اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
982 |
نام:
درمانده
شهر:
برزیل
تاریخ:
2/25/2004 8:56:13 PM
کاربر مهمان
|
دلم میخواهد حسینی شوم/
|
|
981 |
نام:
دختر گمنام
شهر:
تهران
تاریخ:
2/25/2004 7:48:17 PM
کاربر مهمان
|
سلام دوباره . ای بابا !!! من كه همه نوشتهام دیده نمیشه !!!! حالا بقیه شو چه جوری باید بخونیم. ؟؟؟ یه كاریش بكنین چون اصل مطل آخرش دیده میشه... آهای جناب آقای مسئول سایت یه كاریش بكن!!!! اینجوری كه خوب نیست....!!
التماس دعا
|
|
980 |
نام:
دختر گمنام
شهر:
تهران
تاریخ:
2/25/2004 6:56:15 PM
کاربر مهمان
|
سلام... نمی دونم چرا اینجا رو انتخاب كردم برای نوشتن دلتنگی هام ولی دوست داشتم این حرفها رو برای كسی بگم ...راستش باید اعتراف كنم جرات نكردم اون رو برا كسی تعریف كنم. ... ولی اینجا می گم . نمیدونم چه قضاوتی می كنین ولی دیگه مهم نیست چون چیزی بود كه تموم شد و رفت... راستش من تا بحال آرزو نكردم كه ایكاش پسر بودم ... ولی یك اتفاقی افتاد كه من از صمیم قلبم آرزو می كردم پسر به دنیا آمده بودم ولی خب واقعیت چیز دیگه ای. می دونین ماجرا چیه؟؟؟ من گاهی اوقات چت می كنم. البته زیاد چت خصوصی نمی كنم یعنی راستش از چت خصوصی خوشم نمیاد دوست دارم برم تو رومهای عمومی برای دل خودم خطی / سطری / شعری .. . بنویسم. روزی از همین روزا طبق معمول همین كارو داشتم انجام می دادم كه دخترخانمی رو دیدم كه اونم مثل من داشت جملاتی تو رومی نوشت. در همین حین من و اون با هم صحبت می كردیم و بقیه هم می دیدن كه یكنفر اومد چت خصوصی من گفت بابا جمعش كن با اون دختره ریختی رو هم!!!!من محل بهش ندادم ... از قضا اون شخص تو چت خصوصی اون دختر هم رفته بود و همین حرفارو بهش زده بود كه یكدفعه دیدم اون دختره اومد چت خصوصی من و گفت فلانی با فلان آی دی اومده توچت من و حرفای زشتی راجع به من و شما می زنه!!!... منم بهش گفتم بابا بهش محل نده به منم همین حرفا رو زده بهش محل ندادم. خلاصه دیدم دختر فوق العاده حساسی است شروع كردم و به زندگی امیدوارش كردم. كم كم حرفای ما طولانی شد... تا رسید به پرسیدن مسایل خصوصی نوقتی ازم اسممو پرسید نمی دونم چی شد یك دفعه بهش گفتم من پسرم!!!! نمی دونم شاید فكر می كردم اونم پسر باشه و نمی خواستم بدونه من دخترم تا مزاحمم نشه.... خلاصه بعد از اینكه از زندگی خصوصی من سوالانی كرد خداحافظی كردیم و رفت .... و اینطوری شد كه از فردای اون شب اون دختر خانم بازم اومد تو چت خصوصی من .... خلاصه سرتون رو درد نیارم ... با همین صحبت كردنها یك دفعه دیدم ای بابا !!!!اون دختر خانم عاشق پاك باخته من شده!!!!!.... همون روز دوم شماره موبایلشو بهم داد كه بهش زنگ بزنم...!!! منو بگی شوكه شده بودم اصلا فكر نمی كردم اون عاشقم بشه . یه عاشق دوآتیشه.... ناگفته نمونه من اصلا جوری با اون صحبت نمی كردم كه بخواد عاشقم بشه حتی با اینكه بهش به دروغ گفته بودم من پسرم ولی اصلا حرفای عاشقونه بهش نزدم حتی من خیلی سرد و سنگین باهاش صحبت می كردم ولی نمی دونم چرا اون عاشقم شد....!!! نمی دونین وقتی بهم التماس می كرد بهش زنگ بزنم از خودم بدم اومده بود... قلبم درد گرفته بود ولی نمی تونستم به خودم بقبولونم كه بهش بگم من یه دخترم...!!!!! می ترسیدم بشتر عذابش بدم ... به احساساتش لطمه بخوره ... فقط بهش گفتم بابا من سنگدلم من اصلا اهل زنگ زدن نیستم... بهتره عاشق من نباشی .... اصلابه آدمای تو ی چت اعتماد نكن ولی اون به گوشش نمی رفت كه نمی رفت ...!!!! خلاصه یكی دوبار وقتی دید من به هیچ صراطی مستقیم نمی شم كه بهش زنگ بزنم از دستم عصبانی شد و باهام خداحافظی كرد .... ولی دیدم فرداش عاشقتر می اومد و با من حرف می زد و التماس پشت التماس كه باهاش تلفنی صحبت كنم. ناگفته نماند به نظر من دخترخانم فوق العاده متشخصی به نظر می آید. یعنی من با صحبتهایی كه باهاش كردم متوجه شدم بسیار دختر عاقل و فهمیده ای است. و فوق العاده با احساس و اهل ذوق و چون خودمم تا حدی اهل ذوقم برای اولین بار بود كه حسرت پسر بودن را كردم...!!!! ای كاش منهم یك پسر بودم ... یعنی اگر پسر بودم محال بود بخوام از دستش بدم به نظرم این دختر یك گوهر گرانبهاست. گوهری كه هر
|
|
979 |
نام:
سمیرا عقیلی
شهر:
تهران
تاریخ:
2/25/2004 6:50:35 PM
کاربر مهمان
|
سلام...با تشكر از سایت زیبا و با حال شما....به خصوص قسمت حضرت ابوالفضل كه عشق منه و قسمت...نواهای عاشورایی مخصوص محرم...خواستم بگم...در قسمت نواهای عاشورایی...مداحی آقای طاهری....هر قسمت را كه می زنیم...نوحه اول(تشنه امام من ( پخش می شود...همه لینكها یك نوحه پخش می كند....لطفا آنها را درست كنید...یا حق
|
|
978 |
نام:
الهه
شهر:
مشهد
تاریخ:
2/25/2004 12:52:13 PM
کاربر مهمان
|
برام دعا كنید.
|
|
977 |
نام:
محب الحسین
شهر:
تهران
تاریخ:
2/25/2004 2:08:42 AM
کاربر مهمان
|
دوست دارم با آقای هلالی ارتباط برقرار كنم
|
|
976 |
نام:
sara
شهر:
london
تاریخ:
2/25/2004 1:05:54 AM
کاربر مهمان
|
i have alot of problem in my live.i lose my virgente 2manth ago and now i fill iamperegnat.what hapend in my futher .i wish verey yhong is finesh
|
|
975 |
نام:
محسن
شهر:
قزوین
تاریخ:
2/25/2004 12:55:21 AM
کاربر مهمان
|
حسین یعنی عشق
|
|
974 |
نام:
محمد رضا
شهر:
تهران
تاریخ:
2/24/2004 10:13:01 PM
کاربر مهمان
|
دلم گرفته
|
|
973 |
نام:
سعید
شهر:
شیراز
تاریخ:
2/24/2004 8:43:50 PM
کاربر مهمان
|
تا یار که را خواهد و میلش به که باشد
میشود راه شهیدان را برویم...!
|
|