شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
96782
نام: ملتمس دعا
شهر: درب بهشت
تاریخ: 10/23/2012 4:27:35 PM
کاربر مهمان
  با سلام یک پسر 6 ساله دارم ماشاءالله به جانش صبح از خواب پا می شود تاآخر شب دوست دارد توی کوچه بازی کند و هنگامی که می آرمش خانه داد و گریه می کند می خوام بازی کنم ولی از رفت و آمد ماشین و موتورهای که با سرعت می روند همه اش نگرانم از جای دیگر الان بجه است و طبق دستور اسلام باید بازی کند ولی می ترسم فردا بزرگ شود حرفم را گوش نکند از سن و سالهای خودش هم جلو است در ضمن پیش فعال نیست فقط بازیگوش است راه حل بدهید ممنون می شوم
96781
نام: نرگس
شهر: زاهدان
تاریخ: 10/23/2012 4:05:41 PM
کاربر مهمان
  از این زمونه پر از رنگ و ریا دلم گرفته هر طرف رو نگاه می کنم هیچ چیز رنگ خدایی نداره همه با پارتی و پارتی بازی کارشونو پیش میبرن و حق ماهایی که فقط به خدا توکل کردیمو ضایع میکنن واقعا شیر خدا و رستم دستانم آرزوست
96780
نام: یه بنده گناه کار خدا
شهر: بی کسی ها
تاریخ: 10/23/2012 3:27:31 PM
کاربر مهمان
  سلام خیلی اعصابم خورده دکترا گفتن وسواس فکری عملی داری قرص اعصاب می خورم ولی انگار نه انگار نمیدونم چکار کنم کارم شده شک وتردیدوشستن و تمیز کردن همه وقتم صرف این کارا میشه می ترسم تاآخر عمر این جوری بمونم هیچ کس منو درک نمیکنه خدایا خودت میدونی دردم چیه ولی بنده هات نمیدونن دنیا برام تیره وتار شده بعضی وقتا دلم می خاد فقط جیغ بزنم خدایا نمیخام ناشکری یا کفر کنم فقط یاخوبم کن یا جونمو ازم بگیر از شما که دارید این مطلب رو میخونید خواهش می کنم برام دعا کنید خیلی دعاکنید چون اوضاعم خیلی به هم ریخته است به امید روزی که خوبببببببببببببببببب شده باشم .
96779
نام: مریم
شهر: تهران
تاریخ: 10/23/2012 3:04:51 PM
کاربر مهمان
  ادمین گرامی حرف دل

با سلام شعر بالای حرف دل ، چند وقتیه که خراب شده. به گمانم این که الآن هست ورژن اولیش باشه لطفاً زحمت بکشید اصلاحش کنید. با تشکر


*******************
مدیریت حرف دل

باسلام و تشکر از تذکر شما

لینک شعر حرف دل جابجا شد.

ومن الله التوفیق
96778
نام: جا مانده از راه خدا
شهر: تهران
تاریخ: 10/23/2012 2:45:40 PM
کاربر مهمان
  به نام خداوند یکتا

سلام ما به بقیع و بقاع ویرانش
بر آن حریم که باشد ملک نگهبانش
سلام ما به بقیع آن تجسم غربت
گواه بر سخنم ، تربت امامانش

بقیع حالا سومین گوهر بی بدیل خود را در آغوش می گیرد . گوهری که نور سینه اش راه بین زمین و آسمان را کوتاه تر کرده است . زمین دیگر هرگز چنین گوهری را بر روی خود نخواهد دید .

ابوبصير كه يكى از اصحاب باوفای امام محمّد باقر و امام جعفر صادق عليهم السلام و نيز يكى از راويان حديث مى باشد ، ضمن حكايتى گويد :
به همراه حضرت باقرالعلوم عليه السلام در مراسم حجّ بيت اللّه الحرام شركت كردم ، چون در جمع حُجّاج قرار گرفتيم .
به آن حضرت عرضه داشتم : ياابن رسول اللّه !! امسال حاجى ها بسيار هستند و ضجّه و شيون بسیار ، بسیار عظيمى بر پا است ؟؟!!
حضرت فرمود : آرى ، ضجّه و شيون بسيار مى باشد ، ولى حاجى بسيار اندک است .
و سپس افزود : اى ابو بصير !! آيا دوست دارى آنچه را گفتم ببينى تا بر ايمانت افزوده گردد ؟؟
عرض كردم : بلى .
پس از آن ، خضرت دست مباركش را بر صورت و چشم هايم كشيد و دعائى را زمزمه نمود و سپس فرمود : اى ابوبصير !!
اكنون خوب نگاه كن ببين چه مى بينى !!
همين كه چشم هايم را گشودم و دقّت كردم بيشتر افراد را شبيه حيواناتى ، چون خوک ، ميمون و ....... ديدم .
ولى قيافه انسان در آن جمع بسيار كم و ناچيز بود ، همانند ستارگانى درخشان در فضائى تاريک .
گفتم : درست فرمودى ، اى مولاى من !! حاجيان اندک و سر و صدا بسيار است .
سپس امام باقر عليه السلام دعائى ديگر زمزمه و قرائت نمود و ديدگان من به حالت اوّل باز گشت ، و پس از آن فرمود : ما بخيل نيستيم .
ليكن مى ترسيم فتنه اى در بين مردم واقع شود و آنان لطف و فضل خداوند را نسبت به ما ناديده بگيرند و ما را در مقابل خداى سبحان قرار دهند ، با اين كه ما بندگان خدا هستيم و از عبادت و اطاعت او سرپيچى نمى كنيم و در تمام امور تسليم محض او بوده و خواهيم بود .

شهادت امام محمد باقر ( ع ) رابه تمامی دوستداران و عاشقان واقعی اهل بیت ( ع ) و امام عصر ( ع ) تسلیت می گوییم .

در پناه خدا باشید .

یا حق
96777
نام: فرزانه بمی
شهر: نرماشیر
تاریخ: 10/23/2012 2:20:41 PM
کاربر مهمان
  خدایا به عزت این ماه.بنده ای که این مکتوب را می خواند .بر بال آرزوهایش پرواز ده .واو را در همه لحظات دریاب .مبادا خسته شود .بیمارشود و یا غم ببیند .دلش را سرشار از شادی کن و آنچه را به بهترین بندگانت میدهی به او نیز عطا کن . التماس دعا
96776
نام: برام دعاکنیدددددددددددددد
شهر: یزد
تاریخ: 10/23/2012 2:06:44 PM
کاربر مهمان
  من تازگیاعاشق یه نفرشدم خیلی بهش علاقه داشتم ولی وقتی به این فکرکردم که خدابااین کارناراضی هستش علاقه ام نسبت به اون خیلی کم شداونم ادعای عاشقی نسبت به من میکنه ولی من میخوام یه جوری بهش بگم از هم جداشیم ولی نمیدونم چی بهش بگم خیلی برام سخته خواهش میکنم کمکم کنیدنمیخوام زندگی خودم هم اون رو تباه کنم؟؟؟؟؟؟؟؟
96775
نام: جان و جوانیم فدای رهبرم
شهر: شهر خدا
تاریخ: 10/23/2012 2:03:51 PM
کاربر مهمان
  شهید مهدی باکری از ارومیه ،به شدت محتاج دعای خیرتون هستم. من حاجتم .......... هستش. یادتون نره دعام کنید.در دعای سحرت در مناجات خدایی شدنت هرگز از یاد مبر من جا مانده بسی محتاجم
هرچقدر خدا رو صدا میکنم جوابمو نمیده.خواهش می کنم شما دعام کنید که حاجت روا شم.
96774
نام: بهرام
شهر: رودسر
تاریخ: 10/23/2012 1:33:02 PM
کاربر مهمان
  تا خدا هادیست مهدی نایب است
از حضور بی حضوران غایب است
96773
نام: مقداد
شهر: اهواز
تاریخ: 10/23/2012 12:55:22 PM
کاربر مهمان
  اقرار به ولایت شرط قبولی عبادات

محمد بن مسلم مي گويد از امام محمد باقر (ع) پرسيدم که بعضي از مردم را مي بينم که در عبادت جديت دارند، با خشوع بندگي مي کنند ولي اقرار به ولايت ائمه (ع) ندارند و حق را نمي شناسند آيا عبادت و خشوع آنها را نفعي مي بخشد؟

امام محمد باقر(ع) فرمود: اي محمد مثل اهلبيت پيامبر (ص) مثل همان خانواده اي است که در بني اسرائيل بودند. هر يک از آن خانواده که چهل شب عبادت و کوشش کرد و پس از آن هر دعائي مي نمود مستجاب مي شد.

يک نفر از همان خانواده چهل شب را به عبادت گذرانيد، بعد از آن دعا کرد ولي مستجاب نشد، خدمت حضرت عيسي (ع) آمد از وضع خود شکايت کرد. عيسي (ع) تطهير نموده نماز خواند آنگاه از خداوند راجع به آن مرد درخواست خطاب رسيد اي عيسي! اين بنده من از راه و دري که نبايد وارد شود وارد شده او مرامي خواند با اينکه در قلبش نسبت به نبوت تو شک دارد. اگر آنقدر دعا کند که گردنش قطع شود و انگشتانش از هم جدا شود دعايش مستجاب نخواهم کرد. عيسي (ع) رو به او کرد و فرمود: خدا را مي خواني با اينکه درباره نبوت پيغمبرش مشکوکي؟ عرض کرد آنچه فرمودي واقعيت دارد از خدا بخواه اين شک را از دل من بزدايد عيسي (ع) دعا کرد خداوند او را بخشيد و به مقام ساير آن خانواده نائل شد (که پس از چهل شب عبادت دعايش مستجاب مي شد).

http://moflehon.blogfa.com/

شهادت امام محمد باقر عليه السلام را خدمت تمامي مسلمانان تسليت عرض ميكنم.
<<ابتدا <قبلی 9684 9683 9682 9681 9680 9679 9678 9677 9676 9675 9674 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved