اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 96582 |
نام:
راستین
شهر:
غریبم
تاریخ:
10/20/2012 12:05:24 AM
کاربر مهمان
|
تنهایی را دوست دارم چون بی وفا نیست
تنهایی را دوست دارم،زیرا عشق دروغین در آن نیست.
تنهایی را دوست دارم چون بارها تجربه کردم
تنهایی را دوست دارم چون خداهم تنهاست
تنهایی را دوست دارم...
در کلبه ی تنهایی هایم در انتظار خواهم گریست و انتظار کشیدنم را پنهان خواهم کرد.
شاید در سکوتی یا شبی سرد و بارانی.....
بگذار کسی نداند که هنوز دوستش دارم.....
|
|
| 96581 |
نام:
اعظم
شهر:
تهران
تاریخ:
10/19/2012 10:26:17 PM
کاربر مهمان
|
سلام .من میخوام یه سوال بپرسم ؟ برای من یه خواستگار اومده که آشپزه و دیپلم داره .اما من لیسانس الهیات ودر حال خوندن رشته تربیت بدنی هستم.من نمیدونم آیا مشکلی برام پیش میاد یا نه به یه مشورت احتیاج دارم.
|
|
| 96580 |
نام:
مریم
شهر:
اصفهان
تاریخ:
10/19/2012 10:10:40 PM
کاربر مهمان
|
سلام من مریم هستم ازتون میخوام برای من دعا کنید خیلی مشکلم بزرگ شده من عاشق یکی هستم واونم عاشق من اما خانواده ها اجازه ندادند باهم ازدواج کنیم و من به زور نامزد یکی دیگه کردند واونم به اجبار خانوادش مجبور شد نامزد کنه ولی ما هنوز همدیگه رو دوست داریم دعامون كنيد
|
|
| 96579 |
نام:
جاوید
شهر:
خداشهر
تاریخ:
10/19/2012 10:07:41 PM
کاربر مهمان
|
سلام به همه من کارم درست شود خیلی خوشحالم من و اون الان حتی بیشتر از قبل همو دوست داریم خدایا شکرت الان سر کلاس دارم داد میزنم که دوسش دارم خدایا مواظب هر دمون باش همیشه همه کارمونو با یاد تو می کنیم.
|
|
| 96578 |
نام:
هستی
شهر:
عشق
تاریخ:
10/19/2012 9:57:48 PM
کاربر مهمان
|
خسته ام از خنجری که به قلبم خورده از کسی که هرگز انتظارش را نداشتم . خسته ام ولی جالب است که در این لحظات تنها چیزی که از ذهنم می گذرد خداست و توکل به خدا حاضرم برای چیزی که برایم در نظر گرفته صبر کنم دوست دارم بداند که دوستش دارم و فقط او را دوست می دارم . کاش می شد برگشت اگر بر می گشتم حتما جبران می کرد حتما ولی می شود در آینده هم گذشته را جبران کرد طوریکه یک اشتباه را دو بار تکرار نکرد کاش کسی پیدا می شد و حرف دل مرا می فهمید و با من حرف می زد حرف می زد از روی حقیقت و حقیقت و حقیقت فقط همین را می خواهم
|
|
| 96577 |
نام:
زهرا
شهر:
زیر اسمون خدا
تاریخ:
10/19/2012 9:53:48 PM
کاربر مهمان
|
دلم گرفته
از بازی گرفته شدن صداقتا خسته شدم
خدایا کمکم نمیکنی؟؟؟؟؟؟؟؟
کمکم نمیکنی تا به باورام برسم
چراااااااااااااااااا
|
|
| 96576 |
نام:
سارا
شهر:
ساری
تاریخ:
10/19/2012 9:32:11 PM
کاربر مهمان
|
روی سخنم با توست، تو که پله های رو به اسمان را با لبخندی به پشت سرت پرواز میکردی... حتما صدای نفس زدنهای مرا می شنیدی، یادت هست؟ من جا ماندم و تو رفتی بی آنکه بازگردی، من سقوط کردم و تو در آسمان محو شدی، وجودم سرشار از پلیدیها شد و تو غرق خدا شدی، مگر نگفته اند که دستهای شهدا همیشه از آسمان به سمت زمینیان دراز است؟؟؟ گلایه دارم از تو... دستهایم خالیست و منتظر، کاش بازگردی و اینبار آرامتر بروی تا من هم بیایم، تا دیگر جا نمانم، برو اما آرام، گاه گاهی پشت سرت را هم ببین... شکسته ام، قلبم در منجلاب عمیق گناه فرو رفته است، دیگر روی زمین نیستم شاید، که نگاهی نمی کنی و دستی به یاری بلند نمی کنی، تو را با منجلابیان کاری نیست؟ کمی دستهایم بیرون است از عمق گناه، با نگاهی سرانگشتانم را گرم کن تا بیشتر به سویت بلند شود و من هم سهمی از زمین داشته باشم، شاید دستگیرم شدی...
|
|
| 96575 |
نام:
...
شهر:
...
تاریخ:
10/19/2012 8:55:09 PM
کاربر مهمان
|
دلم گرفته خدایا
بارانیم امشب....
|
|
| 96574 |
نام:
امیر
شهر:
بهشت
تاریخ:
10/19/2012 7:59:21 PM
کاربر مهمان
|
سلام اسم من امیر یه پسره 18 ساله که توی این دنیا هیچیزی کم نداره به جز یه همدم که باهاش دردو دل کنم.
شاید بعضیا بگن ما پول داشته باشیم همه چی تمومه ولی به خدا نه ایطور نیست من خودم میدونم اگر یه جوون یه مادر داشته باشه همه ی چیز واسش کافیه من مادرمو در سن 8سالگی از دستم دادم از اون موقع با هیچکی صمیمی نشدم.
کی میدونه اون شبایی که من از دلتنگیه مادرم نیمه شب گریه می کردم بعدش روز بعد که می رفتم مدرسه معلم می گفت بچه ها فردا اولیاتونو بگین بیان مدرسه.
من می گفتم آقا پدر من نیستش رفته مسافرت خب مادرتو بگو بیاد بعدش من آروم سرمو مینداختم زمین .
در سن 13 سالگی قصد داشتم خودکشی کنم فقط به خاطره دلتنگیه مادرم ولی وقتی فیلمای مادرمو می دیدم که با چه عشقی بزرگم می کردو بهم محبت می کرد این کارو نکردم .
خوونواده ی من زیاد مذهبی نبودن یعنی مادرم بود ولی فامیل های دیگمون و پدرم نبودن.اما من همیشه عاشق حضرت فاطمه بودم و هستم .کسی چه میدونه چقدر سخته وقتی دسته های هیئت از جلو خونتون رد میشه تو توی دلت آتیش باشه ولی نتونی کاری کنی .
کلی حرف توی دلمه ولی نشد که بگم راستی من یه دوست هم به اسمه دنیل داشتم که همسایه ی ما توی لیورپول انگلیس بودن وقتی از حضرت فاطمه بهش می گفتم خیلی خوشش می اومده.
اولین کسی بود که بعد از مادرم باهاش صمیمی شدم ولی حتی از دنیل هم جدا شدم گاهی وقتا زنگ میزنه با هم دردودل می کنیم.همیشه میگه دوباره اومدی از مامان فاطمه (حضرت فاطمه)باید بگی منم میگم حتما شک نکن .
خیلی ممنون خیلی سبک شدم که تونستم اینجا خودمو خالی کنم .با سایته شما به صورت اتفاقی آشنا شدم
|
|
| 96573 |
نام:
دلسوخته
شهر:
بیداری
تاریخ:
10/19/2012 7:47:44 PM
کاربر مهمان
|
سلام بر همه و یک سلام ویزه تقدیم سید علی از مشهد انشاءالله قانع کننده باشه.(یا علی)
((تفسیر آیه دوم سوره الفتح))
معناى لغوى ذنب عبارت است از هر عملى كه آثار شوم داشته باشد، و معناى لغوى مغفرت هم پوشاندن هر چيز است.
حال كه معناى لغوى و عرفى اين دو كلمه روشن شد، مىگوييم قيام رسول خدا به دعوت مردم، و نهضتش عليه كفر ، از قبل از هجرت و ادامهاش تا بعد از آن، و
جنگهايى كه بعد از هجرت با كفار مشرك به راه انداخت، عملى بود داراى آثار شوم، و مصداقى بود براى كلمه" ذنب" و خلاصه عملى بود حادثه آفرين و مساله ساز، و معلوم است كه كفار قريش ما دام كه شوكت و نيروى خود را محفوظ داشتند هرگز او را مشمول مغفرت خود قرار نمىدادند، يعنى از ايجاد دردسر براى آن جناب كوتاهى نمىكردند، و هرگز زوال مليت و انهدام سنت و طريقه خود را، و نيز خونهايى كه از بزرگان ايشان ريخته شده، از ياد نمىبردند، و تا از راه انتقام و محو اسم و رسم پيامبر كينههاى درونى خود را تسكين نمىدادند، دست بردار نبودند.
اما خداى سبحان با فتح مكه و يا فتح حديبيه كه آن نيز منتهى به فتح مكه شد، شوكت و نيروى قريش را از آنان گرفت، و در نتيجه گناهانى كه رسول خدا (ص) در نظر مشركين داشت پوشانيد، و آن جناب را از شر قريش ايمنى داد.
پس مراد از كلمه" ذنب" و خدا داناتر است- تبعات بد، و آثار خطرناكى است كه دعوت آن جناب از ناحيه كفار و مشركين به بار مىآورد، و اين آثار از نظر لغت ذنب است، ذنبى است كه در نظر كفار وى را در برابر آن مستحق عقوبت مىساخت، هم چنان كه موسى (ع) در جريان كشتن آن جوان قبطى خود را گناه كار قبطيان معرفى نموده مىگويد:
وَ لَهُمْ عَلَيَّ ذَنْبٌ فَأَخافُ أَنْ يَقْتُلُونِ" «1» اين معناى گناهان گذشته رسول خدا (ص) است گناهانى كه قبل از هجرت كرده بود و اما گناهان آيندهاش عبارت است از خونهايى كه بعد از هجرت از صناديد قريش ريخت، و مغفرت خدا نسبت به گناهان آن جناب عبارت است از پوشاندن آنها، و ابطال عقوبتهايى كه به دنبال دارد، و آن به اين بود كه شوكت و بنيه قريش را از آنان گرفت. مؤيد اين معنا جمله" وَ يُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ ... وَ يَنْصُرَكَ اللَّهُ نَصْراً عَزِيزاً" است.
اين آن معنايى است كه از آيه، به ضميمه سياق به نظر ما رسيد، ولى مفسرين مسلكهاى مختلف ديگرى دارند كه هشت نظريه از آنها را در اينجا مىآوريم.
1-مراد از ذنب رسول خدا گناهانى است كه آن جناب كرد، و مراد از گناهان گذشته گناهان قبل از بعثت، و مراد از گناهان آينده گناهان بعد از بعثت آن حضرت است «2». بعضى ديگر گفتهاند گناهان قبل از فتح مكه و بعد از آن است «3».
__________________________________________
(1)سوره شعراء، آيه 14.
(2و3) تفسير مجمع البيان، ج 9، ص 110
اين مسلك در صورتى صحيح است كه ما صدور معصيت از انبياء را جائز بدانيم، و اين خلاف دليل قطعى از كتاب و سنت و عقل است، چون اين ادله بر عصمت انبياء (ع) دلالت دارند.
علاوه بر اين، اشكال نامربوط بودن آمرزش گناهان با فتح مبين به جاى خود باقى است
2-مراد از مغفرت گناهان گذشته و آينده، مغفرت گناهانى است كه قبلا مرتكب شده و آنچه كه بعدا مرتكب مىشود. و منظور از مغفرت گناهانى كه هنوز مرتكب نشده، وعده به آن است، چون اگر بگوييم خود مغفرت منظور است، اشكال مىشود كه گناه ارتكاب نشده مغفرت بردار نيست «1»
اشكال اين وجه همان اشكال وجه قبلى است، علاوه بر اينكه آمرزش گناهان بعدى مستلزم آن است كه تكل
|
|
