اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
98272 |
نام:
امان از دل زینب (س)
شهر:
چه خون شد دل زینب(س)
تاریخ:
11/19/2012 9:12:22 AM
کاربر مهمان
|
هو المصور حسين ميا به کوفه ، کوفه وفا ندارد ... اي به دل بسته ، قدري آهسته کن مدارا با ، زينب خسته ... يا حسين مظلوم ... ماه محرم ماه عزاداری سرور و سالار شهیدان را به همه گلهای شهید اوینی تسلیت عرض مینمایم و امیدوارم به حق این ماه خداوند از تقصیرات ما بگذرد التماس دعا
|
|
98271 |
نام:
اذین
شهر:
گرگان
تاریخ:
11/19/2012 8:35:11 AM
کاربر مهمان
|
جالب برام، همه ادمهایی که اینجا مطلب مینویسن عاشق حسین(ع)هستند واز عشق به رهبر واهل بیت میگن ،ولی بیشترشون خسته و نا امید ،اعتقاد اگه قوی باشه و حاجت اگر منطقی و به صلاح، مطمئن باش بهش میرسی،اگه به خدا معتقد هستید ،که میدونم هستید ،این همه ناشکیبایی برای چیه،.............
|
|
98270 |
نام:
جان و جوانیم فدای رهبرم
شهر:
شهر خدا
تاریخ:
11/19/2012 8:34:04 AM
کاربر مهمان
|
سلام نفس عزیزم خوشحالم که برگشتی
|
|
98269 |
نام:
محبوبه
شهر:
قوچان
تاریخ:
11/19/2012 8:33:08 AM
کاربر مهمان
|
سلام بر نفس عزیزم : من تازه واردم از داستان زندگیت خبر ندارم منتها با این چیزای که این چن روزه از مطالب شما خوندم پشتم لرزید واقعا باورش برام سخته انسان باشی نوری از خدا باشی واینقد سخت و بیرحم ،ناراحت نشی عزیزم ولی یه لحظه فک کردم یزید زمانه از پیشونیت در اومده ،مگه میشه مرد باشی ونسبت به ناموست اینقد بی تفاوت و سنگدل ، برات آرزوی صبر دارم . عزیزم مگر موقعی که قصد ازدواج باهاش داشتی نسبت بهش آگاهی نداشتی ،مگر با عشق باهاش ازدواج نکردی ، اگر عشق داشتی پس میتونی زندگیتو تغییر بدی چون هر انسانی حتی بدترین ها با محبت و دوس داشتن وعشق میتونن خوب شن چون فطرت خدایی تو همه هست ،صبر کن و یه کم دیدتو تغییر بده یه کم محبت قاطیش کن هر چند براش عجیب باشه ، نامید نشو خدا هست ،خدا خودش گفته اگر خلقم بنده منو تنها بذارن من تنها نمیذارم ، دعا کن خدا اینقد دوست داره که سختی بهت میده چون ناله بنده شو دوس داره به شرط این که مایوس نشی ، مطمئن باش عمر سختی ها کوتاست فقط ما باید سعی کنیم که تو مسیر بدش قرار نگیریم . ببخش عزیزم اگر حرفام خود خواهانه بوده ،ولی من به اندازه چیزای که میدونم نظر دادم شاید اگر من جای شما بودم حالم بدتر از حال شما میبود ، براتون سر نمازهام از صمیم قلب آرزوی سلامتی و شادی گشایش در کارهاتون ، و بازگشت پدر و مادرتون به طرفتون ،چون واقعا بهترین دوستان و همدم هر انسانی پدر و مادرشه .میکنم .
|
|
98268 |
نام:
غریب امام هادی ع
شهر:
زاهدان
تاریخ:
11/19/2012 8:22:58 AM
کاربر مهمان
|
سلام بچه ها عزاداریاتون قبول درگاه حق باشه ان شاالله سلام فاطمه جان ازقاین ممنون دستت دردنکنه بفکرمابودی ان شاالله عزاداریهات قبول حق باشه واین ده روزروباسلامتی پیراهن سیاه تن کنی عزاداری کنی بازم ممنون خداخیرت بده سلامت باشی همیشه
|
|
98267 |
نام:
مادر ایرانی
شهر:
البرز
تاریخ:
11/19/2012 7:57:52 AM
کاربر مهمان
|
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین جان تمام زندگیم فدای تو تو را قسم به علی اصغرت به عباس صقای کربلا جوانا را هدایت کن عاقبت بخیر این دنیا واون دنیا بده و غلاماتو تمام جوان ها مخصوصا عزیزان من حقیر را زیر سیایه پر مهرت سالم و موفق کن و بهترین ها را جلوی راهشون قرار بده و سربازای واقعی امام زمان(عج) بگردان جانم فدات حسین جانم واگه لیاقت داشتم کربلات نصیبم کن اقا جان التماس دعا السلام علیک یا ابا عبدالله
|
|
98266 |
نام:
سارا
شهر:
غریب
تاریخ:
11/19/2012 3:18:58 AM
کاربر مهمان
|
با سلام خدمت تمام دوستان حرف دل و فرارسیدن ایام سوگواری سالار شهیدان حسین(ع)ویاران اش را به همه شما تسلیت میگم وامیدوارم که این عزاداری قبول حق گردد و تمام حاجاتتان برسید و در این شبها دوستان حرف دل را فراموش نکنیم.شهاب برادر گرامی اگر امکان دارد یک جز هم برای ما ثبت کنیند باشد که ما هم در این ثواب شریک شویم.برای فرج وسلامتی امام غایب (عج)وسلامتی امام خامنه ای صلوات بفرستیند.برای رفع تمام گرفتاریهای خودمون م صلوات
|
|
98265 |
نام:
zahra
شهر:
canada-toronto
تاریخ:
11/19/2012 3:00:03 AM
کاربر مهمان
|
بسم الله الرحمن الرحیم من در کانادا برای زندگی امدم اما زندگی من به خاطر یک مرد خراب شد اما نمی دانم حال چه کنم ازخانه وخانواده گذشتم از خواهر و برادر گذشتم به خاطر اینکه با این زندگی کنم الان هم اینجا زندگی من خراب شد واو در زندان هست من هم همینطور ماندم و بسیار از نظر روحی خراب شدم نمی دانم الان هم بسیار از زندگی سیر شدم خدایا کمکم کن
|
|
98264 |
نام:
بهراد
شهر:
تهران
تاریخ:
11/19/2012 2:22:11 AM
کاربر مهمان
|
سایت شما جز بهترین سایتهاست واقعا از مداحی های اذری لذت بردم و خوشحالم سایتی هست که سیستم ثبت نام اجباری نداره و از نظر من بهترین نوع کارهای فرهنگی و مذهبی رو ارائه دادید اجرتون با امام حسین (ع) و همگی خسته نباشید
لطفا اگر مداحی اذری دارید بازهم ارائه کنید
|
|
98263 |
نام:
م
شهر:
بیابان حسرت
تاریخ:
11/19/2012 1:47:13 AM
کاربر مهمان
|
به نام خدا. سلام ای عزیزان هموطنم،ایرانیهای عزیزم،از چند روز قبل به طور اتفاقی برای مطلبی وارد این سایت شدم ووقتی عنوان "هرچه میخواهد دل تنگت بگو "رودیدم، به صورت رندم دلنوشته های هموطنانم رو خوندم؛ چون حدس میزدم که همه از غمها،بیماریها،شکستها،عشق،ورنجهای زندگیشون گفته باشن. تقریباِّمتن هاروازسال 82 تابه امروزمرورکردم. عزیزای مهربون وپاک فطرت! همتون از رنجها گفتید،به قرآنی که اندر سینه دارم:خداوند میفرمایند:«ماانسان رادر رنج آفریده ایم»و«انسانها در زیانند،مگرکسانیکه ایمان آورده وعمل صالح انجام دهند وهمدیگر رابه حق وصبر!سفارش کنند.». حضرت زینب پس از اون مصائب عظیم_ که اگربرسر هرکدوم از مامیومددردم جان میدادیم فرمودند: به خدا قسم جز زیبائی چیزی ندیدم!این زن بزرگ!ام المصائب!این زنان ومردان بزرگ آفریده شده اند که ما درس بگیریم، بیائید بزرگوارانه فکر کنیم و دریا دل باشیم.دلی که به وسعت دریاباشه هیچ درد وغصه ای رو بزرگ نمی بینه.فکر نکنید من که این حرفهارو میزنم در رفاه زندگی کردم،نه!از بچگی زندگیم سراسرامتحان الهی بود:سختیها ،مشکلات،رنج زندگی،...نمی خوام موعظه کنم،چون اصلاّ در درگاه الهی خودم رو عددی نمی بینم که بخوام کسی رو پند بدم. فقط خواهرانه عرض کردم. داشتم دلنوشته ها رو به سرعت مرور می کردم که ناگهان چشمم افتاد به کامنت برادر گرامی ام «حمید از بیابان حسرت».کامنت شماره ی 8369 .از لحن ولهجه ی متن ونام ایشون فهمیدم که ایشون این متن رو 7سال قبل برای بنده نوشتن و در واقع مقصودشون بنده ی حقیر بودم.متاّسفم که اینقدر دیر خوندم.
برادر گرامی ام،آقای حمید:من شماروشناختم وبه همین خاطر اسم شهرم رو زدم« بیابان حسرت» تابدونی ساکن شهرت هستم. ای دل شکسته هائی که از اومدن همتون به این سایت پیداست که فطرت پاک ودل صافی دارین،-ایشون از من خواستگاری کرده بودن وبه خداقسم من اصلاّ باایشون صحبت پول نداشتم. آقاحمید ،برادر گرامی من!در تمام این سالها به دنبال موقعیتی بودم که برای شکستن دلتون ازتون بخوام حلالم کنین.نه به خاطر اینکه جوابم به شما منفی بود،این حق طبیعی هر دختر هست که همسرش روانتخاب کنه.بلکه بخاطر حرفهائی که به شمازدم ازتون میخوام حلالم کنین. باور کنیداون حرفهاحرف دلم نبود،بلکه مجبور شدم کاری کنم که به منزلمون تلفن نزنید.خواهش میکنم به بنده حق بدین.دختری که نخواست چشم به نامحرم بیاندازه وهرگز نگذاشته بود یک نامحرم حتی به چادرش دست بزنه،آیا می تونست به خودش اجازه بده که چند سال باپسر جوونی که عاشقش شده بود بوسیله تلفن ارتباط داشته باشن تازمانیکه اون پسر موقعیت ازدواج براش فراهم بشه؟
برادرم! از کجا مطمئن می شدم که اگر چند سال منتظرتون می موندم عاقبت به خواستگاری من می اومدین؟در حالیکه نمی تونستین مسئله رو به خونوادتون اطلاع بدین؟من کاملاّ قبول دارم که شما در اون زمان موقعیت ازدواج رو نداشتین وبه همین خاطر در کامنت خودتون-8369 - نوشتین «عشق فقط مال پولداراس »برادرم سن شما هم برای ازدواج پائین بود. اما من به شخصه اصلاّ در قیدو بند پول همسرم نبودم.کما اینکه شما همسرم رو می شناسید و شاید بدونید که بنده باچه شرایطی باایشون ازدواج کردم،فقط با خرید یک حلقه وعقد در دفترخونه ازدواج، و هیچ چیز دیگه ای ازشون نخواستم. اینو برای هم وطنانم گفتم تا بدونن ملاکم برای ازدواج پول وثروت کسی نبود.آیا تضمینی بود که چند سال بعد هنوز به عقاید و علاقتون در مورد من پایبند باشین؟و من در مقابل خونوادم باچه دلیلی
|
|