اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
96482 |
نام:
سحر
شهر:
مشهد
تاریخ:
10/17/2012 10:49:23 AM
کاربر مهمان
|
ای کاش میشدیکی باشه که واقعاعشقش واقعی باشه کاش میشد واقعا منم دوست داشتنی بودم کاش یکی دوسم داشت چقدر با خدام تنها شدم خوب شد
|
|
96481 |
نام:
عاشق شهدا
شهر:
شهدا
تاریخ:
10/17/2012 10:44:58 AM
کاربر مهمان
|
بنام رب المهدی (عج) زندگی باور میخواهد آن هم از جنس امید که اگر سختی راه به تو یک سیلی زد یک امید قلبی به تو گوید که خدا هست هنوز که خدا هست هنوز
خدمت خواهر خوبم مهری از بوشهر سلام عرض میکنم از خداوند در این روز عزیز آرزوی بهبودی و سلامتی شمارا خواستارم ان شالله در سایه امام زمان(عج) عمری با عزت داشته باشی الهی رضا برضائک و تسلیما لامرک
از همگان التماس دعا دارم
|
|
96480 |
نام:
نرگس
شهر:
کرج
تاریخ:
10/17/2012 10:39:19 AM
کاربر مهمان
|
با سلام و عرض تبریک به مناسبت سالروز ازدواج بهترین و کامل ترین بانو و آقای زمین و زمان خدمت تک تک دوستان خوبم .
***روزی مردی ثروتمند در اتومبیل جدید و گران قیمت خود با سرعت فراوان از خیابان کم رفت و آمدی می گذشت . ناگهان از بین دو اتومبیل پارک شده در کنار خیابان یک پسر بچه پاره آجری به سمت او پرتاب کرد.پاره آجر به اتومبیل او برخورد کرد . مرد پایش را روی ترمز گذاشت و سریع پیاده شد و دید که اتومبیلش صدمه زیادی دیده است. به طرف پسرک رفت و او را سرزنش کرد . پسرک گریان با تلاش فراوان بالاخره توانست توجه مرد را به سمت پیاده رو، جایی که برادر فلجش از روی صندلی چرخدار به زمین افتاده بود جلب کند . پسرک گفت:”اینجا خیابان خلوتی است و به ندرت کسی از آن عبور می کند. برادر بزرگم از روی صندلی چرخدارش به زمین افتاده و من زور کافی برای بلند کردنش ندارم . “برای اینکه شما را متوقف کنم ناچار شدم از این پاره آجر استفاده کنم “. مرد بسیار متاثر شد و از پسر عذر خواهی کرد. برادر پسرک را بلند کرد و روی صندلی نشاند و سوار اتومبیل گرانقیمتش شد و به راهش ادامه داد . در زندگی چنان با سرعت حرکت نکنید که دیگران مجبور شوند برای جلب توجه شما پاره آجر به طرفتان پرتاب کنند ! << خدا در روح ما زمزمه می کند و با قلب ما حرف می زند . اما بعضی اوقات زمانی که ما وقت نداریم گوش کنیم، او مجبور می شود پاره آجری به سمت ما پرتاب کند>>... خدا کند غفلتمان آنقدر وخیم نباشد که حتی متوجه پاره آجر خالقمون هم نشیم...
|
|
96479 |
نام:
کنیز زهرا
شهر:
کربلا
تاریخ:
10/17/2012 10:33:11 AM
کاربر مهمان
|
سلام سید سلام اهل دلی ها عیدتون مبارک سلام صاعقه فقط میشه گفت التماس دعا دارم خدا رو قسم میدم به حرمت این روز همه ی جوانای ما بختشون باز بشه خوشبخت بشن زیر سایه آقا امام زمان (عج)خداوندا همه جوانان را به راه راست هدایت کن اللهم صلی علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم
|
|
96478 |
نام:
رها
شهر:
تاریخ:
10/17/2012 10:30:10 AM
کاربر مهمان
|
یارمارا از جدایی غم نبود برسرپیمان خودمحکم نبود...
|
|
96477 |
نام:
رویا
شهر:
بم
تاریخ:
10/17/2012 10:18:00 AM
کاربر مهمان
|
براورده شدن ارزوم.
|
|
96476 |
نام:
علی
شهر:
ایران از ایران
تاریخ:
10/17/2012 9:47:43 AM
کاربر مهمان
|
سلام دوستان اول تبریک برای این روز مبارک
خوب امروز دلم گرفته راستش حالم از نظر روحی خوب نیست که بر می گرده به این عشق های دنیا که امده دستش رو گذاشته روی دل ما فقط اول از اقا حضرت علی و خانوم فاطمه می خوام امروز دستی تم روی سر ما هم بکشه بعد هم از شما عزیزان می خوام برا من دعا کنید که امروز مشکلم حل شه ممنون
|
|
96475 |
نام:
فاطمه
شهر:
قاین
تاریخ:
10/17/2012 9:20:16 AM
کاربر مهمان
|
سلام صاعقه التماس دعا
|
|
96474 |
نام:
محب الحسین
شهر:
تهران
تاریخ:
10/17/2012 8:45:03 AM
کاربر مهمان
|
اعمال دهه ی اول ذی الحجة
بسم الله الرحمن الرحیم
خواندن دو ركعت نماز ما بین مغرب و عشا در تمام شبهاى این دهه در هر ركعت بعد از حمد بخواند یك مرتبه توحید و آیه
وَ وَاعَدْنَا مُوسَى ثَلاَثِینَ لَیْلَةً وَ أَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً
وَ قَالَ مُوسَى لِأَخِیهِ هَارُونَ اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَ أَصْلِحْ وَ لاَ تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ ترجمه :
و وعده گذاشتیم با موسى سى شب و تمدیدش كردیمده شب دیگر پس تمام شد میقات پروردگارش چهل شب
و موسى به برادرش هارون گفت جانشین من باش در قومم و مصلح باش و به راه مفسده جویان مرو.
تا با ثواب حاجیان شریك شود
|
|
96473 |
نام:
مهری
شهر:
بوشهر
تاریخ:
10/17/2012 8:29:18 AM
کاربر مهمان
|
بنام خداوندبخشنده و مهربان.نمی دانم چه گویم جز ذکر خدا و طلب بخشش گناهانم.خداجون هرچه به خیر و صلاحمه همان کن. راضی ام به رضای تو.اگه قراره توعمل دیگه بهوش نیام یکباردیگه به خابم بیار تاکه بدانم و کارهای عقب مانده ام را انجام دهم.از همه بندگانت که هر بدی از من بهشون رسید خودت بخاه و بدلشان بنداز که حلالم کنن.اناالله و انا الیه راجعون.
|
|