شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
98842
نام: راستین
شهر: غریبم
تاریخ: 11/28/2012 11:24:41 AM
کاربر مهمان
  سلام سمیرا جان از شیراز خوب هستی دوست خوبم من روزی چند بار به سایت سر میزنم ولی چون از گوشی میام نوشتن برام سخته بعضی وقتا هم موقع نوشتن گوشیم هنگ میکنه...
دوست خوبم نوشته های شما و همه ی دوستان رو میخونم و ازش استفاده میکنم چقد خوبه که حالا من یه دوست روانشناس هم دارم بقیه ش هم برام بنویس از راهنماییتون ممنونم به من لطف دارین... به قول معروف زندگی صدسال اولش سخته...منم عادت میکنم مثل همه اونایی که دوست خواهر برادر یا بچه ی جوونشون رو از دست دادن عادت میکنیم اما فراموش،هرگز!
اما حداقل حالا فهمید که چقد دوستش داشتم...
98841
نام: زهرا
شهر: ایلام
تاریخ: 11/28/2012 11:24:12 AM
کاربر مهمان
  سلام دوستای خوبم.تا حالا از آب نیسان استفاده کردین؟ کسی روش درست استفادشو میدونه به من بگه؟ آخه تو مفاتیح گفته بامدادو پسین/ حالا منظورشون نماز صبح و ظهره؟ یا ظهر و عصر؟
98840
نام: سعیدسناتور
شهر: زاهدان
تاریخ: 11/28/2012 11:15:24 AM
کاربر مهمان
  پروردگارا، بگشا برمن در آن درهاي فضیلت را و نازل كن بر من در آن بركاتت را و توفيقم ده براي اسباب خوشنوديت و سكونتم ده در آن ميان بهشتت، اي اجابت كننده دعاي بيچارگان.

98839
نام: نرگس
شهر: کرج
تاریخ: 11/28/2012 11:14:22 AM
کاربر مهمان
  السلام علیک یا ثارالله،ارباب عشق حسین (ع).
***************************************************************
با سلام و عرض ارادت خدمت دوستای خوب و باصفای حرف دل.
***********************************************************
همانقدر که مسخره می کنیم احترام نمی گذاریم
همانقدر که اشتباه میکنیم تفکر نمیکنیم
همانقدر که عیب میبینیم برطرف نمی کنیم
همانقدر که از رونق می اندازیم رونق نمی بخشیم
همانقدر که کینه به دل می گیریم محبت نمی کنیم
همانقدر که حرف میزنیم عمل نمی کنیم
همانقدر که می گریانیم شاد نمیکنیم
همانقدر که ویران میکنیم آباد نمیکنیم
همانقدر که کهنه میکنیم تازگی نمی بخشیم
همانقدر که دور میشویم نزدیک نمی کنیم
همانقدر که آلوده میکنیم پاک نمیکنیم
همیشه دیگران مقصرند ما گناه نمیکنیم
****
دوستای خوبم مراقب خوبیهاتون باشید و برای ما هم دعا کنید.
98838
نام: جان و جوانیم فدای رهبرم
شهر: شهر خدا
تاریخ: 11/28/2012 10:57:56 AM
کاربر مهمان
  سلام آقا شهاب من هنوز منتظر کسب اجازه از شما هستم.
98837
نام: مریم
شهر: بابل
تاریخ: 11/28/2012 10:45:46 AM
کاربر مهمان
  با سلام من قطعه ای زمین دارم نمی دانم بفروشم یا بساز و بفروش بدهم
98836
نام: فاطمه
شهر: قاین
تاریخ: 11/28/2012 10:26:00 AM
کاربر مهمان
  سلام راستین عزیز من که دعامیکنم من حالتو میفهمم شاید باور نکنی خواهر من روز یکشنبه ۱۰تیر ۱۳۸۶ تو جاده سبزوار تصادف کرده.
امسال۱۰تیر برای خواهرم مراسم داشتیم درخونه زنگ زدن در روبازکردم کسی نیومد بالا رفتم پایین به امید اینکه خواهرمه در صورتی که داشتیم برای مراسم فردای خواهرم نبات بسته بندی میکردیم وقتی دیدم نیست چشمام پراشک شد.
به خاطراینکه مادرم ناراحت نشه اشکامو پاک کردم واومدم بالا هیچی نگفتم ولی شب تا تونستم زیرپتوگریه کردم هرگز ادم باور نمیکنه من هنوز نگفتم خدا بیامرز هنوز نگفتم فوت کرده اگه کسی بگه میگم دروغه اون که میخواد بیاد چرا میگن پس بی تابی زیاد نکن دلت که میگیره برو سر مزارش بعد نماز براش فاتحه بخون
98835
نام: بوی سیب
شهر: مطلع الفجر
تاریخ: 11/28/2012 10:10:28 AM
کاربر مهمان
  دلائل بدعاقبتی

نقل شده است که فُضَیل بن عیاض که یکی از مردان طریقت است؛ شاگردی داشت که اعلم شاگردان او محسوب می‌شد، وقتی بیمار شد، هنگام احتضار، فضیل به بالین او آمد و نزد سر او نشست و شروع کرد به خواندن سوره «یس».
آن شاگرد محتضر گفت: مخوان این سوره را ای استاد!

پس فضیل ساکت شد و به او گفت: بگو: لااله الاّ الله.
گفت: نمی‌گویم آن را به جهت آن که - العیاذُ بالله - من بیزارم از آن، پس به این حال مُرد.
فضیل از مشاهده این حال بسیار ناراحت شد، و به منزل خود رفت و بیرون نیامد. پس از مدتی او را در خواب دید که او را به سوی جهنم می‌کشند.
فضیل از او پرسید که تو از بهترین شاگردان من بودی چه شد که خداوند معرفت را از تو گرفت و به عاقبت بد مُردی؟
گفت: برای سه عملی که انجام می‌دادم:
اول: نمّامی و سخن چینی کردن.
دوم: حسد بردن.
سوم: من بیماری داشتم و به نزد طبیبی رفته بودم، او به من گفته بود که در هر سال یک قدح شراب بخور که اگر نخوری این بیماری در تو خواهد ماند. پس من بر حسب قول آن طبیب شراب می‌خوردم، به دلیل این سه عمل که انجام می‌دادم؛ عاقبت من بد شد و به آن حال مُردم .

توصیه های اخلاقی،عرفانی شیخ عباس قمی(ره)./
کتاب منازل الآخرة، شیخ عباس قمی(ره)، ص 81 ./
98834
نام: اذین
شهر: گرگان
تاریخ: 11/28/2012 9:43:59 AM
کاربر مهمان
  رها ساز خود را از انچه مانع میشود انی بشوی که می خواهی
98833
نام: h
شهر: گرگان
تاریخ: 11/28/2012 8:51:15 AM
کاربر مهمان
  نمیدانم چیکار کنم دارم دیوانه می شوم فقط به خدا توکل میکنم خداخودش می تواند مشکلمان را حل کند فقط از شما شهیدان خواهش میکنم دعاگوی ما باشید فقط و فقط خدا.
خدایا گاهی وقتها تو را نزدیک می بینم گاهی دور این تو نیستی که بزرگ میشوی این من هستم که برخی اوقات نزدیک میشوم و گاهی دور
<<ابتدا <قبلی 9890 9889 9888 9887 9886 9885 9884 9883 9882 9881 9880 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved