اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
98672 |
نام:
زينب سلامات
شهر:
اصفهان
تاریخ:
11/25/2012 2:21:51 PM
کاربر مهمان
|
كربلا اين رسم مهمان داريت از گلوي ميزبانت خون جاري است
|
|
98671 |
نام:
kdarabi39@yahoo.com
شهر:
كرمانشاه
تاریخ:
11/25/2012 2:13:27 PM
کاربر مهمان
|
زنديگم بدجور گره خورده پرشدم ازنفرت واسم دعاكنيد
|
|
98670 |
نام:
رامین
شهر:
شیراز
تاریخ:
11/25/2012 1:44:11 PM
کاربر مهمان
|
با سلام-خواستم از بار گناهام بگم اما روم نشد -دهه محرم امثال هم از خجالت نرفتم عزاداری-با چه رویی با چه امیدی-میدونم آقا حسین و بی بی زهرا و آقا مهدی خیلی خیلی بخشنده هستن و چشمشونو روی من نبستن-کاش واسطه بشن که منم آدم بشم-من نه دزدی کردم نه زنا کردم نه آدم کشتم فقط دل شکستم و ... اون یکیشش ظلم به خودم هست(بماند) واسم دعا کنین
|
|
98669 |
نام:
نرگس
شهر:
قزوین
تاریخ:
11/25/2012 1:10:24 PM
کاربر مهمان
|
سلام/
چقدر توی این هوای سرد عاشورا گرم وپرشور بود
التماس دعا
|
|
98668 |
نام:
بنده ی پنهانی
شهر:
غربت
تاریخ:
11/25/2012 11:51:03 AM
کاربر مهمان
|
ای کاش این اسلام،اسلام بود. نه فقط روی لباسش نوشته ی کلمه ی کربلا بود.
|
|
98667 |
نام:
صبر
شهر:
هفت شهرعشق
تاریخ:
11/25/2012 5:46:58 AM
کاربر مهمان
|
دخترم معصومه عزیزم برات یه ختم فران نذزکردم حدیث داریم ازپیامبر(ص)اگه یه ختم قران تذر کنیدوفقط یه حاجت بخواید حتما داده مبشه دارم میخونم برای خواهر وبرادرت هم وقتی حاجتی داشتند نذر کردم عربرم هرچه زودتربنویس وبروپیش روحانی وشفاهی هم حتما بگوکه تاثیرش بیشتره.یه نصیحت دیگه اگه خواست دوباره دوستشوبرات بیاره بایست جلوش هرجوری میدونی باتهدید،کتک و...وقتی ببینه اینحوریه میترسه .دخترگلم بدت تیاد اینو میگم چون زیردست زن بابابزرگ شدی ترسو شدی اگه ازاول میایستادی اوهم مبترسید.خواهرت سلام میرسونه میدونی اوجراح ومتخصص زنانه؟عزیزم میخوام تورامثل خواهر وبرادرت کنم ببرمت بالا البته باکمک حودت وخدا.ازخودت بزام بنویس ومن الله التوفیق
|
|
98666 |
نام:
فائزه
شهر:
تهران
تاریخ:
11/25/2012 2:22:18 AM
کاربر مهمان
|
ارامش از ان من است و من میتوانم به خوشبختی برسم
|
|
98665 |
نام:
محمد
شهر:
ایران
تاریخ:
11/25/2012 1:40:22 AM
کاربر مهمان
|
شب عاشورایی همه دعاکنید برای فرج امام زمان(عج) در اوج روضه خوب دلش را که غم گرفت وقتی که میز و دفتر و خودکار دم گرفت وقتش رسیده بود به دستش قلم گرفت مثل همیشه رخصتی از محتشم گرفت باز این چه شورش است که در جان واژه ها ست شاعر شکست خورده ی طوفان واژه هاست بی اختیار شد قلمش را رها گذاشت دستی زغیب، قافیه را کربلا گذاشت یک بیت بعد، واژه ی لب تشنه را گذاشت تن را جدا گذاشت و سر را جدا گذاشت حس کرد پا به پاش جهان گریه می کند دارد غروب فرشچیان گریه می کند
|
|
98664 |
نام:
مقداد
شهر:
اهواز
تاریخ:
11/25/2012 1:14:31 AM
کاربر مهمان
|
گفت وگوی راهب با سر امام حسین(ع) هنگامی که سر مبارک امام حسین(ع) را وارد قنسرین (یکی از منازل شام) کردند، راهبی از داخل صومعه خود متوجه سر مقدس حضرت شد و دید نوری از دهان مبارک سر سیدالشهداء (ع) خارج می شود و به طرف آسمان بالا می رود. راهب در ازای مبلغ ده هزار درهم سر مبارک را از مأموران گرفت و داخل صومعه شد.
در این هنگام صدایی که صاحب آن دیده نمی شد به گوشش رسید که گفت: خوشا به حال تو ای راهب، خوشا به حال کسی که به حرمت صاحب این سرآگاه باشد و مقام و منزلت آن را بشناسد.
راهب با شنیدن این کلمات، سر خود را بلند کرد و گفت: پروردگارا، تو را به حق عیسی بن مریم(ع) سوگند می دهم که به امر و اذن تو این سر با من سخن بگوید.
پس سر مبارک امام حسین(ع) زبان به سخن گشود و فرمود: ای راهب! از من چه می خواهی؟ راهب گفت: تو کیستی؟ فرمود:من فرزند محمد مصطفی(ص) و علی مرتضی(ع) و فاطمه زهرا(س) هستم. من کشته شده به صحرای کربلا، و مظلوم به جور و جفا در دشت نینوا، و عطشان و تشنه لب به نهر علقمه از آب فرات هستم.
پس سر مبارک ساکت و خاموش شد. راهب صورت به صورت امام حسین(ع) نهاد و گفت: صورت خود را از روی مبارک تو برنمی دارم تا بگویی که در روز قیامت شفیع تو هستم.
سرمقدس سیدالشهداء به سخن آمد و گفت: به دین و آیین جدم حضرت محمد مصطفی(ص) بازگرد و مسلمان شو.
راهب بی درنگ شهادتین را بر زبان جاری کرد و گفت: اشهدان لااله الا الله و اشهدان محمدا رسول الله، امام حسین(ع) نیز قبول فرمود که در روز قیامت شفیع او باشد.
وقتی که صبح شد مأموران یزید سر مبارک را با ده هزار درهم از راهب گرفتند و از آنجا حرکت کردند. در میان راه وقتی به وادی رسیدند دیدند تمام درهم ها به سنگ و سفال تبدیل
http://moflehon.blogfa.com/
|
|
98663 |
نام:
nazanin
شهر:
tehran
تاریخ:
11/25/2012 1:14:25 AM
کاربر مهمان
|
با عرض سلام و احترام
در مورد اندیشه و اندیشه ها بیشتر تحقیق می کنم همچون مردی مثل مرتضی اوینی. در مورد خصوصیات فکری و خط مش ایشان و اعتقاد ها و خصوصیات روحی و حال و هواشان در مورد پرداخت انسان به روح و دور از روزمرگی می خواستم بدانم. من ستایشگر معلمی هستم که اندیشدن را به من اموزش دهد نه اندیشه ها. البته من اعتقاد دارم لازمه اندیشدن ندانستن اندیشه ها هست. ما را بی خبر نگذارید
یاعلی
|
|