سربازان تو خواهیم بود . سخنان پادشاه ایران فرورتیش نشان می دهد زمامداران ما از آغاز تلاش می نمودند نان مردم را تامین کنن !!
هرگز تصور نکنید که ساده ترین کار که در جامعه انجام می دهید هیچ تاثیر بر روی زندگی دیگران ندارد . در پناه خدا باشید .
یا حق
|
|
99178 |
نام:
عبدالله نادم
شهر:
امیدواری
تاریخ:
12/4/2012 9:47:25 AM
کاربر مهمان
|
سلام خدمت همه اعضاء و استفاده کنندهای از این بخش سایت خوب حضرت علی میفرماید : چقدر عبرت زیاد و عبرت گیرنده کم است. بیاییم از این پس با هر حرف دلی سریع متاثر نشده و با دقت و حوصله پس از واکاوی ان برای مشگل راه حل بدهیم.تا همچون مورد نفس ناراحتی به دنبال نیاورد برای کسی .
خانم مهدیه از زاهدان : سلام علیکم پیشنهاد میکنم برای هدایت دوستتان از تجربه های موجود در بخش حرف دل و گرفتاری و نتیجه های منفی افراد برایش بخوانید و سمت و سوق بدهید به راهکارهای اسلام و اعتقادات مذهبی و فرهنگ خانواده . موفق باشید.
|
|
99177 |
نام:
کنیززهرا
شهر:
کربلا
تاریخ:
12/4/2012 9:30:42 AM
کاربر مهمان
|
سلام سید سلام زینب سلامات خوبی ان شاءالله؟ امیدوارم هرجه سریعتر سلامتی تونو بدست بیارین و بازم پیش ما باشین از حضور و وجود شما لذت میبرم. غریب امام هادی(ع) امیدوارم در پناه خدا سلامت باشین و به دور از هر مریضی. عزیزان با این آلودگی هوا خیلی مراقب خودتون باشین
|
|
99176 |
نام:
آرزو
شهر:
امید
تاریخ:
12/4/2012 9:26:11 AM
کاربر مهمان
|
سلام و درود خداوند بر حضرت محمد وآل پاکش. دوستان سلام وعرض ادب ###آقاشهاب ممنونم ازشما.همسرم همیشه خدمت دوستان سلام وعرض ادب دارن.وازشمادوستان به دلیل مشغله هایی که دارن عذرخواهی کردن که نمی توانن حضوری اینجاباشن.ولی ازطریق بنده پیگیراحوالات شماهستن.من هم عذرخواهی می کنم اگرهمچون گذشته نمی توانم حضورموثروشایسته ای داشته باشم. ### راستین ازغریبم ممنونم از لطفتون. به شکرانه لطف خداوند خوبم. امیدوارم شما و همه دوستان همیشه در سایه حق سالم و شاد باشین. ###زینب سلامات خواهرگلم ممنونم ازشماکه باوجودکسالتتون دراینجاحضوردارین.امیدوارم هرچه زودترسلامتی کاملتون روبه دست بیارین.همسرمم خوبن وسلام وعرض ادب دارن.ممنون ازلطفت. ###غریب امام هادی امیدوارم شماهم هرچه زودتر سلامتیتونو به دست بیارین.التماس دعا
|
|
99175 |
نام:
فاطمه
شهر:
قاین
تاریخ:
12/4/2012 8:57:05 AM
کاربر مهمان
|
سلام غریب امام هادی وزینب سلامات انشالله زودتر خوب بشین و دیگه بی احتیاطی نکنین تا سرما بخورین کنیز زهرا مادر بزرگترین نعمته مطمئن باش خدا جبران خواهدکرد، هر چتد خدمت به مادر وظیفه است. موفق باشین التماس دعا
|
|
99174 |
نام:
سمیرا
شهر:
شیراز
تاریخ:
12/4/2012 8:55:08 AM
کاربر مهمان
|
سلام به همه ی دوستان سلام به غریب امام هادی خوب شدید انشالله شما لطف دارید مقاله رو باید استاد تایید می کرد/دیگه تموم شد ممنون شما لطف دارین *** سلام زینب جان چی شده حالتون بهتره یا نه ان شالله بهتر بشید ***واقعه دروغ نفس دوستان ناراحت نباشید دنیا دار مکافات هست مطمئن باشی یه کسی پیدا می شه با احساساتش بازی کنه با احساسات همه بازی کردند خدا به راه راست هدایتش کنه .
|
|
99173 |
نام:
گل یاس
شهر:
غریب
تاریخ:
12/4/2012 8:41:46 AM
کاربر مهمان
|
سلام معصومه از شاهرود داستان کوچکی که درباره حضرت محمد نوشته بودی خیلی جالب بود تشکر
|
|