اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
98712 |
نام:
فاطمه
شهر:
تهران
تاریخ:
11/26/2012 1:40:40 PM
کاربر مهمان
|
سلام بچه ها اینجا چه خبره ؟ معصومه خانم چه اتفاقی برای شما افتاده ؟ میشه واسه منم یه نفر توضیح بده ؟ من هر چقدر گشتم چیزی پیدا نکردم من لیسانس حقوقم اگه از لحاظ حقوقی کاری برام بر میاد بگید ؟ وکیل آشنا هم سراغ دارم که آگه معصومه جان مایل باشه با وکیل مشورت کنه منم بچه تهرانم معصومه جان بنده تازه از کربلا برگشتم در خدمت گزاری حاضرم.
|
|
98711 |
نام:
کنیززهرا
شهر:
کربلا
تاریخ:
11/26/2012 1:34:45 PM
کاربر مهمان
|
سلام سید سلام دوستانم,شاید این آخرین سلامم به شما باشه حلالم کنید دوستانم شاید بهتره بگم خواهران و برادرانم.اگر شماها نبودید من اینجا نبودم آخه شماها با حرف دلتون خیلی چیزا یادم دادید وایییییییییییییییی خدای من چقدر سخته انگار دارم از خونوادم جدا میشم.همتونو دوست دارم خدایا عاشقم
|
|
98710 |
نام:
سمیرا
شهر:
شیراز
تاریخ:
11/26/2012 12:33:03 PM
کاربر مهمان
|
سلام دوستای حرف دل ان شالله عزاداری هانون مورد قبول حق شده باشه.سلام معصومه جان ممنون که جواب دادین بازم به سایت سر بزنید ببخشید دیر جواب دادم به نظر بنده حقیر این جور نیست که بگید خدایا امام حسین دوستون نداره گاهی خدا در برابر مشکلات ما بنده هاان قدرسکوت می کنه تا بارها بگوییم خدای من .اینها همش یه امتحانه که خدا بگه ببین بنده ی من فقط منم که در قیامت می تونم به کمکت بیام نه همسرت نه پدرت ونه مادرت نمی تونن به کمکت بیان دنیا هم یه نماده ببین معصومه جان خیلی خوبه که داری این دعا ها رو می خونی مطمئن باش خدا داره می بینه از پس امتحان خدا پیروز وسر بلند بیرون بیا خدا با اغوش گرم به استقبالت می یاد می تونی مراسم عزاداریای سایت رو دانلود کنی منتظر خبر رهایی از مشکلت هستم من رو هم دعا کن یا حق ***سلام زینب جان ممنون که جواب دادی مشکلی نیست اخه من فکر می کردم هیچ کس مطلبامو نمی خونه ناراحت بودم ممنون خواهر گلم خوش به حال خانم مهرابی که دارن می یان پیشتون کاش می تونستم می دیدیمت التماس دعا
|
|
98709 |
نام:
رضوانه
شهر:
کابل
تاریخ:
11/26/2012 11:56:14 AM
کاربر مهمان
|
من شهادت دوست دارم اما فکر میکنم لیاقت هورا هم ندارم
|
|
98708 |
نام:
معصومه
شهر:
شاهرود
تاریخ:
11/26/2012 11:54:13 AM
کاربر مهمان
|
سلام اقا شهاب 1جز برا من قران بذارید کنار
|
|
98707 |
نام:
جا مانده از راه خدا
شهر:
تهران
تاریخ:
11/26/2012 11:34:07 AM
کاربر مهمان
|
به نام خداوند یکتا و آمرزنده مهربان ** # ** سلام به تمامی دوستان خوبم ** # ** فرشته ی کوچک ، پیش فرشته ی بزرگ رفت و گفت : امروز روز عاشورا است ، مگر نه ؟؟ ** # ** فرشته ی بزرگ سر تکان داد و چشمانش پر از اشک شد . ** # ** فرشته کوچک گفت : داستان روزی روزگاری را برایم می گویی ؟؟** # ** فرشته ی بزرگ گفت : تا حالا صد بار برایت گفته ام . ** # ** فرشته ی کوچک گفت : باز هم بگو . ** # ** فرشته ی بزرگ ، اشک هایش را پاک کرد و گفت : روزی روزگاری در زمان امام حسین ( ع ) ، یک خلیفه بود که خیلی ظالم بود . ** # ** کارهای بد می کرد و می گفت : عیبی ندارد . مردم را اذیت می کرد و می گفت : عیبی ندارد . ** # ** خیلی ها را می کشت و می گفت : عیبی ندارد . مردم را هم به کار بد و زورگویی عادت می داد . ** # ** امام حسین ( ع ) اعتراض می کرد و می گفت : خدا ظلم و بدی را اصلاً دوست ندارد . ** # ** خلیفه ی ظالم هم نتوانست جلوی حرف زدن امام حسین ( ع ) با مردم را بگیرد ، پس به سربازانش دستور داد با او بجنگند و او را بکشند . ** # ** از آن وقت ، روز عاشورا که می رسد ، مردم برای امام حسین ( ع ) گریه می کنند . ** # ** فرشته ی کوچک پرسید : پس چرا مردم باز هم کار بد می کنند و همدیگر را اذیت می کنند ؟؟** # ** فرشته ی بزرگ آه کشید و گفت : گاهی داستان روزی روزگاری یادشان می رود که امام حسین ( ع ) چرا شهید شد . ** # ** آن روز فرشته های آسمان و مردم زمین ، برای امام حسین ( ع ) خیلی گریه کردند . شب که شد ، فرشته ی کوچک گفت : من رفتم . ** # ** فرشته ی بزرگ پرسید : کجا ؟؟** # ** فرشته ی کوچک گفت : پیش بچه ها ی زمین . ** # ** می خواهم یادشان باشد که کار بد نکنند و کسی را اذیت نکنند . ** # ** فرشته ی بزرگ ، شانه بالا انداخت و گفت : بچه ها این چیزها را نمی فهمند . ** # ** فرشته ی کوچک با مهربانی گفت : بچه ها خیلی چیزها می فهمند . گاهی بهتر از بزرگترها . ** # ** فرشته ی بزرگ گفت : موفق باشی . ** # ** آن شب ، فرشته ی کوچک به خواب پسر بچه ای رفت . ** # ** صبح که شد ، توی راه مدرسه، پسرک خواست به گربه ی پیری لگد بزند ، ولی پایش را جمع کرد و تکه ای از کیک خود را به گربه داد ، بعد کاغذ کیک را از روی زمین برداشت و توی جیبش گذاشت . ** # ** فرشته ی کوچک یک سال تمام ، به خواب بچه های زمین رفت . ** # ** روز عاشورای سال بعد ، پیش فرشته ی بزرگ برگشت . ** # ** فرشته ی بزرگ گفت : آفرین به تو ، فرشته ی کوچک !! به بچه ها چه گفتی ؟؟** # ** فرشته ی کوچک خندید و گفت : داستان روزی روزگاری را می گفتم . ** # ** می دانستم که بچه ها خیلی چیزها را می فهمند . ** # ** یک فرشته ی ریزه میزه جلو آمد و گفت : فرشته ی کوچک ، داستان روزی روزگاری را برای من هم می گویی ؟؟** # ** فرشته ی کوچک سر تکان داد . اشک گوشه ی چشمش را پاک کرد و گفت : روزی روزگاری در زمان امام حسین ( ع ) .... ** # ** در پناه خدا باشید . ** # ** یا حق
|
|
98706 |
نام:
پشتیبان ولایت فقیه
شهر:
ایران
تاریخ:
11/26/2012 11:25:03 AM
کاربر مهمان
|
باسلام خدمت همه دوستان حرف دل من هرروزحرف دلهای شمارو میخونم .زیاداهل حرف زدن نیستم .ولی خیلی دلم واسه زیارت امام رضاتنگه.دوستان بیایدبرای محمدجواد(همسرمصمومه زیاددعاکنیم.خداهدایتش کنه.چه خوبه که محمد جوادخوب شه ومعصومه ومحمدجوادبازندگی خوبی داشته باشن.
|
|
98705 |
نام:
کبوتربشکسته بال
شهر:
گرگان
تاریخ:
11/26/2012 10:48:17 AM
کاربر مهمان
|
من دراین دیارغربت پروبالی زده ام شب وروز....... من دراین کنج زندان بی تو ازغمها نوشتم شب وروز.... چشم در راهم بیایی سرشود این انتظار جانگداز... که مرا بی تو نباشدهیچ امیدبرسر و جان.... یا مهدی)عج) ادرکنا
|
|
98704 |
نام:
م . مقصودی
شهر:
ساری
تاریخ:
11/26/2012 10:37:10 AM
کاربر مهمان
|
سلام دست مریزاد سایت بسیار پر محتوی و خوبی دارید موفق و موید در پناه الطاف الهی باشید .
|
|
98703 |
نام:
گل یاس
شهر:
غریب
تاریخ:
11/26/2012 10:29:06 AM
کاربر مهمان
|
سلام خاک پای مولا برای من ۵۰۰ تا بنویس التماس دعای خیر دارم
|
|