اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 98052 |
نام:
N
شهر:
esfahan
تاریخ:
11/16/2012 1:14:41 PM
کاربر مهمان
|
baram doa konid
|
|
| 98051 |
نام:
p2smrteza
شهر:
ازادشهر-گلستان
تاریخ:
11/16/2012 1:06:38 PM
کاربر مهمان
|
سلام برخداوسالارشهیدانش حضرت اباعبدالله الحسین علیه سلام بنده برادرشهیدرضاتاجی هستم برادرم درمنطقه عملیاتی ایرانشهر-زاهدان درمورخه 15/9/85 ساعت 11/30 شب براثردرگیری باماشین اشراربه درجه رفیع شهادت رسیدندامابنیادشهیداعلام نکردماپیگیرشدیم اما چند سالی خبری نیست اماحرف دلم اینکه شهید رضاتاجی برای من وکسی تقوا پیشه نکرد ایشان سربازی پنهانی حضرت بقیه الاعظم رادرگفتارنه بلکه درعمل واقعی انجامداد تربت پاک ومقدس این بزگوارزیارتگاه عارفان وعاشقان سیدالشهداعلیه سلام دراستان خراسان شمالی-اسفراین-روستای کسرق است دراخرین صفحه دفتریادداشت این باسعادت نوشته شده درباب ملاقات بامولاوسرورمان حضرت اباصالح المهدی عج که ایشان بامولایش درددل میکرده باسلام ودرودبه پیشگاه مولایمان امام زمان عج وتمامی شهداوشهیدرضاتاجی ومن الله التوفیق
|
|
| 98050 |
نام:
حاج علی
شهر:
تهران
تاریخ:
11/16/2012 12:53:06 PM
کاربر مهمان
|
کربلا یعنی رهبر تنها......
|
|
| 98049 |
نام:
الهام
شهر:
اصفهان
تاریخ:
11/16/2012 12:50:14 PM
کاربر مهمان
|
صبر هم حیران نام زینب است.....
|
|
| 98048 |
نام:
ایمان
شهر:
رامسر
تاریخ:
11/16/2012 12:35:15 PM
کاربر مهمان
|
سلام نفس.چرا اون تورو بکشه؟سخنرانیهای استاد رائفی پور رو گوش کن در مورد جهاد یه چیزایی گفته.اگه من جای تو بودم اونو میکشتم.به دادگاه میخوای ثابت کنی؟کاری نداره.یه دوربین بذار که از کارای شوهرت فیلم بگیره.وقتی همچین مدرکی داشته باشی همه چی حله.منی که قراره به دست شوهرم کشته بشم خودم میکشمش تا چند نفر دیگرو نجات بدم.همچین آدمی از این کارا با خیلیا میکنه.اگه دادگاه هم راضی نشد.اشکال نداره.قاضی خداست و مهم اینه که پیش اون روو سفیدی.
|
|
| 98047 |
نام:
جواد
شهر:
زیاران
تاریخ:
11/16/2012 12:34:39 PM
کاربر مهمان
|
ماه خون ماه اشك ماه ماتم شد ، بر دل فاطمه داغ عالم شد . فرا رسیدن ماه محرم را به عزادارن راستینش تسلیت عرض میكنم
|
|
| 98046 |
نام:
ghazal
شهر:
hamedan
تاریخ:
11/16/2012 12:09:14 PM
کاربر مهمان
|
دلم گرفته از همه دنیا دلم گرفته کاش تو این دنیا آشغال زندگی نمی کردم آخه خدایا چرا من؟چرا من وبه این دنیا آوردی.
|
|
| 98045 |
نام:
اصغر
شهر:
اصفهان
تاریخ:
11/16/2012 11:53:50 AM
کاربر مهمان
|
سلام
خدا قوت. خیلی سایت پر باریه. ترتیلهای استاد پرهیزکار را دانلود کردم مداحیهای جوادمقدم و مداحان ولایتی را بیشتر بگذارید ممنون.
|
|
| 98044 |
نام:
مريم
شهر:
ميلبورن
تاریخ:
11/16/2012 11:53:11 AM
کاربر مهمان
|
بذاريد إز دل تنگم بگويم إز دل
كه داره إز بين ميره كاش عاشق نبودم كاش همه راست كو بودن من كه همه
جيز رو با اون در ميون ميكذاشتم
چرا با من غریبي كرد اون كه با همه فرق ميكرد جرا رفت
چرا با من غريبي كرد من كه هر چي اون گفت قبول كردم
كاش نميرفت
|
|
| 98043 |
نام:
سفیر
شهر:
پشت دریاها
تاریخ:
11/16/2012 11:43:39 AM
کاربر مهمان
|
خطبه اول نهج البلاغه - قسمت2
نخست شناسائى خدا:
سرآغاز دين معرفت او است،و كمال معرفتش تصديق ذات او،و كمال تصديق ذاتش توحيد و شهادت بر يگانگى او است،و كمال توحيد و شهادت بر يگانگيش اخلاص است،و كمال اخلاصش آن است كه وى را از صفات ممكنات پيراسته دارند،
چه اينكه هر صفتى گواهى مى دهد كه غير از صفت موصوف است و هر موصوفى شهادت مى دهد كه غير از صفت است،
آنكس كه خداى را(به صفات ممكنات)توصيف كند وى را به چيزى مقرون دانسته،و آن كس كه وى را مقرون به چيزى قرار دهد،تعدد در ذات او قائل شده،و هر كس تعدد در ذات او قائل شود،اجزائى براى او تصور كرده،و هر كس اجزائى براى او قائل شود وى را نشناخته است.
و كسى كه او را نشناسد،به سوى او اشاره مى كند،و هر كس به سويش اشاره كند،برايش حدى تعيين كرده،و آن كه او را محدود بداند،وى را به شمارش آورده،و آن كس كه بگويد خدا در كجا است؟وى را در ضمن چيزى تصور كرده،و هر كس بپرسد بر روى چه قرار دارد؟جائى را از او خالى دانسته.
همواره بوده است و از چيزى به وجود نيامده،و وجودى است كه سابقه عدم براى او نيست،با همه چيز هست اما نه اينكه قرين آن باشد،
و مغاير با همه چيز است، اما نه اينكه از آن بيگانه و جدا باشد،
انجام دهنده است،اما نه به آن معنى كه حركات و ابزارى داشته باشد،
بينا است حتى در آن زمانى كه موجودقابل رؤيتى وجود نداشت،
تنها است زيرا كسى وجود نداشته تا به او انس گيرد،
و از فقدانش ترسان و ناراحت شود.
|
|
