شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
97692
نام: فاطمه
شهر: دهنو اران
تاریخ: 11/11/2012 9:35:14 AM
کاربر مهمان
  ای خدا چقدر ناراحتم التماس دعا
97691
نام: جان و جوانیم فدای رهبرم
شهر: شهر خدا
تاریخ: 11/11/2012 9:28:12 AM
کاربر مهمان
  لحظه به لحظه به قشنگی امروز بیشتر ایمان میارم. به نزدیکی خدا.به توجهش بهم.به اینکه داره باهام حرف می زنه و به اینکه کنارم وایتاده و دستم تو دستاشه. خدایا دوست دارم حتی شده به اندازه چند قدم باهام راه بیای. می خوام بغلت کنم . می خوام مثهفتم امروز روز قشنگیه من گفتم کنارمی من گفتم که چقدر دوست دارم من گفتم دوست دارم همیشه همیشه منو تو آغوش خودت نگه داری. خدا جونم بهم قول بده حتی یه لحظه دیگه تنهام نذاری. من گ منو تو آغوش گرمت باشم من گفتم که قلبا دوست دارم من گفتم که عاشقت شدم من گفتم ....
حالا نوبت تو که بگی نوبت تو بغلم کنی نوبت تو که ...
خدای خوب و مهربون من نمی دونم چرا از صبح که کنارم حست کردم اشک امونمو بریده. بغض داره خفم می کنه. حس قشنگیه .کاش منم بنده خوبت بودمو تو هم ازینکه کنارمی یه حس قشنگ داشتی.
خدا جونم منتظر پیامت هستم. می خوام صداتو بیشتر از همیشه بشنوم. می خوام گرمی دستاتو بیشتر از همیشه حس کنم.
97690
نام: سميرا شيرواني
شهر: يزد
تاریخ: 11/11/2012 9:16:41 AM
کاربر مهمان
  خدا جونم خيلي بزرگي كمك همه مريض ها كن كمك مجيد هم كن
97689
نام: آرزو
شهر: امید
تاریخ: 11/11/2012 8:49:45 AM
کاربر مهمان
  باسلام به تمامی بچه های حرف دل.هرکسی واسه خودش یه دردی داره. من امروزاین روخطاب به کسایی که توراه پردرد عشق قدم گذاشتن ودوست دارن به عشقشون برسن می گم.من ۵سال تمام عاشق فردی بودم.نه یک عشق معمولی.عشق ازنوع جنون.روزوشبم گریه وزاری والتماس ازخدابود. تمام زندگیم اون بود.همیشه چشم انتظارش بودم.چقدرنذرونیازکردم. چقدرگریه کردم...بعدازچندموردیکی ازخواستگارام منوسردوراهی قرارداد.بالاخره ازدواج کردم.اوایل نتونستم بپذیرمش امابعدحکمت خدارودرک کردم.بچه هاالان بهترین زندگی وهمسررودارم. حتی یه روزهم نمی تونیم بدون هم باشیم.خداروهرروزهزاران بارشکرمی کنم که به درخواستهای من جواب ندادوبه صلاح من عمل کرد.بچه ها خودتون روفقط به خدابسپارین.به اواعتمادداشته باشین.مدام داشته هاتونووتوانایی هاتونوبرای خودتون یادآوری کنین تامشکلات براتون کمرنگ تربشه.ناامیدنباشین.البته زندگی منم بدون مشکل نیست.ولی سعی می کنم به مشکلاتم یه جوردیگه نگاه کنم...(به خدانگومشکلات بزرگی دارم.بلکه به مشکلاتت بگومن خدای بزرگیییییییییییییییییییی دارم)آبجیاوداداشای مهربون به یادتک تکتون هستم وبراتون دعامی کنم شماهم به یادمن باشین.
97688
نام: گل یاس
شهر: غریب
تاریخ: 11/11/2012 8:45:28 AM
کاربر مهمان
  سلام دوستان میگن (خداوند شیشه رادر بغل سنگ نگه میدار ه) واقعا راسته روز جمعه با دوستم خواستیم بریم گردش مادر وخواهرم باخودم بردم توسربالایی ماشین ایستاد دوستم هر کاری کرد روشن نمیشد وبه
عقب میرفت پشت سرم که نگاه کردم دیدم داریم میفتیم تو دره باورتون نمیشه تامادرم گفت یاحضرت عباس ماشین پشت یه تخته سنگ ایستاد هیجای این جاده تخته سنگ نبود همه تعجب بودن چطور حتی ازبینی یکی هم خون نیومد همه ما جان دوباره به در بردیم بعدش رفتیم امام زاده نمازشکر خوندیم ازاون روز تا حالا یه حال عجیبی دارم همش دلم میخوا صلوات بفرستم دعا بخونم پیش خدا شرمنده ام چون فکر میکردم خداازم بدش میاد بچه های حرف دل براهمه تو دعا میکنم شما هم برام دعا کنید خدایا شکرت
97687
نام: فاطمه
شهر: دهنو اران
تاریخ: 11/11/2012 8:40:44 AM
کاربر مهمان
  سلام بچه های سایت اوینی پنج شنبه عصر از محله دهنو اران چاووش محرم به صدا در می اید وبه استقبال کاروان محرم می رویم صدای زنگ کاروان وشترها به صدا در خواهد امد لباس مشکی پوشیده بیرق به دست علم به دست خدایا اما چقدر ناراحتم که چقد دعا کردم وابوالفضل راصدا زدم ولی محرم امد وحاجت نگرفتم با خود می گویم اگر تمام عمرم هم دعا کنم دیگر فایده ندارد بسیار نا امید شدم که چرا پس به این دنیا امدم خدایا توکه نمی خواهی ابروی بنده ات ریخته شود وخجالت زده در مقابل دیگران باشد اما چرا خدایا چه کنم که در روزهای نزدیک محرم در اضطراب در نا امیدی به سر می برد با خود می گویم چه کنم خدابچه های سایت اوینی اگر این حرف های دلم را خواندید راهنمایی کنید ....................................................
97686
نام: نرگس
شهر: کرج
تاریخ: 11/11/2012 8:38:01 AM
کاربر مهمان
  ***هوالرحمان***
- فاطمه خانم از تهران خوشا به سعادت شما،امیدوارم سفر بامعرفتی پیش رو داشته باشید.لطفا وقتی تو بین الحرمین ارباب و علمدارارباب قرار گرفتی به یاد من سراسر نیاز هم باش و از دعای خیرت بی نصیب نگذار.خیلی ممنون خواهر خوبم.
97685
نام: کنیززهرا
شهر: کربلا
تاریخ: 11/11/2012 8:35:55 AM
کاربر مهمان
  سلام خدا؛سلام سید؛ سلام اهالی دل
سلام به فاطمه از تهران از شما خواهر عزیز شدیداًالتماس دعا دارم خوشا به سعادت شما که همچین روزای عزیز رو مشرف به کربلا شدین امیدوارم سفر خوب و بر باری داشته باشین همه اهالی دل ملتمس دعا هستن.
خداقوت آقا شهاب میشه محبت کنید یک جزء از کلام نور را به این حقیر هدیه کنید.
اهالی دل برام دعا کنید.
97684
نام: فاطمه
شهر: قاین
تاریخ: 11/11/2012 8:18:11 AM
کاربر مهمان
  سلام اقاشهاب یه جزء برام انتخاب کنین
97683
نام: عبدالله نادم
شهر: امید
تاریخ: 11/11/2012 8:16:28 AM
کاربر مهمان
  سلام بر کاروانی که مستقیم از عرفات برمیگردد . و به قربانگاه کربلا میرود
<<ابتدا <قبلی 9775 9774 9773 9772 9771 9770 9769 9768 9767 9766 9765 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved